رد شدن به محتوای اصلی

تببین دیدگاه شاهزاده رضا پهلوی پیرامون مسئله ی "همه پرسی"

شاهزاده رضا پهلوی، به عنوان تنها شاخص و معیار اپوزوسیون برانداز رژیم و رهبری ملت ایران به سوی آینده ای آزاد، سکولار و دمکرات، چون مشعلی فروزان در این دریای آکنده از تاریکی و خفقان، می درخشد.


این نخستین بار نیست که شاهزاده ی عزیز میهن، دیدگاه خود نسبت به مسئله ی "همه پرسی" را مطرح می کنند. ایشان همیشه خود را به عنوان یک ایرانی و به عنوان "تنها ماموریت ایشان در زندگی"، بنا به گفته ی خودشان، اینست که ملت ایران را به جایی رهبری کنند که مردم بتوانند در انتخاباتی آزاد و مستقل، سرنوشت خود را تعیین کنند.

ایشان در مسئله ی "همه پرسی"، بر موضوع " لزوم تعیین ساختار حکومت به دست مردم در یک همه پرسی آزاد" تاکید کرده اند. امری که جدای از محاسبات مزدوران اصلاح طلب حکومتی به سرکردگی سید محمد خاتمی می باشد که خواستار انجام همه پرسی در درون حاکمیت می باشند؛ حال آنکه، خواسته ی شاهزاده رضا پهلوی، برقراری همه پرسی به دو منظور تعیین شکل و ماهیت نظامی است که ایرانیان خواستار آن برای آینده ی کشورشان باشند و نه جااندازی همین رژیم، این بار به شکلی دیگر و از راه برگزاری همه پرسی.


مردم ما باید تاکنون از خواب غفلت برخاسته باشند که اصلاحات درون حکومتی، با شکستی سنگین و مفتضحانه روبرو شده است و اساسن از همان آغاز هم، جریان موسوم به اصلاح طلب برای آن بر سر کار نیامده بود تا اصلاحات بنیادین در سرشت این رژیم ضد انسان و ضد زن و ضد حقوق بشر، ایجاد کند؛ بلکه، تنها به منظور بقای هر چه بیشتر رژیم، تداوم عمر این ولایت فقیه و پوست اندازی تدریجی این رژیم بود که برنامه ی کلان چند دهه ای همه جانبه ی رژیم، موسوم به "جریان اصلاح طلبی" بازی شد که کاری کاملن اطلاعاتی و امنیتی در درون و برون مرز بود.

اکنون که دیگر آمریکا چندان هم استکباری و خونخوار نیست و تبدیل به شیتون بلا شده است، رژیم تمام تلاش خود را برای به انحراف کشیدن و مصادره ی خواست و اراده ی مردم برای برگزاری یک انتخابات آزاد را انجام می دهد. این نقشه، امروز به عنوان "مصادره ی خواست ملی برای برگزاری همه پرسی ملی"، از سوی رژیم در حال انجام است.

ما به عنوان اپوزوسیون شاهنشاهی و هوادار شاهزاده رضا پهلوی، خواستار سرنگونی این رژیم هستیم؛ و به سخن دیگر، ما انحلال طلبیم نه اصلاح طلب.


حال اینجا باید خطی روشن و شفاف بین این دو طیف کشیده شود.

همه پرسی مد نظر ما به عنوان سرنگونی خواهان ولایت فقیه، تنها هنگامی میسر خواهد بود که این رژیم سرنگون شود و انتخاباتی آزاد بر سر ماهیت و شکل و قانون اساسی حکومت سیاسی آینده ی ایران شکل گیرد، آن هم بدون پرسش بر سر اینکه ولایت فقیه یا باقی مانده های آن بتوانند در ساختار سیاسی شرکت کنند یا نه؛ چرا که پس از سرنگونی رژیم، این پرسش واپسین از حیث اعتبار، خود به خود ساقط است.

از اینرو، باید شفاف سازی در مورد همه پرسی انجام پذیرد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د