رد شدن به محتوای اصلی

رباخواری در حکومت اسلامی، توجیهی قرآنی دارد

بانک داری موسوم به اسلامی که از سوی خمینی و خمینی زادگان اختراع شد، امری جدای از سیاست پول جهانی نبود؛ یکی از بهانه های اینگونه نام گزاری این نوع بانک داری در ایران به عنوان “اسلامی”، “ربای بانکی” اعلام شده ای بود که ظاهرا در قرآن از رباخواری منع شده است:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
ای کسانی که ایمان آورده اید، ربا را دو چندان و چند برابر نخورید.
سوره ی آل عمران - آیه ی ۱۳۰


اما اشتباه نکنید... منظور از این آیه این نیست که “رباخواری نکنید” !! مفسران علوم قرآنی، نام این دست آیه ها را “آیه های محکم” گزاشته اند، زیرا به گفته ی خودشان شنونده و خواننده را بی نیاز از تفسیر و تاویل می نماید و این یعنی منظور آیه از ظاهرش پیداست.

برای درک مغلطه و سفسته ی پنهان در این آیه که همیشه بازیچه ی دست آخوندها بوده و هست و خواهد بود، دو نمونه آورده می شود تا منظور دقیق آن درک شود:

- هرگاه پزشک قرصی برای درمان به شما بدهد و تجویز کند در صورت داشتن درد آن را مصرف کنید اما تاکید نماید که در هر مرتبه بیش از دو بار از آن را مصرف ننمایید، پس شما درک می کنید که همواره مصرف آن قرص ها تا دو عدد مجاز می باشد.

- هنگامی که یک جهانگرد با روادید وارد فرودگاه مقصد می شود، مامور اداره ی مهاجرت با زدن یک مهر بر روی آن به شما اجازه ی ورود می دهد؛ در توضیح آن مهر نوشته می شود که: “دارنده ی این گزرنامه بیش از یک ماه حق ماندن در این کشور را ندارد”. معنای این جمله اینست دارنده ی این گزرنامه بیشینه تا ۳۰ روز مجاز به اقامت در آن کشور می باشد.

از اینرو، آنچه که با توجه به مثال های بالا از این آیه برگرفته می شود، اینست که الله دانا به مومنانش دستور داده ربا را “دو برابر” و “چند برابر” نخورند و معنای صریح این آیه اینست که ربا “تا یک برابر” یعنی “تا صد در صد” شرعا مجاز می باشد و منظور الله از حرام شناختن “ربا”، همانا ربای بیش از صد در صد بوده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د