رد شدن به محتوای اصلی

با دروغ می خواهند جنگ کنند و با دروغ انتظار دارند به حکومت ادامه دهند

در جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگل ستان برای آن که ناتوانی های رزمی خود را از ارتش پرقدرت آلمان نازی پنهان نگاه دارد و آن حکومت را به اشتباه بیندازد، صدها و شاید هزاران نمونک از هواپیماهای جنگی را از تخته سه لایی درست کرده و در فرودگاه های نظامی خود مستقر ساخته بود، تا هواپیماهای اطلاعاتی آلمان که بر فراز بریتانیا پرواز می کردند، تصور کنند که ارتش انگل ستان ده برابر آن چه که واقعیت داشت، از هواپیمای جنگی برخوردار می باشد.


سالیان درازی است که سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نیروهای مسلح رژیم، از همین شیوه استفاده می کنند و داشتن جنگ افزارهایی را مدعی می شوند که معلوم نیست تا چه حد کارایی دارند و می توانند در میدان جنگ به دشمن آسیب برسانند.

می آیند و ادعا می کنند که توانسته اند یک هواپیمای جنگی پیشرفته ی امروزی بسازند و نامش را هم کوثر گزاشته اند.

اما معلوم می شود که این، همان هواپیمای آمریکایی نیم سده ی پیش است که آن را کپی کرده اند و ادعا می کنند که دستگاه های الکترونی تازه ای روی آن نصب نموده اند. به راستی شاخ غول شکسته اند که یک هواپیمای کهنه را که سالیان دراز است از رده خارج شده، به نام اختراع و اکتشاف خود به خورد مردم می دهند و تازه معلوم نیست که آیا واقعن همه ی قطعات آن را از نو تولید کرده اند و یا قطعات اوراق شده ی چند هواپیمای کهنه و از رده خارج شده را سر هم کرده و یک هواپیمای قابل پرواز ساخته اند و رییس جمهوری رژیمشان را هم فرامی خوانند و پز می دهند که بله، ببینید صنایع دفاعی ما تا چه حد پیشرفت کرده است !!

لاف زنی و گزافه گویی آنان حد و مرزی ندارد.

یک سپاهی به نام "سرتیپ سعید شعبانیان" که معاون اداره ی بازرسی وزارت دفاع است، یعنی کسی که ظاهرن باید از همه ی امور تولیدی و مالی نیروهای مسلح آگاه باشد، در دیدار با یک آخوند حکومتی می گوید:

"تمام نیازهای دفاعی حکومت اسلامی، در داخل کشور تولید می شود و هیچ وابستگی به خارج وجود ندارد".

متوجه هستید که چگونه پینوکیو وار دروغ می گویند ؟


این سرتیپ شعبانیان ادعا می کند که همه چیز در داخل ایران تولید می شود و هیچ وابستگی به خارج وجود ندارد. با اطمینان خاطر می توان گفت که همه ی سلاح های موشکی رژیم ولایت فقیه، برگرفته از فناورزی عقب مانده ی چین و کره ی شمالی و بخشی از آن متعلق به روسیه است. ساخت سلاح های پیشرفته، بدون وجود زیربنای علمی و فناوری، امکان پذیر نیست.

صنایع هر کشور بر اساس مهندسان و کارگران حرفه ای آن قرار دارد و رژیم جمهوری اسلامی، بسیاری از مهندسان را فراری داد و نسلی را هم که تربیت کرد، دانش اندوزی آنها در سطح بسیار پایینی بوده که بزرگ ترین تخصصشان، کپی برداری از جنگ افزارهای خارجی است. یادتان هست هنگامی که روسیه اعلام کرد که در راستای مصالح بین المللی و سیاسی خود، از فروش سامانه ی ضد موشکی اس ۳۰۰ به ایران خودداری می ورزد، در رژه ی نظامی در تهران، چند صندوق خالی را ردیف کردند و گفتند که ما خودمان اس ۳۰۰ی ساخته ایم که پیشرفته تر از سامانه ی ضد موشکی روسیه است ؟!

