نقش مشخص آریا اسبه در این اپوزوسیون سازی جمهوری اسلامی آن بود که خود را یک مخالف رژیم تا سر حد مبارزه ی مسلحانه و اقدامات تروریستی جا بزند و بارها خبر از خیزش مسلحانه و نیز انفجار و تخریب دکل های مخابراتی و تلوزیونی رژیم داده بود. وعده هایی پوچ که در همان هنگام بارها نسبت به آنها افشاگری های لازم و مستندی را انجام داده بودم.
در این میان، نقش غلامرضا محمدی، پر و بال دادن و هماهنگ کردن نقش هایی بود که آریا اسبه می بایست در هنگامه ی مناسب اجرا می کرد.
در درازنای همه ی یک سالی که کانال افشاگری من در تلگرام، مستندات و تحلیل های دقیقی را علیه آریا اسبه به دست می داد و با توجه به آنکه توان اشتراک گزاری جستارهای افشاگرانه اش در حد چند هزار بازدید بود، اما این فرد یعنی غلامرضا محمدی، گوش سنگین خود را عافیت طلبانه روی نشنیدن خواباند و چشمان مصلحت بین جادوگرش را عمدن و بنا به دستور، بر روی افشای این حقایق بست. در همه ی این مدت، او نه تنها هتا یک بار هم علیه آریا اسبه موضع نگرفت، بلکه کاملن پشتیبان او بود و در دفاعی تمام قد از وی، با او در ارتباط تنگاتنگ به سر می برد.
در این مدت، غلامرضا محمدی نه تنها از او دفاع کرده و در گروه ها و کانال های حزب کزایی و خودخوانده ی اتحاد شوراها حضور می یافت و برای حلقه به گوشان سخن می گفت، که هتا با وی و در خانه ی خود هم، مصاحبه ای را با وی انجام داد !!
هر دو یک روش مشترک را آغاز کرده و پی می گرفتند و یکی از راهکارهای آنان برای ترور شخصیت شاهزاده "رضا پهلوی" آن بود که وی را فردی خشونتگرا معرفی نمایند. در این رویکرد، هر دو دست به تحریک مردم و قیام مسلحانه زده، یکی از همیاری و هم دستی گروهک های تروریستی و تجزیه طلب پانکرد در اقلیم کردستان عراق می گفت و مصاحبه می کرد و سخنرانی در گروه و کانالش به راه می انداخت و دیگری با دیگر تجزیه طلبان حکومتی از جمله "آمدنیوز" و "تلوزیون بیان" همکاری می کرد و برآیند رویکرد این دو، هم پوشانی یک رفتار مشترک نسبت به هر دوی این موارد بود.
در زنجیره اقدامات آنان در اپوزوسیون سازی، البته این مورد بسیار دردناک و بزرگ هم بود که آنها افراد جذب شده به خود را به رژیم لو می دادند:
افرادی که به سادگی هر چه تمام تر فریب این دغل بازان و فریبکاران و این دروغگویان حرفه ای را خورده بودند و حاضر شده بودند شماره تلفن و هتا نشانی خانه های خود را به آنها دهند، در سکوت محض خبری و بی اطلاعای کامل رسانه ها، دستگیر شده و به زندان و پرداخت جریمه محکوم شدند.
هدف از این رفتارها، غربال کردن کسانی از توده ی مردم بود که توانمندی اقدام کاربردی علیه رژیم را داشته باشند و این ممکن نبود جز از راه شناسایی آنها از راه به راه انداختن سیاه چاله ای که بتواند چنین افرادی را به درون خود بکشد و سپس آنها را نابود کند. ترفندی که اطلاعات رژیم در جریان "پهن فریب" به کار برد، بدون نقش غلامرضا محمدی به عنوان هماهنگ کننده و دستور دهنده به آریا اسبه از یکسو و دیگر، هماهنگی با سرکردگان رژیم از نماینده ی تویله ی شورای اسلامی گرفته تا عمامان آدمخوار و بچه باز جمعه ی رژیم، ممکن نمی بود.
در واقع، آریا اسبه یک مترسک و یک ناخاله بیشتر نبود و من در نخستین دیدار خود با وی که با هماهنگی غلامرضا محمدی در پاساژ "پرلاویستا"ی استانبول انجام گرفت، این مورد را با نگاهی به انگشتان آریا اسبه متوجه شدم که فردی ۴۱ ساله و دارای یک پسر، چگونه می تواند لاف نویسندگی و مبارزه ی سیاسی بزند، اما انگشتانش پر انگشترهایی با سر جمجمه ی انسان و نمادهای مسخره ی اهریمن پرستی دیگر باشد !!
نامه ی جعلی ساخته ی غلامرضا محمدی مبنی بر فراخوان کنگره ی ایالات متحده از وی برای ایراد سخنرانی !! |
غلامرضا محمدی تنها به دو زبان چیرگی دارد که یکی پارسی و دیگری کردی کرمانجی است؛ زیرا او از بازمانده های کردهای تبعیدی به خراسان می باشد و اینکه وی البته دست رد به سینه ی کنگره ی آمریکا زده است و در آن سخنرانی شرکت ننموده، علتش این نیست که وی زبان انگل ایسی و هتا ترکی استانبولی را نمی داند، بلکه دلیلش اینست که این فراخوان نامه از بنیاد و اساس جعلیست !!
