رد شدن به محتوای اصلی

گزاری در حال گزار از درد و رنج های انسانی یک ملت

نه اجنبی بودند و نه بیگانه، ایرانیانی بودند که یا مرام سیاسیشان چیز دیگری بود و یا دین و آیینشان و یا بی دین بودند. در جهنم اسلامی فروافتاده از آسمان های خشمگین الله، در خون خود غلتیدند... آنان که ماندند، سرکوب شدند و دربه در، همه چیز را از خیلی ها گرفتند و داغ زندگی در میهن خود و در کنار خانواده هایشان را بر دل هایشان گزاردند. این چنین حکم می کند رژیم خونریز ولایت فقیه...

از رنجی که می بریم بسیار گفته ایم و نوشته ایم... تاریک ترین خاطره ها را فریاد کرده ایم و به دنبال دستانی بوده ایم که دردمان را همدردی کند و راهی بیندیشیم و بپیماییم برای برون رفت از این جهنم... پایانی بگزاریم بر این همه ستم و جفا برای همیشه... آغاز کنیم زندگی را و انسان های خوب و شریفی باشیم...

ستم بر کودکی که زاده شده است را همان دینی توجیه کرده است که بارگاه عمامانش از صدها کیلو زر و سیم اندوده شده. زنان روسپی را همان خدایی به خدمت گرفته است که در بهشتش هوریان ول می گردند. خدایی که پول می خواهد تا بر تو حکومت کند !! کبوتران حرم را دانه دادن چه سود آنگاه که در خیابان های شهر، فقر و فحشا از سر و کوله مردم بالا می رود ؟ چه می پسندد این خدا جز زشتی و تباهی ؟

مرگ پایانی بر این رنج است... بگزار این ملت بمیرند...

رژیم اسلامی چپاولگر، بی اعتنا به نیازمندان و تنگدستان نقاط محروم کشور است.
سرزمينی كه مردمانش در اسارت حاكمانی هستند كه با پولشان، در منطقه برای مداخله در جنگ هایی در برون مرز، ملیاردها دلار هزينه می كنند.

احسن ناهید.با پای شکسته در گچ خوابیده بر روی زمین، شهریار ناهید، جمیل یخچالی، ناصر سلیمی، عبداله فولادی، مظفر نیازمند، سیروس منوچهری، اصغر مبصری، مظفر رحیمی، عیسی پیرولی و عطا زندی در محوطه ی فرودگاه سنندج ساعت ۵ بعد از ظهر روز ۵ شهریور ۱٣۵٨

دیکتاتور ولایت فقیه به عنوان دیکتاتور در کتاب درسی سوئد معرفی می شود.
این تصویر، در رویه ی ۱۸۵ کتاب جامعه شناسی کلاس ۷ تا ۹ دبیرستان های سوئد درج شده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د