رد شدن به محتوای اصلی

افشاگری یک افتضاح از زبان دلقک رسانه: "همسرم دوست پسر سیاه پوست دارد"ت

این دل... پر درده، اما من می خندم !!

"امید شریفی دانا" که نه بویی از شرافت برده و نه خردی که بتواند خود را دانا بنامد، در بن بست ویرانگری قرار گرفته است که سیل افشاگری ها علیه او به شدت افزایش یافته و باز هم نایستاده است.


امید دانای باقر خاله موجودی است که در عین لاف میهن دوستی، به کسانی که از او می خواهند تا از واژگان بیگانه بهره نبرد و بدین ترتیب به زبان پارسی ارج گزاشته باشد، یورش شخصی می کند و هتا آنها را در قالب چرند نویسی های ف. بوکی خود به باد تمسخر و ریشخند می گیرد. اما جالب آنجاست که وی نه تنها سواد دانشگاهی ندارد که هتا در بیان درست ساده ترین واژگان انگل ایسی هم ناتوان است که این مورد را می رساند که وی هتا به زبان انگل ایسی هم آشنا نیست، اما برای فخر فروشی و خود باد کردن و منم منم کردن های آن "من کم ترین"، از روی دل و اشتیاق راه را در آن یافته تا با موج استفاده از واژگان بیگانه که در کشورمان از سوی جمهوری اسلامی و در درازنای دهه ها سرکوب زبان پارسی، آرام آرام ترویج شده است، همراه شود.

در این جستار به یک افتضاح دیگر از امید دانای باقر خاله اشاره می شود که به تازگی از سوی "دهه پنجاهی" ها و بر اساس اسناد به دست داده شده است.

در این افشاگری سورت گرفته، پیاماوای این انگل دلقک پخش می شود که خطاب به یکی از دوستان گزشته و مخالف امروز خود می گوید:

"داغان داغانم و دلم خیلی پر است. نازنین دوست پسر سیاه پوست دارد !! نمی دانی چه حال بدی دارم، اما سکوت می کنم"؛ و این افشاگری به همراه تصویری از گپ وی انجام می شود. 

توضیح دلقک رسانه امید دانای باقر خاله مبنی بر روح آریایی و زرترتشی فروشی
با چاشنی دیوسی و فاحشگی خانگی
دلقک رسانه تاکنون نسبت به این افتضاح و آبروریزی خفه خون گرفته است. تو گویی در کردار و پندار و گفتار زشت آریا بازان زرتشت منش که سنگ جمهوری اسلامی را به جان و کون خود می مالند، خیانت به شوهر جزو فریضه های اسلامی زرتشتی است که آن موبده خاتون زرین کلاه مشتاق آبادی به خوبی از پس این کردار زشت برآمد و شوی خود را به کتمان حقیقت و خفه خون گرفتن ترغیب کرده است.

دو مورد است که با توجه به آنها می توان پی برد که آیا فرد یا گروه و جناح مورد نظر، اهل فریبکاری و نیرنگ هستند یا نه. یکی آنکه درباره ی چیزی تا آن اندازه کم سخن بگویند که انگار نه انگار اتفاقی افتاده، کسی آمده و رفته تا بدین قرار، کی بود کی بود، من نبودم را در پسای گیر دادن ها به راه بیندازند. و دوم اینکه، آن اندازه درباره ی موضوعی لاف و گزاف و هوچی گری می کنند و پیاز داغش را زیاد می نمایند که تو گویی خود هزرط راسولولا اینجاست و اگر بود جلوی این طرف لنگ می انداخت !!


باقر خاله هم دقیقن به همین روش و از شماره ی یک آن بهره می برد و تنها راهکاری را که یافته، مسدود کردن مخالفانی است که سخنانی را علیه او مستندوار و ویرانگر زده اند. ویرانگر از آن جهت که با خفه خون گرفتن دلقک رسانه، هیچ گزندی به آن افشاگری ها و روند افشاگری علیه این مزدور بی مایه ی رژیم وارد نمی شود.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م...

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...