کیش مهر بود مهر دلدارهــــــــا
مطابق گفته دکتر احمد نادعلیان: “بر اساس تحقیقی که یونسکو انجام داده و در کتابی با عنوان خورشید در اسطوره ها و هنر منتشر شده شعاع هفتگانه نور که در بالای سر مجسمه آزادی نیویورک قرار دارد بر گرفته از مهرپرستی است. مجسمه ایزد مهر در موزه بریتانیای لندن که دارای چنین شعاع نوری هفتگانه ایست، این ادعا را تائید میکند.
خاستگاه باور به میترا
سرچشمه باور به "میترا (مهر)" و "گردونه مهر" در میان ایرانیان و هندوان باستان و سرایندگان مهر یشتِ اوسـتا و سرودهای ریگودا، عبارت بوده است از ستاره قطبی و دو صورت فلکیِ پیرا قطبی "خرس بزرگ" و "خرس کوچک" (دبّ اکبر و دبّ اصغر). این صورتهای فلکی در متنهای پهلوی و ادبیات فارسی با نام "هفت اورنگ مِـهین و کِـهین" (بزرگ و کوچک) نیز بیان شده اند.
در حدود ۴۸۰۰ سال پیش، ستاره "ذَیخ (ثُـعبان)" قطب آسمانیِ زمین بوده و مانند ستاره قطبیِامروزی در جای خود ثابت و بیحرکت ایستاده و در همه شبهای سال دیده میشد و هیچگاهطلوع و غروب نمیکرده است. این ستاره در میانه دو صورت فلکیِ پیرا قطبیِ "خرس بزرگ" و "خرس کوچک" واقع شده است و این دو صورت فلکی در هر شبانه روز یک بار به دور آنمیگردیدهاند. این گردش، همراه با گردش صورت فلکی "ثُـعبان"، نگاره باستانی "چلیپا" یا "صلیب شکسته" را در آسمان رسم میکردهاند که به گمان همان "گردونه مهر" میباشد.
به همین دلیل که مهر، نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است و از دید ناظر زمینی، همهستارگان و صورتهای فلکی بر گرد او میچرخیدهاند؛ مهر را ساماندهنده هستی و برقرارکننده و پاسبانِ قانون و هنجار کیهانی و نظام حاکم بر نظم جهان، و بعدها او را ایزد روشنایی و راستی و پیمان و حتی محبت دانستند: «باشد که ما از محبت مقدس او برخوردار شویم و از مهربانیِ محبتآمیز و فراوان او بهرهمند باشیم.» (ریگودا، ماندالای سوم، سرود۶۰، بند ۵).
مهر در اوستا و در کتیبههای پادشاهان هخامنشیمیثره Mithra و در سانسکریت میتره Mitra آمده است. در پهلوی میتر Mitr شده. امروز مهر نامیده میشود. مهر (از ریشهٔ میثر) از کهنترین ایزدان ایرانی و هندی است، برخی نشانههای پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر میگردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم.) دربارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمیتوان به درستی آن را روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش میکردند، امروزه گروهی از پژوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا میگفتهاند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن. (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد.
پس از این زمان (۴۸۰۰ سال پیش) و هنگامی که ستاره "ذَیخ (ثُـعبان)" از قطب آسمانی فاصلهمیگیرد، این فاصله منجر به گردش این ستاره به دور نقطه قطب آسمانی و ترسیم دایره یا حلقهکوچکی در آسمان میشود که احتمالا سرچشمه پیدایش باوری به نام "حلقه ی مهر" یا "حلقه ی پیمان" است که هنوز هم به شکل حلقه پیمانِ ازدواج در میان مردمان رواج دارد.
جالب است که واژه «ماندالا» در ریگودا و دیگر متنهای سانسکریت هندوان (که بخشی از آن در بالا گفته شد) به معنای «حلقه/ دایره/ گوی» است.
میترا یا مهر در اوستادر دین زرتشت مهر ایزد فروغ و روشنایی است، و نگهبان عهد و پیمان میباشد که سوار بر گردونه خورشید گرد جهان میگردد. در اوستا نیز یک سرود برای مِهر آمدهاست.
میترا (در اوستا و پارسی باستان "میـثْـرَه" و در سانسکریت "میـتْـرَه")، ایزد نامآورِ روشنایی،پیمان، دوستی و محبت، و ایزد بزرگ دین و آیین مهری است. بخش مهم و بزرگی از اوستا به نام "مهر یَـشت" در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است. مهر یشت، دهمین یشت اوستا و از لحاظ مضمون همراه با فروردین یشت، کهنترین بخش آن بشمار میرود. مهر یشت از نگاه اشارههای نجومی و باورهای کیهانی از مهمترین و نابترین بخشهای اوستا است و کهنترین سند درباره آگاهی ایرانیان از کروی بودن کره زمین از بند ۹۵ همین یشت به دست آمده است. از مهر یشت تا به امروز ۶۹ بند کهن و ۷۷ بند افزوده در عصر ساسانی، بازمانده است.
