سعدی شیرازی و یک جهان مهرورزی
امروز یکم اردی بهشت ماه ،روز ارجداشت سعدی نام گرفته است و این پیکره زیبا ،نشان گر مزاراستاد سخن ادب و فرهنگ گران سنگ ایران زمین ،استاد سعدی شیرازی است...بارگاهی مینا کاری شده و زیبا در پردیسی آکنده از سروهای زیبای شیراز و درختان نارنج و نخل....مزار و پردیسی زیبا و در خور ارج استاد سخن سعدی که در سال 1331 خورشیدی به همت انجمن مفاخر ملی ایران به گونه ای زیبا و امروزین بازسازی شد.
در سال 1329 به کوشش «علی اصغر حکمت» و توسط انجمن آثار ملی ایران، بقعه ی کنونی به جای ساختمان قدیمی ساخته شد و مراسم افتتاح رسمی آن در اردیبهشت ماه 1331 برگزار گردید.
ورودی مجموعه در راستای ورودی آرامگاه است که معمار آن «آندره گدار» فرانسوی است. ساختمان به سبک ایرانی است با 8 ستون از سنگهای قهوهای رنگ که در جلوی مقبره قرار دارند و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی است اما در داخل هشت ضلعی میباشد با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی.
بنا در سمت چپ به رواقی متصل میشود که در آن هفت طاق وجود دارد که با کف سازی سیاه رنگ به آرامگاه شوریده شیرازی پیوند میخورد. این آرامگاه در یک اتاق قرار دارد و کتیبه ای بر سر در آن است که شاعر را معرفی میکند و شعری از خود شاعر بر کاشیهای سرمه ای بر روی دیوار نوشته شده است...استاد سعدی شیرازی را می توان ...به یقین تا کنون شخصیتی به زیبانویسی سعدی در نظم و نثر در فرهنگ ایران پدیدار نشده است و شاید گزافه نباشد بگوییم نثر امروزین فارسی مدیون کلام سعذی در گلستان است که گفته اند...
مردم همه دانند که در نامه سعدی.....مشکی است که در طبله عطار نباشد...جامی نگارستان را به ایین گلستان نگاشت و فراهانی و قاانی و همام تبریزی و قا اانی و صد ها ادیب فارسی گویی سعدی را الگوی خود دانسته اند...همام شدیدا دوستدار سعدی شیرازی بوده و با او مکاتبه داشته و ، هنگامی که سعدی به آذربایجان سفر کرده، با همام نیز دیدار داشته است. همام تبریزی در ستایش سعدی چنین سروده است...
همام راسخن دلفریب و شیرین است ..... ولی چه سود که بیچاره نیست شیرازی... شماری از غزلیات او بر مبنای غزلهائی از سعدی، بر همان وزن و قافیه و ردیف ساخته شدهاند.و می توان این ملمع فارسی و آذری را از همام تبریزی نشان داد که شیوه سرایش سعدی در آن آشکار است:
بدیدم چشم مستت رفتم از دست کوام آذردلی بو کو نبی مست
دلم خود رفت و میدانم که روزی به مهرت هم بشی خوش گیانم اژ دست
به آب زندگی ای خوش عبارت لوانتلاو جَهمن دیل و --گیان بست
دمی بر عاشق خود مهربان شو که زیسر مهرورزی گست بی گست
به عشقت گر همام از جان برآید مواژش کان یوان بمروت و وارست
گرم خا واکَنی لشنم بوینی به بویت خُته بام ژاهنام سرمست
کدام آذردلی است که مست نشود
به مهرت هم برود جان خوشم از دست
لاف لبانت ز من دل و جان ببُرد
که زینسان مهرورزی زشت باشد زشت
مگویش کآن جوان بمرد و وارست
اگر خاک را واکَنی لاشهام را ببینی
به بویت خفته باشم در آرامگاهم سرمست
و این نمونه ها نشان گر همگرایی ادیبان ایرانی...- و به راستی می توان فردوسی و سعدی را ستون های ادب فارسی نام نهاد که سعدی در نثر مقام نخست را دارد...و نگاشته هایش دارای مضامینی زیبا و پند آموز در زمانه ای که ایران دست خوش یورش مغولان بود و بیشتر شهر ها و آبادی ها به ویرانه ای بدل گشته بودند...شگفت نبود که سعدی به سرعت ادیبی جهانی شد و در سال 1634 گلستان به زبان فرانسه و در سال 1651 به زبان لاتین و در سال 1654 به المانی و سرانجام در سال 1774 به انگلیسی ترجمه شد.
