رد شدن به محتوای اصلی

بنیاد سوروس، براندازی در پوشش فعالیت خیرخواهانه

بنیاد سوروس که سال های زیادی امیال صهیونیست منشانه ی خود را قالب فعالیت های خیرخواهانه پیش برده و عامل براندازی چند رژیم سیاسی بوده اکنون با بحران عمیقی مواجه شده و مردم آمریکا در حال جمع آوری امضا برای شناسایی این بنیاد به عنوان یک نهاد تروریستی هستند.


تاریخچه و پیشینه ی بنیاد سوروس
بنیاد سوروس "Soros Foundation" با نام اصلی بنیاد جامعه باز "Open Society Institute – OSI" متعلق به جورج سوروس، سیاست‌مدار و سرمایه دار یهودی تبار آمریکایی، در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد. هدف این موسسه، آن طور که خود عنوان می‌کند ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهایجامعه باز است. خود مؤسسه و رسانه‌های غربی فعالیت بنیاد مذکور را از کمک انسان‌دوستانه گرفته تا بهداشت عمومی و رعایت حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی عنوان می‌کنند؛ اما عملاً پشتیبان مالی و آموزشی جنبش‌های برانداز جهان است.

جورج سوروس به واسطه تشکیل یک شرکت سرمایه گذاری و یک سازمان مطالعاتی حقوق بشر در بیشتر نقاط جهان، به نفع توسعه صهیونسیم فعالیت می کند. بنیاد سوروس بارها به نقش مؤثر در تغییر قدرت در بسیاری از کشورهای جهان متهم شده است؛ اتهامی که مالک این بنیاد آن‌ها را رد نکرده است. سوروس تحت عنوان فعالیت‌های «نیکوکارانه» و «بشردوستانه» سرمایه‌گذاری‌هایی برای جنبش‌های‌براندازی انجام داد و تاکنون ۶ میلیارد ‌دلار صرف کارهای سیاسی به ویژه در اروپای شرقی و کشورهای استقلال‌ یافته‌ شوروی سابق کرده است.

پایگاه خبری «ریل زایونیزم نیوز» راجع به سوروس می‌نویسد:«سوروس اصولاً فردی ضددین است و برای زیرسوال بردن ادیان و به ویژه مسیحیت خواهان رواج قانونی فحشاگری و همجنس بازی به ویژه در حوزه بالکان است.» سوروس همچنین بنیاد "راتشیلد" را با همکاری یاران صهیونیست خود از جمله ریچارد کاتز، نیلز تاب و مایکل سیکورل در گرجستان و اکراین بنا کرد.

وی در کشورهای هدف در کنار بنیانگزاری شرکت برای کسب ثروت و سرمایه گزاری، سازمانی مطالعاتی را برای چگونگی مصرف این درآمدها شکل می دهد و نکته قابل توجه اینکه این دو سازمان حق برقراری رابطه مستقیم و تبادل نظر با یکدیگر را ندارند. هدف از این عمل جلوگیری از هرگونه اتهام دولت ها مبنی بر حمایت سوروس از مخالفین این کشورهاست.

این بنیاد با ارائه اعتبار به محققین و طرح هایی در رابطه با کتابخانه و شبکه های اینترنتی، برنامه های اطلاع رسانی، نظرسنجی های گسترده، در مراکز مطالعاتی در کشورها شروع به فعالیت کرد و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی و حمایت از روزنامه های مخالف دولت، حمایت از سازمان های فعال حقوق بشر و حمایت از جنبش های دانشجویی به عنوان پشتوانه حرکت های مردمی، زمینه را برای انقلابی آرام فراهم می کند. آرام بودن و جلوگیری از خونریزی در این تحرکات نیز از چهارچوب های بنیاد به شمار می آید.

یکی از متغیرهای بنیادی رشد و فراگیری این موسسه استفاده از ابزارهای مالی شرکت های اقتصادی کلان بوده است. در واقع یکی از اصول اساسی تفکر صهیونیستی توجه به اصول اقتصادی است به طوری که لابی صهیونیست در کشورهای مختلف جهان با استفاده از همین ابزار اقتصاد به پیشبرد اهداف خود می پردازد .

