رد شدن به محتوای اصلی

سخن شاهزاده در تفاوت ما با تبهکاران ۵۷

ملت بزرگ ایران
تفاوت ما با تبهکاران ۵۷ در همین است:
"آنان ایران را ویران کردند تا نظام نکبت‌ بار ولایی خود را بنا نهند، ما تومار تبهکاریِ ایشان را درهم خواهیم پیچید تا حکومت ایرانی از ایرانی و برای ایرانی بنا کنیم.


آنان ایران را ویران و دروغ را آباد کردند. ما دروغ را ویران و ایران را آباد می‌ کنیم.
آنان اقتصاد ایران را ویران و قاچاق و اختلاس و فساد و پولشویی را سر و سامان دادند، ما شبکه‌ هایِ فساد و قاچاق و تبهکاریِ ایشان را ریشه‌ کن و اقتصاد آزاد ایران را بنا خواهیم نهاد.
آنان منابع ملیِ ما را هزینه‌ یِ صدور انقلاب و جنگ و پاک‌ سازیِ قومی و فرقه‌ ای در سرزمین‌ هایِ بیگانه کردند، ما با کار و کوششِ زنان و مردان ایرانی، اقتصاد آینده را برای رفاه ایرانی خواهیم ساخت.

ملت بزرگ ایران
برای برون‌ رفت از فروپاشیِ همه‌ جانبه و از بن‌ بست سی‌ و نه ساله‌، راهی نداریم مگر پایان دادن به بحرانِ اندیشه در ایران.
بازسازیِ مدنیت ملی بر ویرانه‌ هایِ سی‌ و نه سال تبهکاریِ فرقه‌ ای، کارستانی است که جز به دست توانایِ شما و جامعه‌ یِ مدنیِ ایران ممکن نخواهد شد.

بیداری و آگاهیِ ملیِ ما دو وجه سلبی و ایجابی دارد:
"از یک سو باید با نافرمانی و براندازیِ مدنی، بساط فرقه‌ یِ تبهکار حاکم را برای همیشه جمع کنیم‌ و از سوی دیگر، مدنیت نوین ایرانی را بسازیم. در مدنیت نوین ایرانی، هیچ‌ کسی نمی‌ تواند حقیقت خویش را به دیگران تحمیل کند.

برون‌ رفت از بحران اندیشه در ایران و بازسازیِ مدنیت نوین ایرانی، مستلزم هم اندیشی برای دستیابی به یک چشم‌ انداز مشترک ملی است. به راستی چه رسالتی بزرگ‌ تر از مدنیت‌ سازی می‌ توان برای جامعه‌ یِ مدنی متصور شد ؟ مدنیت‌ سازی مأموریت دولت نیست. مدنیتمان را باید خودمان بسازیم، با گفتگو، با تفاهم؛ با سرمشق قرار دادن منفعت و مصلحت ملی ایران؛ با دستیابی به بینشی مشترک و ملی که چشم‌ اندازهایِ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در فراسویِ حکومت اسلامی برای نسل امروز و اقشار مختلف مردم ترسیم نماید. مدنیت، در هر تحلیلِ نهایی، معنای دیگری مگر هنر و دانش با هم‌ زیستن ندارد. مبانیِ این هم زیستیِ ایرانی با ایرانی را کدام نهاد باید تبیین و تدوین کند، مگر جامعه‌ یِ مدنی ؟

ملت بزرگ ایران
در فجرِ راستین بیداریِ ملیِ ایران، در سپیده‌ دم فروپاشیِ ارتجاع، در این پگاه رهایی، در بامدادی نو که در دی‌ ماه زاده شد و در طلوعی که هم زمان شد با غروب نظام، بار دیگر پیوند و پیمان دیرینه‌ یِ خویش را با شما تجدید می‌ کنم.

چرا که کابوسِ ضحاک زمانه شمایید !! چرا که وجدان مشترک ما دروغ نمی‌ گوید !! چرا که بدون دروغ، نظام ضحاک فرو می‌ ریزد.

فرآیند فروپاشیِ رژیم آغاز شده است. بیاییم تا در راه بازسازیِ مدنیت نوین ایران و حکومت ایرانی بر ویرانه‌ هایِ ولایت فقیه، دست اتحاد به‌ سویِ یکدیگر دراز کنیم. متحد شویم و میهن خویش را پس بگیریم. همبستگیِ ملیِ و قلبیِ خود را با هم گراییِ و هماهنگیِ اجرایی تکمیل کنیم. اتحاد برای آزادی. هم دلی برای رهایی، همبستگی برای بازسازی.

و در تحکیم این هم دلی و هبستگیِ ملی، چه آغازی بهتر از نافرمانیِ مدنیِ سراسری برای رسوا کردن تبهکاران در "دهه‌‌ ی فجر" دروغین ایشان ؟

چرا که تا شما آگاه و تا شما بیدارید، ایران همواره زنده خواهد ماند.

رضا پهلوی

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د

دیدار پر سر و صدای نخست وزیر سوئد با دانالد ترامپ در کاخ سپید

استفان لوفن نخست وزیر  سوئد  جهت دیداری رسمی با دانلد ترامپ رییس جمهور آمریکا در کاخ سپید به واشنگتن سفر کرده است. دانلد ترامپ : من از نخستین کسانی بودم که در رابطه با مهاجرت به سوئد هشدار دادم. نخست وزیر سوئد: دولت من وارث آن قوانین مهاجرتی ایی شد که ادامه دادن آن ناممکن بود. نخست وزیر سوئد در حالی به واشنگتن سفر کرده است که هزینه ی پذیرش پناهنده در کشورش، حدود ۱۳ ملیارد (۱۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰) دلار برآورد شده است، کمر سامانه ی رفاه اجتماعی در زیر فشار این هزینه سنگین در حال شکستن است، بیماران به خاطر نبود یارانه جهت دریافت درمان در صف های طولانی انتظار می کشند، خشونت و هتا کشیدن سیگار در حیاط مدرسه های سوئد، یک منظره ی کاملن عادی است، بخش قابل توجهی از سالمندان کشور در زیر خط فقر زندگی می کنند، آمار جرم و جنایت و تجاوزات جنسی به صورت انفجارآمیزی افزایش یافته و درگیری های مسلحانه در بسیاری از مناطق مسکونی شهرهای بزرگ که اینک هتا با استفاده از نارنجک و سلاح خودکار صورت می گیرد امنیت شهروندان را به صورت جدی به خطر انداخته است. تقریبن هم زمان با دیدار نخست وزیر سوئد با رییس جمهور آمریک