آیین زروان
تصویر بالا یک پلاک نقره ای به ابعاد 11.6 در 25.3 سانتی متر را نشان می دهد که حدود 2800 سال پیش در منظقه ی لرستان ساخته شده و اکنون در موزه ی هنر سینسیناتی قرار دارد. شخصیت مرکزین در این شکل به احتمال زیاد «زروان» خدای هندوآریایی ِ «زمان» را نشان می دهد. در کنار زروان شخصیت هایی در سنین مختلفِ کودکی، میانسالی و پیری نشان داده شده اند.
منبع: کتاب The Medes and Persians نوشته ی William Culican،
شکل: شماره ی 4، توضیحات : صفحه ی 241
با سپاس از روزبه فرسیو
«زروان گرايي» از آئينهاي بس كهن است.. زروانيان ميگويند: زمان مطلق ( يا غير محدود) دو فرزند تؤمان آورد: يكي «اورمزد» و ديگري «اهريمن» به عبارت ديگر «مبداٌ خير» و «مبداٌ شر»
«اورمزد» و «اهريمن» يك واحد متساوي در قدرت هستند همواره در جدال و نزاع و دو قوه متعادل هستند كه يكي بدون ديگري برپاي نباشد و اين خود نمونه كوششي است كه زروانيان براي وحدت بخشيدن آن دو مبداٌ در يك مبداٌ واحد به كار بردند. اين وحدت بخشيدن امري نسبي است يعني در عين جوهريت بصورت مزدوج نيست. در عقايد زورائي اساس نظريه زمان «كرونوس» را كه بعدها در انديشه يونانيان مقام ارجمندي يافت مي بينيم.
از اينكه بگذريم پاره اي از متفكران يونان از زروانيان اقتباس كردند. همچنانكه پارهاي از «فرق اسلامي» نيز «عقيده عوالم متعاقبه» يعني «عقيده به رجعت» را از آنها فرا گرفتند.
افسانه آفرينش و هنگامه پديد آمدن آفريده و آفريدگار در آئين زروانيان بي شباهت به آفرينش انسان وعصيان ابليس و هابيل و قابيل نيست.
زروانيان مي گويند:
انگاه كه هيچ چيز وجودنداشت نه آسمانها و نه زمين و نه هيچيك از مخلوقاتي كه در آسمانها و روي زمينند، تنها موجودي به نام «زروان» وجود داشت. هزار سال زروان فديهها داد تا از او پسري بوجود آيد و اورا «اورمزد» بنامد تا او آسمانها و زمين و آنچه راكه در آنها است خلق كند. بعد از هزار سال نسبت به كوششهاي خود به شك افتاد و چنين انديشيد كه آيا پس از اين همه فديهها پسري به نام «اورمزد» خواهم داشت يا آنكه رنجهاي من بي ثمر خواهد ماند؟ در آنحال كه سرگرم اين پندار بود اورمزد و اهريمن در شكم او پيدا شدند.
اورمزد به جهت فديههايي كه كرده بود و اهريمن به سبب ترديدي كه او را حاصل شده بود بوجود آمدند.
تصويری مشهوركه بعضی او را زروان میدانند و بعضی اهريمن. در اين تصوير سعی شدهاست جنسيت او نشان داده نشود
چون «زروان» از اين حال آگهي يافت گفت: از دو پسر كه در شكم من است هركدام زودتر خودرا به من نماياند پادشاه جهان خواهد بود.
چون اورمزد از انديشه پدر آگهي يافت برادر خود اهريمن را از اين حال با خبر ساخت وبدو گفت : پدر ما (زروان) چنين انديشيده است كه هريك از ما دو تن كه زودتر خود را به او بنماياند پادشاه خواهد بود.
اهريمن چون اين بشنيد، شكم «زروان» را شكافت و براي معرفي نزد پدر رفت. زروان اورا بديد لكن ندانست كه كيست و از او پرسيد: كيستي؟
اهريمن در پاسخ گفت: من پسر توام!
زروان به او گفت: پسر من بويي دلپذير دارد و درخشنده است اما تو بدبو و تاريكي.
در آن حال كه آن دو با يكديگر سخن مي گفتند «اورمزد» كه در وقت مقرر با بويي خوش و درخشندگي بدنيا آمده بود نزد «زروان» آمد و همچنانكه زروان را چشم براو افتاد دانست كه او پسر وي است، زيرا براي وي فديه ها داده بود. پس دسته چوبي راكه دردست داشت و در ستايشها بكار ميبرد به او اورمزد داد و گفت.
تاكنون فديههايي در راه تو داده ام و از اين هنگام تو بايد براي من فديه دهي و آنگاه كه دسته چوب را بدو ميداد وي را تقديس كرد در اين هنگام اهريمن نزد زروان رفت و بدو گفت:
مگر تو عهده نكرده بودي كه هريك از دو فرزندم كه نخستين بار نزد من آيد اورا به پادشاهي برميگزينم؟
زروان براي آنكه از عهد خود بازنگردد به اهريمن گفت؛
اي موجود خبيث و بدكار! نه هزارسال پادشاهي ترا خواهد بود و بعد از آن اورمزد و اهريمن هريك شروع به خلق مخلوقات خود كردند و هرچه اورمزد پديد آورد خوب و راست بود و هرچه اهريمن مي آفريد شوم و سركش.
چنانچه ملاحظه شد در آئين زرواني كه مبداٌ واحد است (زروان= زمان مطلق يا بي نهايت=Zurvan ) افسانه آفرينش ابليس (آفريده شده قبل از آدم!) و انسان حتي هابيل و قابيل در يك سناريو آمده است.
و در اسلام نيز در پي خواست ابليس از خداوند براي قدرت داشتن برزمين! در پي عدم پذيرش سجده بر آدم اين مهلت از سوي خدا به ابليس داده ميشود كه «الي يوم الوقت المعلوم».
اولين بار نام «زروان» در سنگ نوشتههايي كه در بين النهرين (كشور عراق) در بخش نوذي شمالي بدست آمده است به چشم ميخورد.
ايزد زروان به عقيده «ه. د. رينگرن »Ringern و «استرم»Stromنزد ايرانيان باختري مورد تكريم بوده است.در ماخذ يوناني نيز از «زروان» مكرر نام به ميان آمده است، قدرت زروان با گردش آسماني پيوستگي دارد… زروان گردش آسمان را تنظيم و اندازهگيري ميكند. او مقدم بر همه چيز ايزد سرنوشت است. بنا بر يكي از اساطير قديمي زروان داراي مظهريت چهارگانه است. بعضي از دانشمندان به اين اعتبار او را مظهر و مفهوم بارداري، ولادت؟ پيري و كهولت جهان و برگشت آن به علم جاويدان ميدانند. برخي ديگر اين مظهريت را چهار مرحله از كودكي، نوجواني، شباب و پيري شناخته اند. گروهي ديگر زروان را ايزد زمان، مكان، عقل و نيرو مي دانند.
بعدها انديشه زرواني بر اثر آميزش با «زردشتيسم» تحولاتي را در پي داشت زيرا بنا بر نوشته «شهرستاني» «زروانيه» گفتند:
نور ابداع كرد اشخاصي را از نور كه همه انها روحاني و رباني بودند و ليكن شخص اعظم كه نام او «زروان» است شك كرد در چيزي از چيزها و بدين ترتيب «زروان» نخستين منشاء وجود عالم نيست.
نظرات