غلامرضا محمدی، شیادی است که ملیون ها دلار پول را در ترکیه و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، برای رژیم پول شویی می کند و با تظاهر به خداترسی و انسان دوستی، هتا یک روز نیست که در برنامه های قمار شرکت نکند و پول هنگفتی را صرف آن ننماید.
این تنها پس از بازگشت مزدور رژیم آریا اسبه به جمهوری اسلامی بود که وی علیه او سخن گفت و با حضور در تلوزیون رژیم کوکی بیان متعلق به آمدنیوز، از آریا اسبه به عنوان مزدور رژیم یاد کرد تا خود را تطهیر کرده باشد و جریان اغفال و مردم فریبی خویش را ادامه دهد.
همه ی آگاهان می دانند که شاهزاده رضا پهلوی در همه ی درازنای عمر سیاسی خویش، هتا یک بار هم از جنگ با ایران پدافند نکرده است و بیش از این و پیش از این، هتا مخالف رویکرد خشونت آمیز و به کار بردن مشی مسلحانه علیه رژیم ولایت فقیه است. اما دستگاه های اطلاعاتی رژیم با دروغ و جریان سازی، همه ی تلاش خود را انجام داده اند تا انگ خشونت گرایی را به دامان پاک خاندان پادشاهی کشور و شخص شاهزاده رضا پهلوی بچسبانند و این برای رژیم ممکن نمی بوده است مگر از راه ناکسانی همچون غلامرضا محمدی و آریا اسبه باوند زاده.
در ۲۵ آپریل ۲۰۱۷ بود که کانال افشاگری را علیه آریا اسبه و گروهک تروریستی اتحاد شوراها به راه انداختم و پس از نخستین پیام افشاگرانه ی آن بود که غلامرضا محمدی با من تماس گرفت و از من خواست دست از افشاگری علیه آریا اسبه بردارم.
در حالی که مزدوران رژیم به رسانه های پر مخاطب گوناگون دسترسی داشتند، هر چند نه جریان اصلی بودند و نه در تلوزیون های برانداز راستین جایی برای آنان بود، سبب شد که موج افشاگری های ساده و کم مخاطب من نسبت به آن دجالان، تاثیری که باید را نداشته باشد.
غلامرضا محمدی شیادی است که پدر خوانده ی شیادان دیگر رژیم است و او در نابودی حقیقت و افشای آن علیه جمهوری اسلامی، نقش موثری داشته است و این خود خیانت بزرگی است. وی در حالی علیه رژیم یعنی مبارزه می کند که خود به عنوان یک کرد، از آستین جمهوری اسلامی درمی آید و با صورتکی میهن دوست، با همراهی عناصر تجزیه طلبی همچون آریا اسبه و دیگر پانکردان نهفته در سامانه های اطلاعاتی رژیم، ایران را به سوی گسست قومی و افزایش گسل های قومیتی می کشانند تا به منظور بهره برداری های رژیم در راستای بقا و ماندگاریش، کمک شایانی کرده باشند.
ترس آنها از کانالی که در اوج خود تنها ۹۰ هموند و بیش از هزاران بازدید از هر جستار داشت، قابل درک بود. من اما نه تسلیم شدم و نه ترسیدم، زیرا متوجه بودم که اگر ایران پرستی در انجام دستورهای ملی و میهنی، تمدنی و فرهنگی برایم ممکن نباشد، افشای دروغگویان و موریانه های اسلامی و تجزیه طلب و چپ و افشای خزش های موزیانه ی آنان علیه ایران آزاد آینده، هیچ کمتر از آن نیست. من با باور به خود و با اقدامی موثر، توانستم علیه موج اپوزوسیون سازی جمهوری اسلامی اقدام کنم و در زنجیره افشاگری های صورت گرفته، افرادی نیز به من کمک کردند و راهنمایی ها و دستیاری های آنان بسیار سودمند و موثر افتاد.
باید دقت شود پس از آنکه آریا اسبه به دروغ می خواست شورای ملی ایران به فرنشینی شاهزاده را، سازمانی برانداز و خشونتگرا معرفی نماید، هم اکنون است که همان رویکرد چسباندن انگ و برچسب خشونتگرایی پیروان پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی، از سوی شیاد جادوگر بزرگ غلامرضا محمدی همچنان ادامه می یابد و او خواستار یورش نظامی "دانلد ترامپ" به ایران شده است؛ آن هم در حالی که شاهزاده رضا پهلوی هتا گرفتن کمک های پولی از دولت های بیگانه را نه تنها رد کرده که استقلال رای خود را نیز به رخ همه کشانده است.
هوشیاری اپوزوسیون در آنجاست که از "ایرج مصداقی" تا "شاه دوستان"، همگی به ماهیت پاک و میهن پرستانه ی شاهزاده رضا پهلوی پی برده اند.
غلامرضا محمدی بداند که ما از سدها و موانع بسیاری گزر کرده ایم و تلفات و خسارات سنگینی نیز داده ایم و او تنها یک تکرار مکررات است که پشت سر گزاشته خواهد شد. غلامرضا محمدی همان فردی است که علیه زنده یادان "شاهپور بختیار"، "فریدون فرخزاد" و "صادق هدایت" دهانش را به لجن پراکنی باز کرد تا خوی ایران ستیزیش را آشکار کرده باشد.
نظرات