رد شدن به محتوای اصلی

چرا در وبلاگ انگل ایسی سانسور شدم...

روایت سانسور نوشته ها، ویدیوها و فعالیت هایم بر روی اینترنت، روایت تازه ای نیست؛ اما این بار این کرم ریزی مومنان خدای موهوم، از سوی ناهم میهنان و انگل ایسی زبانان درآمد !!


پس از انتشار ۳۹ مقاله که هم اکنون از سوی "علی سینا" صاحب و مدیر تارنمای انگل ایسی زبان موسوم به "آزادی ایمان" (Faithfreedom) سانسور و پاک شده اند؛ و پس از آنکه ۳ بار مقاله هایم مشمول سانسور شده و پس از انتشار بر خط، از تارنما برداشته شدند، آن صاحب کار با بستن حسابم به من نشان داد که اعمال قدرت از ناحیه ای که ممکن است منافعش در خطر باشد را علیه من پیاده می کند، با وجود آنکه نه الله پرست است و نه با جمهوری اسلامی سر و سری دارد.

سانسوری که علت آن را در ادامه ی مقاله بحث خواهم کرد.

مقاله هایی که از من در این تارنما سانسور شدند، عبارتند از:


که هر سه ی این مقاله ها را می توانید از بخش بایگانی این انجمن بر روی وبلاگ به این نشانی یافته و یا در بخش برچسب مقاله های انگلیسی به این نشانی، آنها را بخوانید.

اما علت سانسورها چه بود ؟
علت اصلی سانسورهای چند مقاله ی من، همگی آن بوده است که اسلام ستیزان مسیحی که درد و ورم راه رفتن ایسای حرامزاده بر روی آب را دارند، نمی توانند تحمل کنند که یک خداناباور ایرانی علیه چرندیات مسیحی و ایسا بازی های احمقانه ی آنها چیزی بنویسد، آن هم در یک تارنمای انگل ایسی زبانی که به عنوان یک برند اصلی علیه اسلام اهریمنی مقاله منتشر می کند. آنها فکر می کردند که تنها به اسلام تحمیلی بسنده خواهم کرد و عن و گه مسیحیت و آن زنازاده ی بی پدر را برملا نمی کنم، اما با این حسابگری اشتباه، تنها چاره را در آن دیدند که دست به سانسور و حذف حساب کاربریم بزنند.

The whore of Britain and saving the but of Islam

She is the source of all evil in UK and the world. The whore of Britain. Whome whose claws has been penetrated into the flesh of people for centuries and has hijacked their freedom and lands. The Queen of UK. She is known to be the serpent.
در یکی از موارد که به موضوع "نظریه ی توطئه" نیز پرداخته بودم، مدیر اصلی تارنما آن را به این علت که علیه اسلام پناهی و مسلمان بازی های فاحشه ی بریتانیا موسوم به ملکه الیزابت چندم نوشته بودم، آن را یک نظریه ی توطئه خواند و تمام ترس، وجود آن فرد دلیر را از آن فاحشه ی سوسمار چنان گرفت که از بیخ و بن مقاله ام را پاک کرد !!


افزون بر این، در یکی دو مقاله نیز، مواضع الله پرستان سازمان یافته ای چون گروهک تروریستی مجاهدین خلق در اروپا را مورد اشاره قرار داده بودم و از آنجا که یکی از نویسندگان کنونی آن تارنما، یک تروریست مجاهد خلق به نام "عامل ایمانی" است، این احتمال را نیز می توان داد که او نیز در فشار برای بستن حساب من و سانسور مقاله هایم، موثر بوده باشد.

در این میان، یکی از فرومایگان بابای ایسا پرست به نام "اریک الن بل" (Eric Allen Bell) که از مسیحی بازان ارتدوکس می باشد، هرزه نویسی دیدگاه بر پایین جستارهایم را آغاز کرد و با فشار این لابی مسیحی، صاحب تارنما دست به سانسور و پاک کردن مقاله هایی دیگر از من کرد که مستقیمن به مسیحیت کزا پرداخته بودم. این فرد، همان نقش تکراری اوباش اینترنتی را بازی کرد و در چند هرزه نویسی، مرا مورد توهین نژادی و حرفه ای قرار داد:


و هتا به همین میزان هم بسنده نکرد، بلکه با زد و بند با صاحب تارنما، ضمن آنکه نوشته اش سراسر تهمت و چرند نویسی است و ارتباطی هم با رویکرد و فرایند کاری آن تارنما ندارد، اجازه یافت تا هرزنامه اش را در بخش اصلی مقاله ها منتشر نماید و علیه من دست به هوچی گری بزند و با یک انقلاب عصبی، به تنهایی ۲۶ بار آن کزانامه را اشتراک گزاری کرد تا حرص دل و عقده ی روان خود را نشان داده و بلکه خالی کرده باشد !!:


اما من هرگز بیدی نبوده ام که با این بادها بلرزم. از زندان انفرادی رژیم تا سال ها تحمل غربت، شما هتا کثافات گربه ی بازجوهای من هم نمی شوید !!

پاسخ من به آن مزخرفگویی های این بابای ایسا پرست ایماندار، بدین قرار بود:


آنچه که در کردار و برای هزارمین بار ثابت شد، این بود که گله های ایماندار و مومن، از زرتشت باز گرفته تا بابای ایسا پرست و یهوه پرست و الله پرست، همگی سر در آخور دکانی مذهبی و دین فروش دارند که به نوبه ی خود به قدرت ها و سرکردگان احزاب سیاسی و دستگاه فشار و قدرت وابسته اند. گردش بی کران دلاری کلیساها و ملیاردها هکتار زمین هایی که هم اکنون در سرتاسر جهان به نام دکان دین فروشی مسیحی واتیکان و ارتدوکس و پروتستان است، ارزشش را جنگ هایی نگاه می دارد که هم پالگی های این آخوندها با آن آخوندهای اسلامی و یهودی بر پا می کنند.


تا دین از میان جوامع انسانی نرود و این خیانت به ذات علیه انسانیت و به نام خدای موهوم و به کام اهریمنان فرازمینی، از ریشه برکنده نشود، جنگ در زمین بازایستانده نخواهد شد.

اینها مزدورانند که با چراغ در شب های یخ زده ی دین، تاریکی را نوید می آورند و دردشان از کوبیدن این دین و آن فرقه، آزادی نوع بشر و انسانیت والا نیست؛ بلکه هدفشان ویرانی انسانیت و تداوم و توجیه کشتار و جنگ و خونریزی، این بار و برای هزارمین بار، به نام خدای موهوم دجال دیگری است که این حرامزادگان او را ایسا مسیح و من او را حرامزاده ی زنازاده ی بی پدر می خوانم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د