رد شدن به محتوای اصلی

چگونه مصدق می خواست شاه شود - ۲/​​​​​​۲​

در میدان بهارستان، هموندان "حزب ایران"، "مهندس حق شناس و سید حسین فاطمی، دکتر شایگان، مهندس رضوی، کریم پور شیرازی، حزب خائن توده و سایر احزاب دار و دسته ی مصدق گرد هم آمدند.

استاد دکتر محمد مصدق دله السلطنه
همانگونه که نوارهای ضبط شده از این تظاهرات نشان می‌ دهند، سید حسین فاطمی سخنرانی کرد و سرنگونی مشروطه ی  شاهنشاهی و برپایی جمهوری دمکراتیک خلق را اعلام داشت. همه ی سخنرانان، هر چه تمام‌ تر، یک‌ دل و یک‌ جهت می‌ گفتند:

"ما شاه نمی‌ خواهیم" !!

و هوادارانشان فریاد می‌ کشیدند:

"تکلیف مملکت را یکسره کنید" !!

با سخنرانی "سید جلالی موسوی" نماینده ی پیشین مجلس و هموند جبهه ی خائن ملی، تظاهرات آغاز شد. سپس دکتر شایگان هموند جبهه ی ملی پشت میکروفون قرارگرفت. آنگاه مهندس "زیرک زاده" رشته ی سخنان آتشین جبهه ی ملی‌ ها را ادامه داد و گفت:

"دولت ملی ما باید رفته را رفته معرفی کند، یعنی شاه را مستعفی بشناسد و شورای سلطنتی تشکیل دهد".

در این هنگام، سید حسین فاطمی پشت میکروفون آمد و سخنرانی کرد. همانگونه که نوارهای ضبط شده از سخنان سید فاطمی که در دادگاه "مصدق السلطنه" و سرتیپ "ریاحی" پخش شد، نشان می‌ دهد که فاطمی حکومت مشروطه ی شاهنشاهی ایران را پایان یافته خواند و جمهوری دمکراتیک ایران را اعلام کرد.

این بار مهندس رضوی پشت میکروفون رفت و گفت:

"اکنون که مجلس دوره ی هفدهم با آرای آزاد مردم منحل شده است، بر عهده ی دولت است که هر چه زودتر اصلاحات لازم را در قانون انتخابات به عمل آورده و وسایل انتخابات مجلس هژدهم را فراهم سازد. آنگاه مهندس رضوی، قطع نامه ی سه ماده‌ ای تظاهرات را خواند:

۱. چون کودتای خیانتکارانه ی نیمه شب ۲۵.۰۵.۱۳۳۲ به دستور بیگانگان برای سقوط "حکومت ملی دکتر محمد مصدق" و از بین بردن نهضت (به اصطلاح) مقدس ملت ایران به وجود آمده، از دولت ملی دکتر مصدق می‌ خواهیم تا هر چه زودتر مسببین و محرکین را به شدیدترین مجازات محکوم نماید.

۲. از دولت مصرن خواهانیم تا هر چه زودتر به تشکیل محکمه ی ملی اقدام و خیانتکاران به نهضت ملی ایران را مجازات نماید.

۳. چون شاه فراری است، از دولت ملی دکتر مصدق می‌ خواهیم که به فوریت به تشکیل شورای سلطنتی اقدام و با نهایت قوت و قدرت به تکالیف قانونی خود قیام نماید".

در این میان، جبهه ی خائن ملی و حزب خائن توده، تندیس رضا شاه بزرگ در میدان بهارستان را با جرثقیلی که پیشتر به بهارستان آورده بودند، واژگون ساختند و در روزهای ۲۶ و ۲۷ اُم مرداد ماه، به پایین کشیدن دیگر پیکره‌ های دو پادشاه پهلوی از میدان‌ های سپه، ۲۴ اسپند، میدان راه آهن، پارک شهر و دیگر جاهای تهران پرداختند.

استاد دکتر محمد مصدق دله السلطنه
این کار پیام محمد مصدق برای ملت ایران بود که می‌ بایستی بر همگان روشن شود در "حکومت ملی مصدق"، جایی برای شاه نیست.


در چنین فضایی، رویداد ۲۸ اُم امرداد ماه رخ داد.
فارغ از چیستی و چرایی و ماهیتِ رویداد ۲۸ مرداد، شما قضاوت کنید که آیا پیش از آن مصدق کودتا کرده بود یا شاه !!

بن مایه ها:
نگاهی بر تاریخ معاصر ایران، دکتر ادیب پاک سرشت
نخست وزیران ایران، دکتر باقر عاقلی
خاطرات دکتر محمد مصدق
خاطرات الله یار صالح
نقدی بر تاریخ معاصر ایران
حاکميت ملی و دشمنان آن، دکتر فخرالدين عظيمی
و ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د