بنیاد سوروس در تمام کشورها ارتباط خوبی با سازمان های فعال حمایت از حقوق بشر دارد و حتی برخی از آنها را به طور غیرمستقیم هدایت می کند. نکته جالب توجه آن که طبق مطالعات به عمل آمده این بنیاد معمولاً در همه کشورها با حکومت های آنان مشکل داشته و باب طبع سران کشورها نیست.

در حال حاضر بنیاد سوروس در بیش از ۳۰ کشور جهان از جمله جمهوری های آذربایجان، ‌ارمنستان، ‌ازبکستان، اوکراین، ‌تاجیکستان، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، ‌قزاقستان و مولداوی نمایندگانی فعال دارد.

برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ و در جریان ورشکستگی مالی و اقتصادی کشورهای جنوب شرق آسیا، فعالیت بنیاد مذکور به آسیای میانه کشیده شد و در کشورهای این منطقه نمایندگی‌هایی را تحت عنوان «جامعه باز» تأسیس نمود. انقلاب های مخلمین در کشورهای مد نظر و تغییر نظام سیاسی این کشورها از اهداف اصلی این موسسه است.

در واقع یک سناریوی مشترک اما با نام های مختلف نظیر انقلاب نارنجی، گل سرخ، رزهای گرجی یا انقلاب مخملی با اندکی تغییر در جزئیات و بازیگران صحنه برای هر سه کشور صربستان (۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین (۲۰۰۴) به رهبری آمریکا و سازمان های وابسته به این کشور در قالب سازمان های خیریه در فاصله چند سال از یکدیگر اجراء شد و منجر به روی کارآمدن حکومت دلخواه آمریکایی ها در این کشورها با انتخاب رهبران جدید شد.

ردپای سوروس را از برزیل تا روسیه و قفقاز و تا آسیای جنوب شرقی، ترکیه، یونان، و... می تواند رصد کرد. مواردی نظیر ایجاد بحران مصنوعی در بازار سهام روسیه، ایجاد بحران اقتصادی بزرگ در کشورهایی چون مالزی و تایلند که منجر به سقوط ارزش پول ملی این کشورها در برابر دلار شد، دخالت در انتخابات ریاست جمهوری برزیل در خرداد ماه سال ۸۱، شکل گیری تحولات در صربستان، گرجستان، اوکراین و... حاصل فعالیت های این یهودی آمریکایی به وسیله ی بنیاد خیریه ی "سوروس" است.

حمایت از گروه های دانشجویی همسو با افکار دولت حاکمه ی آمریکا، توجه به نقاط ضعف اقتصادی کشورها، ایجاد امیدواری به آینده های روشن با رفع مشکلات اقتصادی با تغییر هیئت حاکمه، کسب بحران هویت ملی از وجوه مشترک تمامی دگرگونی های حاصل در صربستان، گرجستان، اوکراین و... بوده است.

در صربستان گروه دانشجویی «اوتبور» به معنای «مقاومت»، در گرجستان گروه دانشجویی «کمارا» به معنای «بس است»، در اوکراین گروه دانشجویی «پورا» به معنای «زمانش رسیده»، پرچمدار مقاومت ها و شورش های خیابانی بوده اند.

فعالیت بنیاد سوروس در گرجستان
در جریان انقلاب رز بودکه بنیاد سوروس در تفلیس به کمک برای برگزاری نظرسنجی انتخاب‌کنندگان اقدام کردکه نتایج آن با گزارش مقدماتی کمیسیون مرکزی انتخابات گرجستان در تضاد و تناقضی جدی قرار گرفت و حکایت از پیروزی ائتلاف مخالفان موسوم به "نهضت ملی" در انتخابات پارلمانی ۲ نوامبر سال ۲۰۰۳ این کشورداشت.

جورج سوروس در تابستان سال ۲۰۰۵ مراسم دهمین سالگرد تأسیس "موسسه‌ ی جامعه‌ ی باز" را در تفلیس، پایتخت گرجستان، برگزار کرد و در کنفرانسی مطبوعاتی از «انقلاب صورتی» این کشور تجلیل کرد و گفت:«از نقشی که این بنیاد در آماده کردن جامعه‌ گرجستان برای پدیدآوردن انقلاب صورتی بازی کرد، خرسند و مفتخرم.»

