جشن سـده......
روز یکشنبه 10 بهمن ماه برابر 30 ژانویه مصادف است با جشن ملی "سده" .
جشن سـده که پس از نوروز و مهرگان سومین جشن بزرگ ایرانی است به هیچیک از دینهای باستانی ایران وابستگی ندارد و همچنین وابستگی ویژه ای به هیچیک از اقوام ایرانی ندارد و به تمام ایرانیان درون و بیرون از مرزهای کنونی ایران تعلق دارد .
تاریخ نویسان و پژوهندگان دو معنی برای سده داده اند :
یکم – از شماره 100 میاید و دلیل آنرا این میدانند که از دهم بهمن ماه تا نخستین روز فروردین پنجاه روز است و پنجاه شب که میشود یکصد گاه (آثار الباقیه برگ 350).
دوم – در گاهشماری بسیار قدیمی ایرانی 7 ماه از سال تابستان و 5 ماه زمستان خوانده میشد . ماههای تابستانی از نخستین روز فروردین ماه آغاز و تا آخرین روز مهر ماه ادامه داشت . زمستان 5 ماهه از نخستین روز آبانماه آغاز و تا اولین روز فروردین ادامه داشت , دهم بهمن ماه درست سدمین (صدمین) روز از این زمستان سد و پنجاه روزه است و نیاکان ما باور داشتند که زمستان رو به پایان میرود و آنرا جشن میگرفتند(گاهشماری و جشن های ایران باستان – استاد هاشم رضی برگ 342).
بنا به نوشته های تاریخ نویسان ایرانی این جشن بسیار قدیمی است و پیدایش آنرا از زمان هوشنگ شاه پیشدادی میدانند .
بنوشته شاهنامه فردوسی , در زمان پادشاهی هوشنگ پیشدادی , زمانی که او سنگی برای کشتن یک مار سیاه پرتاب میکند از بر خورد سنگ با سنگی دیگر , جرقه ایجاد شده و آتشی بر پا میشود و مار میگریزد . و از آنجا آنروز را سده نامیده و جشن داشتند .
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
خلف تبریزی نیز در کتاب برهان قاطع ( جلد دوم صفحه 573 ) همین داستان را به همین صورت نوشته است .
عنصری شاعر معروف دربار سلطان محمود غزنوی نیز کهن بودن این جشن را بدینگونه اظهار میدارد :
سده جشن ملوک نامداراست
ز افریدون و از جـم یادگار است
ابوریحان بیرونی در " آثار الباقیه " برگ 351 داستان پیدایش جشن سده را به این گونه بیان میکند که :
پس از شکست جمشید شاه از آژی دهاک ( ضحاک ) و فرمانروائی او بر ایران زمین , هر روزه 2 نفر از جوانان ایرانی کشته میشدند تا از مغز سر آنها برای دو ماری که بر کتف های ضحاک روئیده بودند غذا تهیه کنند . شخصی که این کار را انجام میداد " ارمائیل " نام داشت و او هر روز مخفیانه یکی از جوانان را از مرگ نجات داده و بجای مغز او مغز قوچ به مارها میداد .
ارمائیل جوانان فراری داده شده را به جائی در کوه دماوند میفرستاد و برایشان خانه و زندگی تهیه میکرد.
پس از دستگیری آژی دهاک بوسیله فریدون شاه و آگاهی فریدون از کار "ارمائیل " از جوانان خواسته شد تا بر بام خانه های خود آتش بیافروزند تا تعدادشان نشان داده شود و این آتش افروزی در شب بین دهم و یازدهم بهمن ماه بود و از آنجا آتش افروزی در شب جشن سـده برقرار شد .
چنان که از تاریخ کامل ابن اثیر در شرح حوادث سال 323 هجری بر میاید , مردآویز (مرداویز) زیاری بزرگترین مراسم جشن سده پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی را در اصفهان برگزار کرد که سبب ترس و وحشت خلفای بغداد شد و برای کشتن او دسیسه ای چیدند و توسط علامان ترگ او را کشتند (دلیران جانباز – دکتر ذ. صفا برگ 286) و همچنین در این باره به نوشته آقای آرین یوشی به این نشانی نگاه کنید .
با سپاس از دوست خوبم آناهیتا سپنتا
نظرات