در پی تصویب قانون الزام به داشتن شناسنامه در ایران به سال ۱۳۰۳، خمینی نخستین شناسنامه ی خود را در خمین دریافت می کند که در آن، سال نحس زایشش ۱۲۷۹ خورشیدی و بدون ماه و روز ثبت شده است. خمینی به جز این شناسنامه، از آنجا که هنوز “احوال شخصیه” به شکلی متمرکز برای افراد ثبت نمی شدند، دو شناسنامه ی دیگر هم دریافت می کند. شناسنامه ی دوم وی در قم با نام “روح الله موسوی خمینی” که تلاشی است برای منسوب کردن تبارش به امام موسای کاظم، برای وی صادر می شود که مصادف است با آغاز دوران آخوندی وی و یک سال پس از آن، شناسنامه ی سوم را با نام “مصطفوی خمینی” دریافت می کند !! نام پدر وی مصطفی بود و این نام گزاری اشاره به وی می باشد.
و با درگزشت بروجردی و یک سال پس از آن مرگ آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، عرصه را برای جولان خمینی باز می شود، در حالی که هنوز خمینی تبدیل به خمینی کبیر یا آیت الله العظما نشده بود، چار آخوند دیگر که بساط مرجعیت و تقلید مومنان حلقه به گوش را افکنده بودند، سایه ی بس گسترده تر و نفوذی بس ژرف تر از خمینی داشتند:
گلپایگانی، نجفی و شریعت مداری در قم و محسن حکیم در نجف.
در نهایت و در هنگام بر خر مراد سوار شدن خمینی، رایزن آمریکا در ملل متحد در سخنرانی خود در صحن همگانی، خمینی را به عنوان “یک قدیس سوسیال دمکرات” معرفی می کند !!
پرسش اینست که چرا یک نفر باید سه شناسنامه داشته باشد ؟!
همین جستار در کیهان سوئد
و با درگزشت بروجردی و یک سال پس از آن مرگ آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، عرصه را برای جولان خمینی باز می شود، در حالی که هنوز خمینی تبدیل به خمینی کبیر یا آیت الله العظما نشده بود، چار آخوند دیگر که بساط مرجعیت و تقلید مومنان حلقه به گوش را افکنده بودند، سایه ی بس گسترده تر و نفوذی بس ژرف تر از خمینی داشتند:
گلپایگانی، نجفی و شریعت مداری در قم و محسن حکیم در نجف.
در نهایت و در هنگام بر خر مراد سوار شدن خمینی، رایزن آمریکا در ملل متحد در سخنرانی خود در صحن همگانی، خمینی را به عنوان “یک قدیس سوسیال دمکرات” معرفی می کند !!
پرسش اینست که چرا یک نفر باید سه شناسنامه داشته باشد ؟!
همین جستار در کیهان سوئد
نظرات