رد شدن به محتوای اصلی

یک پناهجوی دیگر افغان در آلمان به اتهام قتل دختر نوجوان آلمانی دستگیر شد

یک پناهجوی پانزده ساله ی دیگر افغان، به اتهام قتل دختر نوجوان آلمانی که هم سن خود او بوده و گفته می شود دوست دختر پیشین این پناهجو بوده است، بازداشت شد. این پناهجوی مقیم آلمان متهم است با چاقوی ۲۰ سانتی متری آشپزخانه، به این دختر نوجوان ضرباتی وارد کرده و آن دختر به دلیل جراحات شدید کشته شده است.


این یورش در یک داروخانه در برابر دیدگان ده مشتری و دو نفر از کارکنان داروخانه در محله ی لودویگشافن شهر کاندل در جنوب غربی آلمان صورت گرفته است. دختر پانزده ساله با وجود انتقال به بیمارستان درگزذشته است. پلیس فدرال آلمان می گوید این پناهجوی افغان در سال ۲۰۱۶ به آلمان مهاجرت کرده است و چند ماهی با این دختر نوجوان در ارتباط بوده است.

دادستان پرونده می گوید احتمال دارد که دلیل این قتل، جدایی دختر نوجوان از پناهجوی افغان در روزهای نخست ماه دسامبر بوده باشد. با این حال هنوز به طور رسمی دلیل اصلی توحش پناهجوی افغان که در بازداشت پلیس است، اعلام نشده است.

پیشتر نیز در سال ۲۰۱۶، یک پناهجوی ۲۲ ساله ی افغان به نام حسین خاوری، یک دانشجوی ۱۹ ساله ی پزشکی آلمانی دیگر را پس از تجاوز جنسی به قتل رساند که دادگاه این قاتل در سپتامبر سال جاری برگزار شد. این قتل موجی از اعتراض گروه های حقوق بشری ضد مهاجرت بی رویه و به حق اسلام هراس آلمانی را برانگیخته است. جستار مربوط به این خبر را از اینجا بخوانید.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د