رد شدن به محتوای اصلی

امید دانا و فرار رو به جلو از ترس افشا شدن منابع مالیش برای اداره ی مالیت سوئد

علت ترس امید دانای باقر خاله از افشای منابع مالیش چیست ؟
اینها همگی ننر بازی های دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" است. وی در حالی به همراه هم خوابه اش و بدون همراهی دوست پیر سیاه پوست همسرش به اداره ی پلیس سوئد رفته و بنا بر ادعا خودش علیه دشمنان مجازیش شکایت تسلیم کرده، غیر قانونی و بدون اطلاع افسر پلیس از او فرتور انداخته و هتا نام وی را که روی سینه اش هم بوده، آشکار کرده، که در سوئد همه ی این گنده گوزی ها را می شود پشت تلفن هم کرد و اسلن به این همه جیغ و داد نیازی نیست.

فرتور اصلی منتشر شده در برگه ی ف. بوکی دلقک رسانه را از اینجا ببینید.

اینکه چرا دلقک رسانه این کار را از پستوی خانه اش که در آن ویدیو پر و آپ می کند، انجام نداده، تنها جنبه ی هوچی گری ویژه ی این حقیر زاده را دارد. ابن حبیبه ی مجاهد خلق ادعا کرده که به اداره ی اطلاعات سوئد نیز رفته و به آنها گزارش داده !! و آنها به او گفته اند که تو اینقدر مهم و ناخاله ای که ما برایت نشست اختصاصی می گزاریم که همین دری وری ها را برای بار دیگر و این بار توی صورتمان بگویی !!

این ابله نمی داند که هیچ کس نمی تواند سر خر آریابازش را کژ کند و به اداره ی اطلاعات برود، مگر خانه ی دوست پسر صدیقه است ؟!

نشان پلیس سوئد روی سینه ی مامور پلیس
از اینها گزشته، پلیس تنها هنگامی وارد پرونده ای می شود که محتوای جرم خیز داشته باشد، اما این چیزی که این یابو و سمندون کوتوله ازش می نالند، مربوط به جرم نیست، مربوط به حقوق شهروندیست که پلیس همان اول می گوید به ما مربوط نمی شود و باید به دادستانی شکایت کنید، نه اینکه خاله زنک بازی دربیاورند و بپرسند اینها واقعن سیاسیند ؟! از این گزشته، اگر ریکی به کفش امید دانا نباشد و راست گفته باشد، ظرف کمتر از یک هفته نامه ی پلیس و در صورت شکایت به دادستانی، نامه ی آنجا هم برایش فرستاده خواهد شد و در آن پس از ارزیابی، نخست قید می شود که آیا اسولن این پرونده واجد صلاحیت برای مطرح شدن شکایت در دادگاه هست یا نه.

برو این دام بر آن مرغ سیه نه، اگر تستسترونت عرضه داره. تستسترون خونت پایین آمده، به ننه حبیبه بگو برات شیاف تستسترون بفرسته. بی غیرت بی تاموس هرزه.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د