مهر یشت در متن اصلی به نظم سروده شده و از کهنترین شعرهای بدست آمده ایرانی دانستهمیشود. این یشت دلکش، سرشار از نیروی شاعرانه و سرچشمه سرودهای ایرانی در وصف دو ویژگی ارزشمند و اصیل ایرانیان یعنی راستی و پهلوانی دانسته میشود: «میستاییم مهرِدارنده دشتهای پهناور را؛ او که آگاه به گفتار راستین است، آن انجمنآرایی که دارای هزار گوش است، آن خوشاندامی که دارای هزار چشم است، آن بلندبالای برومندی که در فرازنای آسمان ایستاده و نگاهبانی نیرومند و بخواب نرونده است…» (اوستای کهن، صص ۳۵ تا ۵۶).
با اینکه در گردونه مهر، هزاران جنگافزار جای دارد، اما اینها همه برای مبارزه با دشمنان راستی و پیمانشکنان بکار گرفته میشود و در رویارویی با مردمان او مهربانترین است: «…او که به همه سرزمینهای ایرانی، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد.» (اوستای کهن، همان، بند ۴، ص ۳۵).
نام «میثْـرَه» یک بار هم در "گات ها"ی زرتشت آمده که در آنجا به معنای "خویشکاری دینی" بکار رفته است. (اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص ۱۰۵۷). به اعتقاد "فردیناند یوستی" در "نامنامه ایرانی"، "میثْـرَه" در اصل به معنای "روشناییِ همیشگی" است (Justi, Ferdinand; Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963) و این معنا با روشناییِ همیشگیِ ستاره قطبی ارتباطی کامل دارد. اما بعدها و بر اثر جابجایی ستاره قطبی، مفهوم "روشنایی همیشگی" به خورشید و پرتوهای آن داده شد و در ادبیات فارسی «مهر» نام دیگری برای خورشید دانسته شد. در بند ۱۱۳ مهر یشت، میترا و اهورا با یکدیگر ادغام شده و به گونه "میترا اهورا" آمده است.
نگارههای میترا
در نگارههای باستانی، نقش میترا (مهر) را معمولاً به شکل مردی که پرتوهای نورانی بر گِردسرش دیده میشود،نشان میدادهاند. این سنت نگارگری در عصر ساسانی، به گونه افزودن پرتو یا هالهای نورانی بر گرد سرِ پادشاهان و پس از آن بر سر پیامبران و شخصیتهای دینی ادامه پیدا کرد.
همچنین نگاره معروف گاوکشی میترا، تنها در کشورهای اروپایی دیده شده و نمونهای از آن درایران به دست نیامده است. این نگارهها در اصل از باورهای کیهانی ایرانیان و از صورتهای فلکی "گاو"، "کژدم" و "سگ" اقتباس شده است.
گسترش آیین میترا در اروپا
پرستش مهر در نخستین سده پیش از میلاد و در دوره پادشاهیِ اشکانیان و به ویژه در زمانتیرداد یکم، پادشاه اشکانیِ ارمنستان، به غربِ آسیای کوچک (آناتولی) و روم راه یافت. این آیین که نه با جنگ و ستیز، بلکه با کوششهای فرهنگی در آن سرزمینها روایی پیدا کرده بود، توسط لژیونهای رومیانی که با فرهنگ ایرانی آشنا شده بودند، در سرتاسر سرزمینهای غربی و اروپا منتشر شد و بعدها آیینها و مراسم آن در دین تازه مسیحیت نفوذ پیدا کرد.
هر چند واژه "میترائیسم" برگردان "آیین میترا (مهر)" است و در واژهنامهها و فرهنگنامهها این دو را به یکدیگر ارجاع میدهند، اما کیش "میترائیسم" گونه اروپایی شده و تغییر یافته "آیین مهر" به شمار میرود که علیرغم شباهتهای فراوان، تفاوتهای بیشماری نیز با یکدیگر دارند. از همین روی نمیتوان این دو را مترادف کامل یکدیگر در نظر گرفت و ترجمه "میترائیسم" به "آیین مهر" یا "مهرپرستی" درست به نظر نمیرسد. برای نمونه رواج "گاوکُشی (تاورکتونی)" در میترائیسم غربی و نگارههای موجودِ آن، هیچ ارتباطی با آیین مهر ایرانی ندارد. این مراسم همچنان به گونه نمایشی تفریحی و ورزشی در برخی از نقاط اروپا و از جمله در اسپانیا برگزار میشود. در این مراسم، در میان شادی و هلهله هزاران تماشاگر، گاوهای نگونبختی را با فرو کردن دهها نیزه بر بدنش، زجرکش میکنند.
بسیاری از آیینها و باورهای دین مسیحیت و از جمله بنیاد نظام گاهشماری میلادی آن، ریشه در آیینهای مهری دارد.
منبع:کتاب "جشن های مهرگان و سده"
نظرات