رد شدن به محتوای اصلی

طارق رمضان اسلام شناس سرشناس سوییسی به اتهام تجاوز جنسی، در پاریس بازداشت شد - ۱/۲

در ماه اکتبر گزشته، دو زن در فرانسه با ثبت شکایتی در دادگاه از طارق رمضان استاد الله پرست مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد، به علت تجاوز جنسی شکایت کردند.


طارق رمضان اسلام شناس سرشناس سوییسی که به تجاوز جنسی به دو زن متهم شده است، روز چارشنبه در پاریس بازداشت شد. این بازداشت در چارچوب بررسی های نخستین درباره ی تجاوز و خشونت جنسی صورت گرفته است. شبکه ی "فرانس انفو" گفته است که حکم بازداشت طارق رمضان در کادر قانونی کمتر از ۸ روز صورت گرفته است.

طارق رمضان نوه ی تروریست الله پرست "حسن البنا"، بنیانگزار فرقه ی فراماسونری برادری الله پرستان (اخوان المسلمین) مسر است.

طارق رمضان که استاد مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد ایت الله بریتانیاست، اکنون در توافقی با این دانشگاه از ماه نوامبر گزشته، در مرخصی به سر می برد. آکسفورد اعلام کرده است که طارق رمضان سنگین بودن اتهامات وارده را تایید کرده و پذیرفته است که به خاطر احترام به فرایند دادگاه، هم اکنون در دانشگاه حضور نداشته باشد؛ به دیگر سخن، دانشگاه عذر او را خواسته است.

ایندا عیاری در ۲۰ اکتبر و یک زن ۴۲ ساله که نامش فاش نشده است، علیه طارق رمضان به اتهام تجاوز جنسی اقامه ی دعوا کرده اند. ایندا عیاری گفته است که در مارچ ۲۰۱۲، در هتلی در شرق پاریس با طارق رمضان دیدار کرده است و طارق رمضان در اتاق هتل با خشونت به او تجاوز کرده است.


ایندا در کتابی از تجربه هایش با عنوان "انتخاب کردم آزاد باشم»"، به عنوان زن پیشتر مسلمان، این رویداد را شرح داده، اما به جای نام واقعی طارق رمضان، نام سپنج (مستعار) به کار برده است.

او درباره ی روابطش با طارق رمضان پس از تجاوز جنسی گفته است:
"وقتی من تقاضایش را برای دیدار دوباره رد کردم، او شروع کرد به فحش دادن و تهدید کردن. وقتی گفتم شکایت می کنم، مرا تهدید کرد و بچه هایم را هم تهدید می کرد. من زیر سلطه ی او بودم. من در کتابم فصلی به این موضوع اختصاص داده ام، اما نام طارق رمضان را با نام سپنج جایگزین کرده ام".

دومین شاکی این پرونده گفته است که در سال ۲۰۰۹ از سوی طارق رمضان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. این زن خاک بر سر فرانسوی که در آن زمان به اسلام گرویده بود، گفته است که با خشونت شدید مورد تجاوز جنسی از سوی این استاد مطالعات اسلامی قرار گرفته است. این زن همچنین گفته است که آثار و پیامدهای این تجاوز جنسی آنقدر برای او شدید بوده که یک بار اقدام به خودکشی با دارو کرده، خانه اش را از دست داده و دچار افسردگی شده است.

حامیان طارق رمضان پیشتر در شبکه های اجتماعی، طبق معمول رویه ی الله پرستان هوچی گر، این اتهامات را ساخته و پرداخته ی سهیونیسم بین الملل خوانده اند !! برخی نیز گفته اند همه ی کسانی که پیش از این اتهاماتی را علیه طارق رمضان مطرح کرده اند، نخست کتابی نوشته اند و در رسانه های اجتماعی سر و صدا به راه انداخته اند.


گلن گرینوالد روزنامه نگار مشهور آمریکایی که افشاگری های ادوارد اسنودن در روزنامه ی گاردین برایش جایزه ی پولیتزر به ارمغان آورد، در توییترش، دستگیری طارق رمضان را رویدادی بزرگ ارزیابی کرده است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که ایندا عیاری، ۲۰ اکتبر سال جاری شکایتی را مبنی بر اینکه از سوی طارق رمضان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است تسلیم دادگاه کرد.

او به روزنامه ی پاریزین گفته است که در سال ۲۰۱۰ و پس از یک جدایی بسیار دشوار از همسرش که یک الله پرست سلفی بود، مجبور شده برای پیدا کردن کار روسریش را بردارد. برداشتن روسری همواره برای او احساس شرم و گناه به همراه داشته است تا اینکه برای یافتن پاسخی برای احساس شرم و گناه مذهبی بودن و حجاب نداشتن، در ف. بوک با طارق رمضان متجاوز آشنا می‌ شود.

در حال خلسه یا ارگاسم مذهبی و ورود به عالم هپروت
ایندا می گوید که طارق رمضان پاسخی برای مشکل من داشت که من دنبالش بودم. او می گوید در سال ۲۰۱۱ توانستم حق نگهداری کودکانم را از دادگاه بگیرم و این موفقیت به من حس فوق العاده‌ ای داد و احساس می کردم که زن آزادی هستم. در همین هنگام، فرتوری از خودم بدون روسری و با آرایش اندکی که تنها کمی رژ لب بود، را روی ف. بوک گزاشتم.

طارق رمضان در ف. بوک با من تماس گرفت و گفت که این کاری که کردی خوب نیست و مرا به خاطر آرایش و فرتور بدون روسری سرزنش کرد !!

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...