رد شدن به محتوای اصلی

دلقک "رامبد جوان" و پذیرایی از یکی از سرکردگان مافیای هنری و فرهنگی رژیم در خندوانه

در درازنای یک سال گزشته، به گونه ای مستدل و‌ مستند و با تکیه بر نتیجه ی نشست های گوناگون کارشناسی انجام شده در تهران و برخی از شهرستان ها، از جعل ها، تقلب ها و کلاهبرداری های "علی شیرازی" استاد خوشنویسی پرده برداشتم و این خوشنویس جاعل را به پاسخ گویی فراخواندم. اما او در واکنش به این مطالب و اسناد غیرقابل انکار، هتاکی و فحاشی را در پیش گرفت و با پشتیبانی اتحادیه ی تبهکاران موسوم به "انجمن خوشنویسان" و همچنین مافیای هنر، همه ی رسانه ها را به عرصه ی هتاکی به شخص من بدل کرد.

افشاگری افشیم پرورش از مافیای فرهنگ، هنر و رسانه ی جمهوری اسلامی
علی شیرازی، جاعل و کلاهبردار فراورده های فرهنگی و هنری، در تلوزیون رژیم و در
برنامه ی خندوانه به دلقکی رامید جوان، از اخلاق و دستاوردهای هنریش می گوید
انتشار عبارت توهین آمیز "هتاک تلگرامی" به جای نام من در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی، نشانه ی این بود که شیرازی و همکارانش در اتحادیه ی تبهکاران، در برابر اسناد این رسوایی ها، دست و پای خود را گم کرده و به تقلایی سخت برای رهایی از این گرداب مشغولند. قطعن رسوایی ۱۷ سال فروش آثار تقلبی و چاپ ها به جای آثار اصل به مجموعه داران خصوصی و دولتی از راه شیرازی، که رقمی بیش از ۲۰۰ملیارد تومان گمانه زنی می شود، برای اتحادیه ی تبهکاران و مافیای هنر رژیم چنان سنگین و ترس آور است که همه ی عزت و اعتبار خود را صرف محافظت از این خوشنویس جاعل می کنند.

از اینها گزشته، وارد آوردن فشار، تهدیدهای پی در پی و بایکوت تمام عیار کارشناسان صاحب نظری که در این زنجیره نشست های تعیین اصالت، با من همکاری کرده اند را، در کنار تخصیص مبلغ شصت هزار دلار از جانب شیرازی به یابنده ی نشانی محل زندگی من در آمریکا بگزارید تا بهتر با شرایط آشنا شوید !!

هنوز تکلیف آثار جعلی شیرازی که در حراجی های گزشته ی "باران" و "امید" مشخص نیست و با وجود تلاش های مدیریت حراج باران، به خاطر تهدیدات مکرر شیرازی، هیچ کارشناسی جرات بررسی آن آثار را پیدا نکرده است. با این حال، او همچنان قلدری می کند و‌ با اینکه در درازنای سال گزشته در هیچ‌ یک از حراجی های داخلی و‌خارجی اثری به فروش نرسانده، برای باری دیگر کار تقلبی به حراجی تهران فرستاده و احتمالن دوباره قصد به دست دادن اثر جعلی دیگری در حراج باران را دارد.

در فاضلابی به نام صدا و سیمای جمهوری اسلامی، رامبد جوان از اهریمن پرستان فرقه ی
فراماسونری و دلقک برنامه ی خندوانه، با رانت خوار برنامه های دلقکی تلوزیون رژیم
مهران مدیری دیدار می کند. هر دو از مهره های وزارت بدنام اطلاعات جمهوری اسلامی بوده
و ریخت ظاهریشان از سر کثافت درون خبر می دهد
اما شیرازی که از هر گونه پاسخ به نقد و پرسش های تخصصی مطرح شده فراری است، با پرداخت مبلغی سنگین به تلوزیون رژیم، برنامه ی خندوانه را به محل تبلیغ خود و اتحادیه ی تبهکاران تبدیل کرد و به پرسش های دلقکانه ی مجری خنک برنامه و عروسک خیمه شب بازیش پاسخ داد.

همانگونه که زمانی استادان هنر را به رادمردی، صداقت، شرافت و پاکدستی می شناختیم، اما امروز به جعل و تقلب و دزدی می شناسیم. کمدین ها را هم به نقد شجاعانه ی ساختار قدرت با زبان طنز می شناختیم، اما امروز دلقک های مزد بگیری هستند که در ازای یک‌ مشت دلار، "دروغ" را به حلقوم ‌مردم فرو کرده و تمام تلاش خود را وقف طبیعی جلوه دادن آن می کنند.

افشین پرورش

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د