رد شدن به محتوای اصلی

شیادی به نام "غلامرضا محمدی" و مزدور دست پرورده اش "آریاسب باوند"

غلامرضا محمدی و شیادی که آریاسب باوند را به عنوان اپوزوسیون شناساند، همان
فردی است که از یورش نظامی علیه ایران از سوی آمریکا و بر خلاف دیدگاه شاهزاده
رضا پهلوی، پدافند کرده و ایران ستیزی را ترویج می کند
"آریا اسبه مغان باوند زاده"، نام مزدور شناخته شده ی اطلاعات رژیم می باشد که با تردستی افرادی همچون "غلامرضا محمدی" تونست برای مدتی نقش اپوزوسیون جعلی علیه رژیم را بازی کند.

نقش مشخص آریا اسبه در این اپوزوسیون سازی جمهوری اسلامی آن بود که خود را یک مخالف رژیم تا سر حد مبارزه ی مسلحانه و اقدامات تروریستی جا بزند و بارها خبر از خیزش مسلحانه و نیز انفجار و تخریب دکل های مخابراتی و تلوزیونی رژیم داده بود. وعده هایی پوچ که در همان هنگام بارها نسبت به آنها افشاگری های لازم و مستندی را انجام داده بودم.

در این میان، نقش غلامرضا محمدی، پر و بال دادن و هماهنگ کردن نقش هایی بود که آریا اسبه می بایست در هنگامه ی مناسب اجرا می کرد.

در درازنای همه ی یک سالی که کانال افشاگری من در تلگرام، مستندات و تحلیل های دقیقی را علیه آریا اسبه به دست می داد و با توجه به آنکه توان اشتراک گزاری جستارهای افشاگرانه اش در حد چند هزار بازدید بود، اما این فرد یعنی غلامرضا محمدی، گوش سنگین خود را عافیت طلبانه روی نشنیدن خواباند و چشمان مصلحت بین جادوگرش را عمدن و بنا به دستور، بر روی افشای این حقایق بست. در همه ی این مدت، او نه تنها هتا یک بار هم علیه آریا اسبه موضع نگرفت، بلکه کاملن پشتیبان او بود و در دفاعی تمام قد از وی، با او در ارتباط تنگاتنگ به سر می برد.

دروعگوی حرفه ای و شیاد جمهوری اسلامی غلامرضا محمدی، در حالی مدعی است
که با دانلد ترامپ رییس جمهور آمریکا گفتگو کرده است که نه تنها خود حقیرش را
خیلی دست بالا فرض کرده که هتا زبان انگل ایسی را هم نمی داند !!
اوج هماهنگی غلامرضا محمدی با آریا اسبه تا بدان حد بود که برای وی در خانه ی خود زن گرفت و هتا او را سه ماه در خانه ی خود نگاه داشته بود و همین مزدور را برای جذب و فریب و بهره برداری از شخصیت علمی و توان نویسندگی و وبلاگ نویسی من، به خانه ی من و هم خانه هایم فرستاد که برای مدتی بیش از سه ماه را نیز، او به همراه پسر و همسر صیغه ای و مادرش، در خانه ی من به سر برد.

در این مدت، غلامرضا محمدی نه تنها از او دفاع کرده و در گروه ها و کانال های حزب کزایی و خودخوانده ی اتحاد شوراها حضور می یافت و برای حلقه به گوشان سخن می گفت، که هتا با وی و در خانه ی خود هم، مصاحبه ای را با وی انجام داد !!

هر دو یک روش مشترک را آغاز کرده و پی می گرفتند و یکی از راهکارهای آنان برای ترور شخصیت شاهزاده "رضا پهلوی" آن بود که وی را فردی خشونتگرا معرفی نمایند. در این رویکرد، هر دو دست به تحریک مردم و قیام مسلحانه زده، یکی از همیاری و هم دستی گروهک های تروریستی و تجزیه طلب پانکرد در اقلیم کردستان عراق می گفت و مصاحبه می کرد و سخنرانی در گروه و کانالش به راه می انداخت و دیگری با دیگر تجزیه طلبان حکومتی از جمله "آمدنیوز" و "تلوزیون بیان" همکاری می کرد و برآیند رویکرد این دو، هم پوشانی یک رفتار مشترک نسبت به هر دوی این موارد بود.