شاید جالب باشد که بدانید پایگاه فضایی سازمان ناسا در سایت رسمی خود برای ساکنان احتمالی دیگر ستاره ها ، از شعر زیبای بنی آدم اعضای یکدیگرند سعدی استفاده کرده است !..و می توانید از این لینگ به صحت این گفتار پی ببرید http://voyager.jpl.nasa.gov/spacecraft/l
استاد احمد تميم داري مي گويد: «متأسفانه ما تا بيست سي سال پيش خبر نداشتيم، سعدي در خارج از مرز و بوم خود چه قدر نفوذ داشته است. در كتابي كه من اخيرا تحت عنوان «ادبيات ايران در انگلستان و آمريكا» آن را ترجمه كردم، نويسنده موضوعي بسيار جالب و عجيب را مطرح مي كند. او مي گويد: در سال 1789 كه سال انقلاب كبير فرانسه و استقلال آمريكا است.
در مجله سياسي فلادلفيا، وقتي خبر انتخاب اولين رئيس جمهور آمريكا درج مي شود، دو داستان درباره سعدي و حافظ نيز نوشته مي شود. درواقع اين دو شاعر آن قدر در اين دو كشور نفوذ پيدا كرده بودند كه مسئولان آن مجله برايشان خيلي بديهي و اصلا لازم بوده كه همراه با درج خبر انتخاب اولين رئيس جمهور تشكيل كشور آمريكا، دو نام سعدي و حافظ هم به چاپ برسد؛
گويي اين كشور جديد، قرار بوده است از لحاظ رمانتيك يا از لحاظ سياسي و اجتماعي با افكار اين دو شاعر بنا شود.»به هر حال، امروزه ما مي دانيم كه نويسندگان بزرگ، مثل سعدي، حافظ، مولوي، فردوسي، نظامي و خيام تا چه پايه بر ادبيات غرب تأثير داشتند، دكتر تميم داري، در تكميل صحبت هايش در اين باره مي گويد: «گلادوين در سال 1791 نصايح سعدي را به عنوان «پندنامه» همراه با ترجمه آن به چاپ رساند، در سالهاي بعد، هارينگتون، كار مهم چاپ آثار سعدي را به عربي و فارسي آغاز كرد، البته كار ناتمام او را يك مسلمان هندي به نام مولوي محمد رشيد تكميل كرد. ولي نامش در عنوان ذكر نشد.»
وي در ادامه به تأثير افكار سعدي در انقلاب هاي آمريكا، فرانسه اشاره مي كند: «بدون ترديد در زمان انقلاب هاي آمريكا و فرانسه، عواطف آزادي خواهانه سعدي، حاوي پيامي براي اروپا بود. سرويليام جونز در يكي از كتاب هايش به بخش هايي از بوستان اشاره كرده است كه در دوره پيشين در اروپا توقيف شده بود.
يعني افكار سعدي به اندازه اي از لحاظ دموكراسي يا مردم سالاري ارزش داشت كه اروپايي هاي مستبد، آثار سعدي را ممنوع كرده بودند. ويليام جونز در كتابش مي گويد يك سلسله ابيات در ديوان سعدي وجود دارد كه با پرتو خيره كننده اش، نور آزادي و و خرد را در همه جا مي تابانيد؛
بنى آدم اعضای يك پیکرند
که در آفرينش ز یک گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
Human being are members of a whole,
In creation of one essence and soul.
If one member is afflicted with pain,
Other members uneasy will remain.
If you've no sympathy for human pain,
The name of human you cannot retain!
علی عجمی آذرابادگانی ایراندوست...یکم اردی بهشت ماه 1390
نظرات