آنها با این گزافه گویی ها و با این ترفندهای بچه گانه، همه را به خنده انداختند، اما کسی شگفت زده نشد، زیرا اینها اساسشان بر دروغ و فریب نهاده شده است، منتها گاهی خیلی ناشیانه است و دم به تله می دهند.

اینها همه را گفتیم، نه به هدف آن که خدای کزایی ناکرده، نسبت به هوش و استعداد مردم ایران ابراز تردید کنیم و بگوییم که آنها ناتوان هستند. درست بر عکس، ایرانی بسیار باهوش است و مسائل را به سرعت یاد می گیرد. نمونه ی این تیزهوشی ایرانیان را در بسیاری از کشورهای خارجی می بینیم که ایرانیان به مدارج عالی علمی و صنعتی و فناوری رسیده اند. منتها برای این کار، یک زیرساخت سالم و استوار لازم است.


دانشگاه های پیشرفته می خواهند، نه دانشگاهی که یک آخوند را سرکرده ی آن می کنند.

هدف از این افشاگری ها و یا در واقع، بازگویی واقعیاتی که همگان از آنها آگاهی دارند، ابراز این نگرانی دوباره است که سرکردگان ماجراجوی رژیم، کشور ایران و مردم ایران را وارد یک مسیر خطرناک می کنند که ممکن است برای مردم فاجعه بار باشد. بسیار آسان است تصور این احتمال که سپاه پاسداران و فرماندهان یاوه گوی آن، بیایند و به دیکتاتور رژیم بگویند که دارای قوی ترین ناوگان دریایی و هوایی و زمینی هستند و آماده اند که پوز آمریکای جهانخوار را به خاک بمالند و فرمان جنگ داده شود.

با چنین کاری، آنها در واقع فرمان مرگ خود را صادر خواهند کرد، زیرا در نخستین رشته از یورش های موشکی آمریکا به قرارگاه های سپاه پاسداران و مراکز نظامی و نیروهای بسیج و غیره، بسیاری از فرماندهان، پا به فرار خواهند گزاشت و سپاهیان رده پایین، رخت نظامی را بیرون آورده و صحنه را ترک خواهند گفت، که تا دیر نشده، جان خود را نجات دهند.

در آن هنگام، نه از تاک حکومت اسلامی نشانی باقی خواهد ماند و نه از تاک نشان. همه چیز فرو خواهد ریخت، زیرا اساس آن بر دروغ و فریب نهاده شده است و می دانید که بار کژ هرگز به منزل نمی رسد.

اینها را می گوییم که هشدار دهیم چگونه زیر پوشش تولید پیشرفته ترین جنگ افزارها، پول ملت ایران را به هدر می دهند و بخشی از آن را به جیب خود سرازیر می سازند. هم می دزدند و غارت می کنند و هم امنیت کشور ایران و آینده ی ملت ایران را به خطر می اندازند. ادعا می کنند که یارانه ی نظامی رژیم، از ۱۳ ملیارد دلار فراتر نمی رود !!

دلتان به حالشان نسوزد که ظاهرن چنین یارانه ی ناچیزی دارند که اگر پیش گدا هم بگزارند قهر می کند !!

این را هم دروغ می گویند، زیرا منابع اطلاعاتی، میزان دقیق این یارانه را دست کم سه برابر می دانند که به حدود چهل ملیارد دلار نزدیک می شود. درست است که در یارانه ی به ظاهر رسمی، نوشته شده است سیزده ملیارد، اما این یارانه ی همه ی نیروهای مسلح نیست و سپاه پاسداران، یارانه ی مستقل خود را دارد و بنادر وارداتی دارد و اقتصاد ایران و همه ی پروژه های پرسود را در دست خود قبضه و مصادره کرده است. بنا براین، اگر ادعا می کنند ۱۳ ملیارد، آشکارا دروغ می گویند.