فشارها و شیطنت‌های بنیاد سوروس سبب شد تا «ادوارد شواردنادزه» از سمت ریاست جمهوری گرجستان استعفا دهد، به طوری که بنیاد سوروس با صرف ۲۰ میلیون دلار به حمایت از مخالفین «شوارد‌نادزه» برخاست. بنابراین سوروس جهت براندازی نادزه حدود ۵۰۰ هزار دلار در شبکه روستاوی ۲ که نقش برجسته ای در انقلاب مخملی گرجستان داشت سرمایه گذاری نمود تا از این طریق ضمن تشویق مردم به شورش با آموزش لازم آنها را برای رسیدن هر چه سریع تر به اهداف انقلابی نزدیک نماید. اقدامات سوروس در گرجستان به جایی رسید که پس از استعفای نادزه در تشکیل دولت جدید چهار تن از اعضای دولت جدید گرجستان شامل وزرای آموزش و پرورش، دادگستری، دارایی و ورزش جوانان وابسته به میلیارد یهودی یعنی جرج سوروس حضور داشتند که قبلاً کارمند دفاتر وی محسوب می شدند.

ادوارد شواردنادزه، در جولای سال ۲۰۱۰ ضمن مصاحبه با روزنامه ی گرجی "آساوال داساوالی" به نقش مستقیم سوروس و یارانش در انقلاب رز اشاره کرد. چندی بعد "سوروس" در گفت و گویی با "لوس آنجلس تایمز" نیز اظهارداشت که تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان هم تکرار شود و در ادامه افزود که ساختارهایی که توسط وی به ایجاد شده اند به طور فعالی حامی روند دموکراسی سازی در کشورهای منطقه هستند.

درصورتی که با نگاهی به تحولات اخیر در گرجستان و اوکراین پر واضح بود که بنیاد سوروس بیشتر در تلاش است که افرادی را بر مسند اقتدار در کشورهای منطقه بنشاند که یا تحت تعلیم آمریکا هستند و یا به نوعی حامی جدی منافع این کشور در منطقه هستند.

چند ماه پس از تغییر در هیئت حاکمه گرجستان، "ساکاشویلی" به عنوان رئیس جمهور و قهرمان به اصطلاح انقلاب گل سرخ اعلام کرد: «ارتش زیر نظر وزارت دفاع آمریکا یعنی پنتاگون بازسازی می شود و "گلابژواشویلی" معاون وزیر دفاع در دولت شواردنادزه به عنوان وزیر دفاع جدید منصوب شده است» وزیر دفاع جدید از 7 ماه قبل از آن یعنی در تیرماه 82 در آمریکا به سر می برد. پس از انتصابش به تفلیس بازگشت. او طی مدت مذکور در حال گذراندن یک دوره آموزشی ویژه زیرنظر پنتاگون بود.

ساکاشویلی دو هفته ی بعد یعنی در اسفند ۸۲ در سفر به واشنگتن اعلام کرد:«آمریکا طی سال های آینده ۱۰ هزار نیروی نظامی گرجستان را آموزش می دهد و در تشکیل ارتش جدید بر اساس استانداردهای ناتو و در چارچوب برنامه های پنتاگون نقش ایفا خواهد کرد.»

فعالیت بنیاد سوروس در اوکراین
نقش جدی بنیاد سوروس در وقوع «انقلاب نارنجی» سال ۲۰۰۴ اوکراین مورد تائیدکارشناسان سیاسی و امنیتی است. به همین دلیل بود که در سال ۹۴، مسکو با آگاهی کامل از سال‌ها فعالیت‌ خرابکارانه و در پی لایحه «کنگره ملی روسیه» مبنی بر ممنوعیت فعالیت ۱۲ بنیاد و موسسه در روسیه، به اعلام ممنوع بودن هرگونه فعالیت بنیاد سوروس اقدام کرده است. در ماه جولای امسال، دوما رأی به منع فعالیت ۱۲ موسسه‌ ای داد که در جاسوسی از روسیه و تلاش برای براندازی پوتین بودند که نام بنیاد سوروس در رأس بود.