در زنجیره اقدامات آنان در اپوزوسیون سازی، البته این مورد بسیار دردناک و بزرگ هم بود که آنها افراد جذب شده به خود را به رژیم لو می دادند:


افرادی که به سادگی هر چه تمام تر فریب این دغل بازان و فریبکاران و این دروغگویان حرفه ای را خورده بودند و حاضر شده بودند شماره تلفن و هتا نشانی خانه های خود را به آنها دهند، در سکوت محض خبری و بی اطلاعای کامل رسانه ها، دستگیر شده و به زندان و پرداخت جریمه محکوم شدند.

هدف از این رفتارها، غربال کردن کسانی از توده ی مردم بود که توانمندی اقدام کاربردی علیه رژیم را داشته باشند و این ممکن نبود جز از راه شناسایی آنها از راه به راه انداختن سیاه چاله ای که بتواند چنین افرادی را به درون خود بکشد و سپس آنها را نابود کند. ترفندی که اطلاعات رژیم در جریان "پهن فریب" به کار برد، بدون نقش غلامرضا محمدی به عنوان هماهنگ کننده و دستور دهنده به آریا اسبه از یکسو و دیگر، هماهنگی با سرکردگان رژیم از نماینده ی تویله ی شورای اسلامی گرفته تا عمامان آدمخوار و بچه باز جمعه ی رژیم، ممکن نمی بود.

در واقع، آریا اسبه یک مترسک و یک ناخاله بیشتر نبود و من در نخستین دیدار خود با وی که با هماهنگی غلامرضا محمدی در پاساژ "پرلاویستا"ی استانبول انجام گرفت، این مورد را با نگاهی به انگشتان آریا اسبه متوجه شدم که فردی ۴۱ ساله و دارای یک پسر، چگونه می تواند لاف نویسندگی و مبارزه ی سیاسی بزند، اما انگشتانش پر انگشترهایی با سر جمجمه ی انسان و نمادهای مسخره ی اهریمن پرستی دیگر باشد !!

نامه ی جعلی ساخته ی غلامرضا محمدی مبنی بر فراخوان
کنگره ی ایالات متحده از وی برای ایراد سخنرانی !!
در این میان، غلامرضا محمدی آنچنان مردم فریبی است که هتا نامه ای را از سوی کنگره ی آمریکا برای خود و به نام خود جعل کرده است که در آن نامه، از وی فراخوان شده است که برای ایراد یک سخنرانی به کنگره ی آمریکا بیاید !!!!

غلامرضا محمدی تنها به دو زبان چیرگی دارد که یکی پارسی و دیگری کردی کرمانجی است؛ زیرا او از بازمانده های کردهای تبعیدی به خراسان می باشد و اینکه وی البته دست رد به سینه ی کنگره ی آمریکا زده است و در آن سخنرانی شرکت ننموده، علتش این نیست که وی زبان انگل ایسی و هتا ترکی استانبولی را نمی داند، بلکه دلیلش اینست که این فراخوان نامه از بنیاد و اساس جعلیست !!


غلامرضا محمدی، شیادی است که ملیون ها دلار پول را در ترکیه و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، برای رژیم پول شویی می کند و با تظاهر به خداترسی و انسان دوستی، هتا یک روز نیست که در برنامه های قمار شرکت نکند و پول هنگفتی را صرف آن ننماید.

این تنها پس از بازگشت مزدور رژیم آریا اسبه به جمهوری اسلامی بود که وی علیه او سخن گفت و با حضور در تلوزیون رژیم کوکی بیان متعلق به آمدنیوز، از آریا اسبه به عنوان مزدور رژیم یاد کرد تا خود را تطهیر کرده باشد و جریان اغفال و مردم فریبی خویش را ادامه دهد.


همه ی آگاهان می دانند که شاهزاده رضا پهلوی در همه ی درازنای عمر سیاسی خویش، هتا یک بار هم از جنگ با ایران پدافند نکرده است و بیش از این و پیش از این، هتا مخالف رویکرد خشونت آمیز و به کار بردن مشی مسلحانه علیه رژیم ولایت فقیه است. اما دستگاه های اطلاعاتی رژیم با دروغ و جریان سازی، همه ی تلاش خود را انجام داده اند تا انگ خشونت گرایی را به دامان پاک خاندان پادشاهی کشور و شخص شاهزاده رضا پهلوی بچسبانند و این برای رژیم ممکن نمی بوده است مگر از راه ناکسانی همچون غلامرضا محمدی و آریا اسبه باوند زاده.