سرتیپ سپاهی سعید شعبانیان در بخشی از سخنان خود ادعا می کند که پنج هزار شرکت صنعتی در ایران، برای امور تسلیحاتی کار می کنند. چه کسی بر پول هایی که به آنها داده می شود، نظارت می کند ؟ چه رقابت سالمی بین شرکت ها برای تعیین پایین ترین نرخ و بالاترین کیفیت تولید وجود دارد ؟ چه کسی حاضر است فاش سازد که این پنج هزار شرکت، به کدام یک از آقازاده ها تعلق دارد ؟

چه کارشناسانی بر کیفیت تولید نظارت می کنند ؟

این ها پرسش های اساسی است، هم به جهت آنکه جنگ افزار تولید شده، در سطح بالا باشد و هم این که جلوی دزدی ها گرفته شود و فرماندهان، درباره ی قدرت نظامی واقعی، به رهبران خود دروغ نگویند.

در کشوری که هرج و مرج مدیریتی وجود دارد، هیچ چیز نمی تواند بر اساسی سالم اداره شود، از جمله تولیدات جنگی. نبود مدیریت درست از سوی سرکردگان رژیم را در همه ی سطوح زندگی روزمره ی مردم و اداره ی کشور مشاهده کرده ایم و می کنیم. درباره ی مدیریت نابهنجار، ما نمی گوییم، آخوند "علم الخدا" عمام جمعه ی مشهد می گوید، که در واپسین خطبه ی نمایش جمعه ی خویش، از جمله اظهار داشته است که "سو تدبیرهایی در مملکت شکل می گیرد که مردم را مستاصل می کند".

آخوند علم الهدا که در وفاداریش نسبت به رژیم ولایت مطلقه ی فقیه نمی توان کوچک ترین تردیدی کرد، درباره ی فساد گسترده و آنچه که وی سو تدبیر می خواند، چند مثال می آورد که به ذکر یکی از آنها بسنده می کنیم.

او می گوید که حکومت شصت تن طلا را به سکه مبدل می کند و یک نفر هفت هزار سکه را یک جا می خرد و در ظرف یک روز، ۵۷ ملیون تومان به جیب می زند و یک شاهی هم مالیات نمی دهد !!

علم الهدا نگفت که این آقازاده چه کسی بوده است، اما در سامانه ی آشوب زده ی رژیم کنونی ایران، آن آقازاده جرمی مرتکب نشده، زیرا هیچ کس نگفته که خریدن این چنین تعداد سکه جرم است !! او از هرج و مرج حکومتی برای ریختن سود به جیب خویش استفاده کرده، کاری که همه ی دست اندرکاران رژیم می کنند.

یک سرکرده ی رژیم ابراز خرسندی می کند که از هنگام بدبخت شدن ارزش پول ایران، شمار زائران عراقی به اماکن مقدسه ی نجاست اسلام شیعه در ایران و به ویژه مشهد، خیلی بالا رفته است. آنها می آیند و در شش هزار خانه ی شخصی در مشهد لنگر می اندازند و زنان آماده ی خدمت به آنها هستند و آن آخوند می گوید که همبستری به صورت صیغه با این زائران عراقی، ثواب دارد، زیرا آنها بوی کرب و خلا را با خود به مشهد آورده اند !!

اینها همه نشان می دهد که ساختار رژیم اسلامی بیمار است، مرض درمان ناپذیر دارد و اساس آن بر دروغ و ستم نهاده شده و سرانجام فرو خواهد ریخت. اما نگرانی آن است که با ساخت جنگنده ی قلابی به نام کوثر و موشک های فاتح و زلزال و غیره، نه تنها پول کلان به جیب می زنند، بلکه ایران و ایرانی را در آستانه ی خطر قرار می دهند.

خیر، سرنوشت دریای مازندران را نیز در این مرثیه فراموش نکرده ایم !!

مناشه امیر
صدای اسراییل

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د