در اوکراین "گروه پورا" بسیاری از آموزش ها برای آغاز چنین حرکت انقلابی را تحت نظر "رهبران اوتبور" گذرانده بودند. به گزارش یکی از روزنامه های اوکراین همزمان با آغاز تظاهرات آرام مردم در "کی اف" و حضور دانشجویان در خیابان های این شهر، برخی از رهبران اوتبور تلاش می کردند وارد اوکراین شوند که با مخالفت سران کی اف مواجه شده بودند.

همزمان با تحولات در این کشور، تشکیلاتی با نام «زنایو» که از حمایت بیش از ۱۰۰ سازمان غیردولتی و مردمی برخوردار است پیش از انتخابات حدود ۷  میلیون بروشور و اطلاعیه در سراسر کشور پخش کرده و از مردم خواسته بود تا به جنبش خیابانی بپیوندند. در میان حامیان مالی «زنایو» نظیر چندین سازمان موقوقه آمریکایی، سازمان اوقاف آمریکا نقش «بنیاد سوروس» از همه چشمگیرتر است.

فعالیت بنیاد سوروس در آذربایجان
از دسامبر سال ۲۰۰۴ میلادی، بنیاد سوروس اقدام به استخدام نیروهای جدید از میان غیرشیعیان و اصحاب مطبوعات در جمهوری آذربایجان نمود. این بنیاد در باکو با حمایت مالی نمایندگان مؤسسه جامعه باز، کتاب "‌حاکمیت و فساد مالی" که اثر یک نویسنده آمریکایی به نام "سوزان روزو اکرامان" است را به زبان آذری منتشر نمود. در این کتاب اطلاعات زیادی در زمینه انتخابات، رشوه پول شویی در آذربایجان داده شده است.

در ادامه با وقوع تحولات و پدیدار شدن انقلاب نارنجی در این کشور بنیاد مذکور و سفارت آمریکا در باکو تعدادی از مخالفان دولت را برای طی آموزش های لازم به اوکراین اعزام کردند. این مساله در حالی بود که به گفته «ولادیمیر تیموشکنو» یکی از نمایندگان مجلس اوکراین تظاهرات خیابانی در "کیف" با حمایت آمریکا و شخص سوروس صورت می گیرد.

از سوی دیگر با توجه به بافت مذهبی جمهوری آذربایجان بنیاد سوروس برای از هم پاشیدن بنیادهای اجتماعی و مذهبی این کشور تلاش می کند. علاوه بر این نمایندگی بنیاد مذکور در آذربایجان تاکنون ۲۰ میلیون دلار در راستای فعال سازی رسانه ها و سازمان های غیردولتی علیه دولت این کشور هزینه نموده است.

فعالیت بنیاد سوروس در ارمنستان
بنیاد مذکور در ارمنستان نیز سعی در ایجاد شکاف بین این کشور وروسیه دارد چرا که ارمنستان مهم ترین پایگاه روسیه در قفقاز جنوبی شناخته می شود. سوروس در این کشور سعی دارد از طریق رسانه ها به تشویش فضای سیاسی جامعه بپردازد.

فعالیت بنیاد سوروس در تاجیکستان
افزایش مخالفت ها از طریق رسانه ها، در تاجیکستان هم توسط بنیاد سوروس علیه نظام حاکم دنبال می شود به گونه ای که رئیس جمهور تاجیکستان با اظهار نگرانی از فعالیت های این بنیاد در این کشور تصریح نمود که روزنامه های «روزنو»، «وارورود»، «اودامو اولام» و برخی رادیوهای خصوصی از سوی بنیاد سوروس حمایت مالی شده و هدف اصلی آنها فرسوده کردن حکومت تاجیکستان است.

فعالیت بنیاد سوروس در قزاقستان و قرقیزستان
باید گفت که بنیاد سوروس با حمایت رژیم صهیونیستی اسراییل و آمریکا سعی دارد از طریق شبکه های تلویزیونی، ‌طرح های آموزشی، ‌اینترنت، کتاب و مؤسسات غیردولتی در دو کشور قزاقستان و قرقیزستان نیز زمینه‌های شکل گیری دموکراسی هدایت شده و متناسب با اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا را فراهم سازد.

