رژیم سرکوبگر ولایت فقیه که نسل های دهه ی ۵۰ را در شورش ۵۷ و جنگ خانمان سوز ۸ ساله، به عنوان سپری برای بقا و ماندگاری رژیم و شورش غیرمردمی خود به کار گرفته بود، به جز نسل سرکوب شده و آواره ی ۶۰، با دو نسل ۷۰ و ۸۰ روبرو بوده و هست. این نسل اکنون در بازه ی سنی ۱۵ تا ۳۰ سالگی زندگی می کنند و یا در آستانه ی ورود با دانشگاه و اجباری سربازی هستند و یا تحصیلات دانشگاهی و اجباری خود را تمام کرده و راهی بازار عمدتن بیکاری شده اند. این دو نسل، نسل هایی هستند که نه اختناق پسا شورش ۵۷ را درک کرده اند و نه در جنگی ضد میهنی دوران رشد و بلوغ خود را سپری کرده اند. همگی انان با جهانی روبرو هستند که تلوزیون های ماهواره ای و اینترنت و گوشی های هوشمند و... امری عادی است.
دردسر ملایان نسبت به این دو نسل، دقیقن از همین دو مورد ناشی می شود. یعنی هم چرندها و فضای مسموم آن دوران را تجربه نکرده اند و هم به جهان آزاد با همه ی خواسته ها و آرزوهایشان دسترسی دارند و اینگونه بود که رژیم خونریز جمهوری اسلامی لازم دید تا پوست بیندازد و اپوزوسیون های پلاستیکی جااندازی را در درون مرز و برون مرز ایجاد کند تا به عناوین کزایی "روشنفکر دینی" (پهن خوشبو) و منتقد (امثال علی زاده ها و نوری زاده ها) و هتا در قالب اپوزوسیون شاهنشاهی ناکسانی را علم کند که ضمن فکل کراوات زدن و نشستن در تلوزیون های رنگارنگ رژیم کوکی، "اصل جریان براندازی" رژیم ولایت فقیه را هر چه بیشتر و پیوسته به بیراهه بکشند.
آیت الله بی بی سی که پیوسته خود را پر بیننده ترین تلوزیون پارسی زبان معرفی می کند، یکی از همین گزینه هاست. با این تفاوت که شالوده و بنیان تلوزیون رژیم را با آموزش و تدارکات و پشتیبانی های لازم، به روز کرد تا "جذب مخاطب" برنامه های کزایی تلوزیون آخوندی افزایش یابد. اما از دیگر سو، شاهد آن هستیم که مردم ما نه تنها روی خوشی به این بازی های دلقک موآبانه نشان ندادند، بلکه هتا بازدید برنامه های رژیم بسیار کاهش یافت و عمده ی مردم به تماشای سریال ها، فیلم ها و اخبار دیگر رسانه ها کردند که در این میان تلوزیون من و تو بیشترین بازدید را داشته است.
نکته اینست که سازمان دهندگان برنامه های تاثیرگزاری فکری و احساسی در نیروهای مزدور اطلاعاتی ولایت فقیه، جهت جذب این دو نسل، با دل خوش و احمق خود، همچنان بر رویکرد دینی که یکی از ارکان اصلی ولایت فقیه است، تاکید ویژه کرده اند که این برخلاف رویکرد جای افتاده در ایران به جهت گریز بیشتر جوانان از دین یا دست کم دین حکومتی و البته خداناباوری، می باشد. بزرگ ترین ضریه ای که جمهوری اسلامی خواهد خورد، از جانب همین گاف امنیتی بوده است که رسانه های ریز و درشت شخصی و سازمانی، تمام قد علیه مبانی اعتقادی اسلام ناب کثافت محمدی ایستاده اند.
بیشتر این دو نسل، ضمن تجربه ی سرکوب آزادی های فردی و اجتماعیشان، با جهانی آزاد و رو به رشد در تماس هستند که دیگر معطل مخفی کردن فیلم های وی اچ اس در زیر رخت خود نیستند، همه چیز در گوشیشان در جیبشان وجود دارد !! هر کتاب و هر مقاله ای و هر فیلم و هر آوایی...
نباید کوتاهی کرد... شاید و شاید نتوان رژیم ولایت فقیه را از بعد سیاسی که پشتیبانانی چون ایالات متحده و انگل ستان دارد را به این زودی ها سرنگون کرد، اما به واقع یک پیروزی در افق در دسترس همه ی ما وجود دارد و آن هم از ریشه زدن یکی از دو رکن اصلی این حکومت ضد انسانی است، یعنی: "بریدن رگ و ریشه ی اسلام و ادیان زهد فروش دیگر". امروز کار ما، کار براندازان جمهوری اسلامی، بهتر است متمرکز بر روی رکن دینی و اعتقادی آن باشد، پیش از آنکه رژیم فرصت لازم را برای پوست اندازی دوباره پیدا کند.
نظرات