رد شدن به محتوای اصلی

از آخوند شاهرودی تا اخلاق پوسیده ی پزشکی در جمهوری اسلامی

آیت الله هاشمی شاهرودی عراقی که اکنون برای درمان در آلمان به سر می برد، خود یکی از ساداتی است که ضمن توسل به ائمه ی عطار و گور زراندوده ی هزرط رضا در مشهد، بدون دریافت هیچ گونه شفایی، به بلاد کفر رهسپار شد و از کمک های یکی از برجسته ترین خودفروختگان ولایت فقیه به نام دکتر سمیعی بهره مند شد. 



این اقدام از جانب وی، آنچنان ضد دینی و سخیف بود که ضمن آنکه نتوانست خروجش از کشور را کتمان یا پنهان کند، اما هم خود و هم رژیم مطبوعش دست کم تلاششان را کردند تا آنجا که ممکن است از لو رفتن مقصد وی جلوگیری کنند. اکنون حتی روزنامه های آلمانی هم درباره ی آن نوشته اند.

رژیم جمهوری اسلامی که با ایجاد و پشتیبانی مافیای پزشکی و دارو و درمان، درمان مناسب و کارآمد را از دسترس مردم خارج کرده است و در عین حال هزینه های سنگین همان سطح از درمان و بهداشت در سطح پایین را بر مردم تحمیل می کند، آیا چگونه است که یکی از سرکردگانش بدون دغدغه ی مالی و روادید و... به آسانی آب خوردن و در ظرف چند ساعت سر از کشور کفار درمی آورد ؟؟

پس از تهديدات فرنشینان دانشگاه‌ های علوم پزشكی اصفهان، قزوين و ساری و انجمن (مافیای) داروسازان، اين بار نوبت به پزشكان بيمارستان قلب فرشچيان همدان رسيده است تا ويزيت‌ های سرپایی و اقدامات گزینشی خود را از ۱۴ اسپند ماه تعليق كنند. وقتی پزشکان در ایران حتی به نوشتن نسخه های نجومی و چند ملیاردی می پردازند، پس هزینه ی درمان در آلمان چند ملیون دلار است ؟؟

هزینه های پرداختی درمان این آخوند مفت خواره که عمری را از راه دستگاه بیدادگستری رژیم در سرکوب مردم گزرانده است، از کجا و چگونه پرداخت می شوند ؟

دکتر سمیعی معروف که رژیم وی را به علت گرفتن ژست های "توجه به نخبگان"، "همراهی ایرانیان دانشگاهی برون مرز با رژیم" و... در بوق و کرنا کرده است، به معنی واقعی کلمه "هیچ گونه دغدغه ای برای آزادی میهن و سرکوب مردم فقر زده و بی پناه ایران ندارد"، در هیچ یک از همکاری های خود با نهادهای این رژیم ضد مردمی، توجیهی ندارد. تامین مالی وی از سوی رژیم گویا خیلی وقت است که تضمین شده است !!

پزشکان سوگند بقراط خورده اند، اما آن را قورت داده، گوارش کرده و بیرون داده اند. برای اخلاق پزشکی که هیچ، برای مرگ اخلاق در هازمان ایرانی باید یا گریست یا قهقهه ای اهریمنی زد.


در آن رژیم کزا، نه وزير و نه هيچ كدام از معاونانش، هيچ‌ گاه توضيحي درباره ی چگونگی انجام ١۵ زايمان در شبانه‌ روز تنها از سوی یک پزشک نداده و نمی دهند. موضوعی كه با افزايش آشکار خطاهای پزشکی در ایران بی ارتباط نیست و پاسخی منطقی برای اين آمار فزاینده است. اما پول درد بی درمان همه ی پزشکان جمهوری اسلامی است و این قشر که به معنای واقعی کلمه از خون و بیماری و درد و رنج مستقیم مردم، بهره کشی می کنند، هر روزه شورش‌ های را برای دريافت هر چه بیشتر كارانه صورت می دهند و تهديد می کنند که خدمت‌ رسانی را بازایستانده، چرا که وزارت بهداشت رژیم هيچ موضعی برای حل مشکلات آنان نمی گیرد.

حتی علي نوبخت فرنشین كميسيون بهداشت مجلس رژیم نیز، درباره ی وضع اسفناک اخلاقی پزشکان می گوید:
"در مجلس شنيديم كه تعدادی از پزشكان برای طبابت و ويزيت بيماران، شروطی را تعيين كردند. موضوع مطالبه ی پزشكان و داروخانه‌ داران مطرح است و ما نيز در كميسيون بهداشت، وزرای مرتبط را برای پيگيری اين موضوع دعوت كرديم و تفاهم نامه‌ هایی آماده شده، اما اين موضوع نبايد دستاويزی برای رفع خدمت‌ رسانی به بيماران شود".

مگر هر گونه کوتاهی در انجام "وظيفه ی" پزشکی، به هر دليلی، خلاف سوگند پزشكي نیست ؟؟


همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د