در همین راستا دولت قزاقزستان در اواخر سال ۲۰۰۲ به بهانه اینکه بنیاد سوروس قانون مالیاتی قزاقسان را نقض کرده است، بازرسی هایی را از این بنیاد آغاز کردند.

فعالیت های بنیاد سوروس در برزیل
سخنان سوروس، در خردادماه سال ۱۳۸۱ در گفت و گو با روزنامه «فولیو سائوپولو» در حمایت از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که خشم بسیاری را در برزیل بر انگیخت. «در نظام نوین سرمایه داری، سران کشورها را فقط آمریکا تعیین می کند. در انتخابات برزیل نباید نامزد مخالف سیاست های ما انتخاب شود. در واقع این برزیلی ها نیستند که رأی می دهند. چنانچه نامزد دیگری انتخاب شود، در صحنه اقتصاد برزیل آشفتگی های بزرگی رخ خواهد داد.

فعالیت بنیاد سوروس در ایران
بنیاد سوروس از موسسات و مراکزی که به دنبال ایجاد شکاف در بین مردم  و هازمان مدنی در ‌ایران هستند، حمایت می‌ کند. که مهم‌ ترین مورد آن حمایت و پشتیبانی بنیاد سوروس از مرکز ویلسون که "هاله ی اسفندیاری" از مدیران بخش خاورمیانه‌ ای آن است، می باشد. بر اساس اذعان هاله ی اسفندیاری، بنیاد سوروس با حمایت کردن از برنامه ی خاورمیانه‌ ای مرکز ویلسون به دنبال ایجاد یک شبکه ی ارتباط غیر رسمی در ایران بوده در جهت عملی نمودن اهداف تجزیه طلبانه در ایران بوده است. این مسئله به این معنا است که بنیاد سوروس سعی دارد تا در مناطقی از جهان با بهانه ی حمایت از دموکراسی و حقوق بشر جریانات سیاسی را به نفع رژیم اسراییل هدایت کند که مهم ترین ابزار از راه  برنامه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و استفاده از سرمایه های هنگفت رژیم مذکور است به منظور تقویت قوم گرایی و پیشبرد برنامه ی به اصطلاح "هویت طلبی" اقوام ایرانی.

افزایش اعتراضات عمومی به فعالیت های بنیاد سوروس
افشای جنایات و خرابکاری های بنیاد سوروس باعث شده که هم اکنون مردم آمریکا از دانلد ترامپ رییس جمهور آمریکا بخواهند تا هرچه سریع تر نام بنیاد جورج سوروس را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهد. در این راستا تاکنون ۶۳ هزار نفر این درخواست مزبور را امضا کرده‌اند و تا ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی باید نزدیک به ۳۷ هزار نفر دیگر آن ‌را امضا کنند تا کاخ سفید و شخص رئیس جمهور آمریکا درخواست را بررسی کند.

در متن این درخواست آمده است:«جوروج سوروس، میلیاردر آمریکایی به عمد و به طور مداوم در تلاش برای بی ثبات کردن آمریکا و اعمال خشونت علیه کشور و مردم ایالات متحده است. به همین منظور امضاکنندگان از دولت فدرال و وزارت دادگستری آمریکا می‌خواهند که به سرعت شخص جوروج سوروس و تمامی بنیادها و شرکت‌های تابعه آن را تروریستی دانسته و نسبت به توقف فعالیت و مصادره اموال آن اقدام کنند.»

در نهایت باید دید این بنیاد که سرمایه عظیمی برای صهیونیست ها به شمار می آید و در راستای برآوردن اهداف آنها عمل می کند به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟ آیا اعتراضات اخیر همچون دیگر حرکت های مردمی آمریکا که در تضاد با منافع سیاستمردان است در خفا خاموش خواهد شد و یا خواهد توانست طومار این نهاد به ظاهر خیرخواهانه و در عمل ضدمردمی را در هم پیچد؟!

ملیحه سالم
پژوهشگر مسائل سیاسی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د