در ۲۵ آپریل ۲۰۱۷ بود که کانال افشاگری را علیه آریا اسبه و گروهک تروریستی اتحاد شوراها به راه انداختم و پس از نخستین پیام افشاگرانه ی آن بود که غلامرضا محمدی با من تماس گرفت و از من خواست دست از افشاگری علیه آریا اسبه بردارم.

در حالی که مزدوران رژیم به رسانه های پر مخاطب گوناگون دسترسی داشتند، هر چند نه جریان اصلی بودند و نه در تلوزیون های برانداز راستین جایی برای آنان بود، سبب شد که موج افشاگری های ساده و کم مخاطب من نسبت به آن دجالان، تاثیری که باید را نداشته باشد.

غلامرضا محمدی شیادی است که پدر خوانده ی شیادان دیگر رژیم است و او در نابودی حقیقت و افشای آن علیه جمهوری اسلامی، نقش موثری داشته است و این خود خیانت بزرگی است. وی در حالی علیه رژیم یعنی مبارزه می کند که خود به عنوان یک کرد، از آستین جمهوری اسلامی درمی آید و با صورتکی میهن دوست، با همراهی عناصر تجزیه طلبی همچون آریا اسبه و دیگر پانکردان نهفته در سامانه های اطلاعاتی رژیم، ایران را به سوی گسست قومی و افزایش گسل های قومیتی می کشانند تا به منظور بهره برداری های رژیم در راستای بقا و ماندگاریش، کمک شایانی کرده باشند.

سندی علیه آریاسب باوند که در یکی از پیام های خود به فردی به نام "منضوره قاسمی"
اعتراف می کند که برای ماموریتی از ایران راهی کردستان عراق شده است و با دروغگویی
خود را هوادار شاهزاده و هموند شورای ملی ایران معرفی می کند. آریا اسبه همچنین از
نقشه ی خود برای یورش به ایران به همراهی گروهک های تروریستی و تجزیه طلب
پانکرد نیز نوشته است
غلامرضا محمدی از من خواست که علیه آریا اسبه سخنی نگویم و کانال افشاگری را ببندم.

ترس آنها از کانالی که در اوج خود تنها ۹۰ هموند و بیش از هزاران بازدید از هر جستار داشت، قابل درک بود. من اما نه تسلیم شدم و نه ترسیدم، زیرا متوجه بودم که اگر ایران پرستی در انجام دستورهای ملی و میهنی، تمدنی و فرهنگی برایم ممکن نباشد، افشای دروغگویان و موریانه های اسلامی و تجزیه طلب و چپ و افشای خزش های موزیانه ی آنان علیه ایران آزاد آینده، هیچ کمتر از آن نیست. من با باور به خود و با اقدامی موثر، توانستم علیه موج اپوزوسیون سازی جمهوری اسلامی اقدام کنم و در زنجیره افشاگری های صورت گرفته، افرادی نیز به من کمک کردند و راهنمایی ها و دستیاری های آنان بسیار سودمند و موثر افتاد.

باید دقت شود پس از آنکه آریا اسبه به دروغ می خواست شورای ملی ایران به فرنشینی شاهزاده را، سازمانی برانداز و خشونتگرا معرفی نماید، هم اکنون است که همان رویکرد چسباندن انگ و برچسب خشونتگرایی پیروان پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی، از سوی شیاد جادوگر بزرگ غلامرضا محمدی همچنان ادامه می یابد و او خواستار یورش نظامی "دانلد ترامپ" به ایران شده است؛ آن هم در حالی که شاهزاده رضا پهلوی هتا گرفتن کمک های پولی از دولت های بیگانه را نه تنها رد کرده که استقلال رای خود را نیز به رخ همه کشانده است.



هوشیاری اپوزوسیون در آنجاست که از "ایرج مصداقی" تا "شاه دوستان"، همگی به ماهیت پاک و میهن پرستانه ی شاهزاده رضا پهلوی پی برده اند.

غلامرضا محمدی بداند که ما از سدها و موانع بسیاری گزر کرده ایم و تلفات و خسارات سنگینی نیز داده ایم و او تنها یک تکرار مکررات است که پشت سر گزاشته خواهد شد. غلامرضا محمدی همان فردی است که علیه زنده یادان "شاهپور بختیار"، "فریدون فرخزاد" و "صادق هدایت" دهانش را به لجن پراکنی باز کرد تا خوی ایران ستیزیش را آشکار کرده باشد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د