رد شدن به محتوای اصلی

کفتارها به سوی مکه نماز می گزارند

اسلام عزیز، به عنوان دین تسامح و تساهل و صلح، به مومنین الله پرست قالب شده است. این در حالیست که فرازهای “گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک” به دین و آیینی دیگری به جز اسلام رحمانی متعلقند. اسلام عزیز مومن می پرورد، از همان آغاز. به کودکی که هتا چشمانش درست نمی بیند و گوش هایش به خوبی نمی شنود و تفکیک دیداری و شنیداری ندارد، می خوراند که الله پرست است و این تجاوز به حق آزادی انسان در نوزادی را با افتخار و شور و غیرت خرکی معتصبانه ی عربی اسلامی، فریاد می کند: الله اکبر.


این کودک که در یک خانواده ی مسلمان زاده می شود، “به ناچار” و “ناگزیر”، برچسب الله پرستی بر پیشانیش زده می شود و “باید” که تا آخر عمر خود نیز این داغ ناخواسته را بر خود هموار دارد، سر به طاعتش فرود آورد و دستورات دینش که مربوط به بیش از یک هزاره پیش هستند را رعایت کند و “نباید” چیزی بگوید یا کاری را انجام دهد که بر خلاف موضع رسمی دستگاه دین فروشی حاکم بر سیاست و اقتصاد و امور انسانی و اجتماعی و روابط دیگر است.

آنگاه همین موجود الله پرست، هنگامی که سنگ تیپا خورده می شود و سرکوب می گردد، شارلاتان های مافیایی حقش را می خورند و حیثیتش را می برند، فریاد “آزادی” سر می دهد و می خواهد تا در چارچوب همان بنیان زهرآگین و چارچوبی که از نوزادی - بدون اختیار، آزادی و آگاهی و میل باطنی خودش - برایش تعریف کرده اند، علیه همان سامانه و علیه همان ستمگری قد علم کند، مخالفت کند، مبارزه کند و هتا در اوج سفاهت، اصلاحاتی را نیز انجام دهد !! زهی خیال باطل. زیرا که او نمی داند چاقو دسته ی خودش را نمی برد و اسلام و دین، نه حلال مشکلات برآمده از خود همان دین و دستگاه زهد و تقوا فروشی است، بلکه خود بخشی عمده، بزرگ و اصلی از مشکل می باشد. فهم این مورد برای توده های مردم بسیار سخت است و باید روشی را جست که فهمش را برای مردم آسان و قابل هضم گرداند.

رژیم جمهوری اسلامی چگونه بر اساس مصحف شریف و سیره ی نبوی، کفتار می پرورد ؟


رژیم خونریز ولایت فقیه که دیکتاتوری آن از آستین مافیای دستگاه دین فروش شیعه درمی آید - که به نوبه ی خود ساخته و پرداخته ی روسیه و انگل ستان می باشد -، به اوباشان و مداحان و ساقه لیسانی نیاز دارد که به عنوان “بسیجی” شناخته می شوند. رژیم که در بستر نا آگاهی همگانی و تاریخی توده های مردم دین پناه و الله زده، بساط حکمرانی و حکومت مطلقه ی الهی خود را پهن کرده است، به خوبی از ترس و ضعف و زبونی همین توده ها نسبت به آخرت و موهومات فراطبیعی و آتش کزایی جهنم و نکیر و منکر و هزار و یک ویروس ذهنی دیگر، آگاهی دارد و خوب می داند که این زهرهای کشنده ی فکری و احساسی را چگونه در میان توده ها رواج دهد. در واقع آنچه که باید مورد یورش جریان روشنفکری باشد، یکی ذهن مومنان و دیگری دستگاه دین فروشی است که این چرخه ی سرکوبگرانه ی روان و تن را ایجاد کرده است.

فردی که بدین ویروس های ذهنی دچار باشد، آن هم از نوزادی !! و فردی که در این قالب رشد کرده و تامین شده باشد، نسبت به هر گونه چرخش انتقاد آمیزی، جبهه ی مخالفت می گیرد و برای باورهای چرند اندر چرند خود، خواهان “احترام” می شود، گویا که هرگز سوره ی محمد، آیه ی شماره ی ۴ را نخوانده است:

فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

شما مؤمنان چون با کافران رو به رو شوید، باید شجاعانه آنها را گردن زنید تا آنگاه که از خونریزی بسیار، دشمن را از پا در آوردید. پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که سپس یا بر آنها منّت نهید (و آنها را آزاد گردانید) یا فدیه گیرید تا در نتیجه، جنگ سختی های خود را فروگذارد. این حکم فعلی است و اگر الله بخواهد خود از کافران انتقام می ‌کشد و لیکن با این جنگ کفر و ایمان می ‌خواهد شما را به یکدیگر امتحان کند و آنان که در راه الله کشته شدند، الله هرگز کارهایشان را ضایع نگرداند.

با نگاهی به این آیه ی جنایی قرآن کریم، می توان به ذهنیت مومنی پی برد که ضمن سرکوب شدن آزادی هایش و تبدیل شدن خودش به یک مومن (بخوانید زامبی)، اکنون به ابزاری برای سرکوب دیگرانی چون خودش بدل گشته است و اینجاست که دستگاه کفتار سازی آخوندها به خوبی و به کمال، کار خود را انجام داده است.

ایشالا که گربه است !!

داریوش افشار

همین مقاله در فضول محله

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د