رد شدن به محتوای اصلی

آنچه که داشتیم...

جشن فروردینگان


اوستا:
ينگهه هاتام آئد يسنه پئيتي ونگهو مزدا اهورو وئتا اشاد هچا يا ونگهامچا تانسچا تاسچا يزه مئيده.


حافظ:

روشن از پرتو رويت نظري نيست كه نيست

منت خاك درت بر بصري نيست كه نيست
ناظر روي تو صاحب نظرانند ولي
سرّ گيسوي تو در هيچ سري نيست كه نيست




ماه فروردين نامبردار (منسوب) به فروهر است از باستان اين ماه و ده روز پاياني از ماه پيشين آنرا (پنجه كوچك و بزرگ) گاه (زمان) فرود (نزول) فروهرهاي نياكان دانسته اند.فروهر يكي از بهره هاي (اجزاي)هستي (وجود)آدمي است بهره اي اهورايي كه از سوي او در هستي آدمي به سپردگي (امانت) نهاده شده تا روان را به سوي اهورامزدا رهنمون باشد فروهر در درازناي (طول) زندگي آدمي و در فراز و نشيب آن هرگز آلودگي نمي پذيرد و پس ازمرگ نيز به سرچشمه اهورايي خود برمي گردد و پاسخگوي كارهاي انجام شده آدمي نيز نبوده وپاكي و بي آلايشي خود را آغاز تا انجام نگه ميدارد.


فروهر واژه اي پهلوي است كه در اوستا "فروشي" و به فارسي باستان "فرورتي" ناميده مي شود. اين واژه يا بهتر بگويم اين بهره از هستي آدمي بنا بر متون پهلوي از ديرباز با آدمي در پيوند بوده و انديشه او را به خود سرگرم داشته و بنا بر اساتير ايراني از دوازده هزار سال هستي جهان سه هزار سال نخستين آن جهان فروهري بوده و پس از يورش نخستين اهرمن بر هستي اهورايي هرمزد براي رويارويي و نابودي اهرمن در همان ازل از همه فروهر آدميان از كيومرس تا سيوشانس پيمانِ ياري گرفت و بنا بر اين استوره فروهرهاي آدميان و هرمزد براي پيكار با اهرمن سر چشمهء بديها هم پيمان شدند و براي اين است كه بر اساس آموزه ها ما بايد چون سربازي در جبهه راستي به همستاري بدي بايستيم و مبارزه كنيم و فروهر در نظر گذشتگان خردمندمان آنسان ارجي داشته كه يشت زيبا و پربار فروردين يشت، روز نوزدهم ماه ازگاهشماري زرتشتي و آغازين ماه سال را ويژه خود كرده و بنام خود سامان داده است.


فروهر را به چندين چم (معني)گرفته اندكه همگي از سرچشمه اي يكسان برخوردار است برخي به چم نيروي پيشرفت گرفته اند بر اين اساس كه "فر"آن را پيش وجلو ، و "وهر"آنرا كشنده يا بَرنده برداشت نموده اند دسته اي ديگر "فر" را به همان چم پيش، جلو ،فراز و بالاگرفته و"وهر"آنرا از ريشهء var به چم پوشيدن گرفته اند و بر رويهم آنچه كه از فراز يا بالا (جهان مينوي ) بر تن آدمي پوشانده شود ياد نموده اند برخي نيز فر را به همان چم پيش گرفته و var را به چم باور كردن گرفته و رويهم باور نخستين و پيشين برداشت نموده اند كه همه چم ها (معناها) نمودار آنست كه فروهر اهورايي و ازلي بوده و مايه پيشرفت و راهنمايي آدميان است.






 فروهر چنانكه گفته شد آنسان ارجمندي دارد كه پنجه كوچك و بزرگ در ده روز پاياني سال و آغازين ماه سال را ويژه خود كرده است و پيش از فرا رسيدن سال نو در پنجه بزرگ با برگزاري مراسم گهنبار ، رفتن به آرامگاه و دادگاه (دخمه) و خواندن آفرينگان پنجه و انجام مراسم و آيين هاي بزرگداشت، همچنين با خانه تكاني سامان زندگي و پاكيزه ساختن آن و آتش افروزي بامداد "وه" (بامداد نوروز پيش از برآمدن خورشيد) به پيشواز فروهر نياكان مي روند روز اول فروردين نيز با برگزاري پرسه براي فروهر و روان تازه درگذشتگان از درگاه اهورايي درخواست آمرزش مي كنند و براساس باور قديمي در اين روزها فروهر نياكان و درگذشتگان نيز با فرود بر خان و مان هاي پاكيزه و مردمان به پيشواز نشسته سرچشمه فزوني (بركت)، نيكي و پرباري گشته و فروهران با نيايش و باژ (دعا) به درگاه اهورا مزدا خواستار تندرستي و نيكي و فزوني براي آن خانواده مي گردند.


 اين بده بستان نيكِ نياكاني همچنان پابرجاست و نوروز نو با فروهرنياكان همراهي دارد و پايان بخش آن جشن فروردينگان يا فرودگ است كه در روز نوزدهم فروردين با برابري روزفروردين از ماه فروردين در بزرگداشتي همگاني زرتشتيان به ياد باشِ فروهر و روان نياكان و درگذشتگان مي پردازند و با برپايي مراسم آييني و ويژه ياد فروهر و روان درگذشتگان را گرامي داشته و براي روانشان باژِ آمرزش مي سرايند و به اين روش آيينهاي پذيرش، مهماني و بدرقه فروهرنياكان به انجام ميرسد و همگي با پشتوانهء باژِ(دعاي) نيك و ياري فروهران سال نو را پي مي گيرند.

اينك به نوشتار برخي گاهنامه نگاران (تاريخ نويسان) و انديشمندان ايراني در اين باره مي پردازيم :

« ايرانيان روزنوزدهم از ماه فروردين را "نوروز انهار" گويند و در آبهاي جاري عطر و گلاب ريزند.»"آثارالباقيه ابوريحان بيروني"

« روز نوزدهم از ماه فروردين را فروردينگان گويند اين روز موافق نام ماه است و اندر رسم مغان چنان رفته كه هر روزي كه موافق نام آن ماه بُود آن روز را بزرگ دارند.»
"زين الاخبارگرديزي"




« روزنوزدهم فرورديماه جشن فروردينگان مي باشد....اين جشنها هنوزدر ميان پارسيان مانند عهد قديم معمول است در جشن فروردينگان جشن فروهرهاي درگذشتگان است پارسيان به دخمه مي روند و درمعبد آنجا چوب صندل بخورمي دهند و موبدان با نذورات ميوه و گل مراسم به جاي مي آورند.» "خرده اوستا پورداود"

نكته 1: اين روز را فرودگ گويند شايد بتوان دو برداشت از آن پيش رو گذاشت 1- فرود به چم پايين آمدن است كه در اين روز فروهران ِفرود آمدهء درگذشتگان به زمين بزرگداشت شده و يادباش مي گردند.2- فرود را مي توان دگرگون شدهء واژهء فروهربا گذراز واژه فرَوَرد كه آنهم در پهلوي به چم فروهراست دانست كه درمتون پهلوي واژه "هوفرَوَرد" به چم روانشاد كاربرد دارد.

نكته 2:در دين زرتشتي سوگ و ماتم وجود ندارد و براي بزرگداشت درگذشتگان نيزروزجشن "فروردينگان "برگزيده شده است كه درخور انديشه است.



htttp://www.berasad.com/fa/content/view/216

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د