رد شدن به محتوای اصلی

حیدر علی‌اف و دشمنی با ایران؛ او فاتحه سهم ایران را خزر خواند

سیاست دشمنی ذاتی و سازماندهی شده ی روسیه با تمامیت ارضی ایران، همیشه از سوی
دست نشاندگان این رژیم حرامزاده همچون جمهوری جعلی آذربایجان صورت گرفته است
خبرگزاری "آخار" در جمهوری جعلی آذربایجان، با انتشار جستاری با عنوان "حیدر علی اف، مردی که از حقوق ترک‌ ها در ایران دفاع کرد"، با قراین و شواهد تاریخی نشان داده است که حیدر علی اف رییس جمهور مردار جمهوری جعلی آذربایجان، همه ی عمر خود را وقف دشمنی با ایران کرده است. این تارنما نوشته است: 

"حیدر علی اف از جمله افسران ک گ ب بود که برای تجزیه ی آذربایجان در هنگام اشغال تبریز از سوی ارتش سرخ شوروی، به تبریز فرستاده شد و زیر نظر "عزیز علی اف" پدر زن خود، فعالیت کرد".

پشتیبانی تمام قد علی اف از تجزیه طلبان فراری
تارنمای پانترکی آخار، در این گزارش همه ی کوشش خود را به کار گرفته است تا نشان دهد خاندان علی اف به طور کلی در خدمت اهداف ضد ایرانی قرار گرفته اند. برای نمونه، در بخشی از این گزارش آمده است:

"«محمد بی ری» ا وزیر فرهنگ حکومت ملی و شاعر، که پس از مهاجرت به باکو تبعید سیبری نصیبش می شود، در خاطرات خود می نویسد: «حیدر علی اف مستقیمن در سیبری به سراغش رفته و او را به باکو می آورد. «سهراب طاهر» شاعر ملی آذربایجان و از فداییان فرقه ی دمکرات می گوید: «در زمان شوروی پیشین، در یک نشست رسمی خودم را غریب خطاب کردم و گفتم ما اینجا بی کس هستیم. پس از مدتی، دستی را روی شانه ی راست خود احساس کردم".

آخوند آیت الله "عاملی"، دست نشانده ی دیکتاتور دوم رژیم سید علی خامنه ای
در استان اردبیل است که با وقاحت ویژه ی آخوندی و در راستای اهداف تجزیه طلبانه و
نژاد پرستانه ی پانترکی، پرچم جمهوری جعلی آذربایجان را در استانداری این شهر به
دست گرفته است
متلک پراکنی به "سید علی خامنه ای"
تارنمای خبری آخار جمهوری جعلی آذربایجان، همچنین با بر بوق های تبلیغاتی تجزیه طلبان و قومیت گرایان، نمونه هایی از متلک گویی حیدرعلی اف به سران ارشد جمهوری اسلامی را منتشر کرده است و آنها را به عنوان به اصطلاح نغزگویی و حاضر جوابی و پیشینه و کارنامه ی حیدرعلی اف در به اصطلاح پشتیبانی از آذری های ایران قلمداد کرده است. با آنکه حیدر علی اف، در دیپلماسی از متلک گویی و هزل بیان و شیوه های ویژه ی خود فراوان بهره می گرفت و چندان به نزاکت دیپلماتیک و قواعد اخلاقی پایبند نبود، اما تارنمای آخار پا را از ماهیت و واقعیت حیدرعلی اف نیز فراتر گزاشته و ادعاهای مطرح شده در کتاب خاطرات "ولایت قلی اف" وزیر خارجه ی پیشین جمهوری جعلی آذربایجان درباره ی سخنان ادعایی حیدر علی اف در دیدار با سید علی خامنه ای دیکتاتور دوم انقلاب اسلامی را نیز بازنشر کرده است.

ادعاهای وزیر خارجه ی پیشین جمهوری جعلی آذربایجان در این باره، به قدری تند است که رسانه ی اطلاعاتی امنیتی رژیم به نام "آذری ها"، از بازنشر و گفتاور آن پرهیز کرده است. آویژه مندان به آگاهی از متن اصلی، می توانند به این پیوند بازبرد کنند:

وزیر امور خارجه ی پیشین جمهوری جعلی آذربایجان که هم اکنون نیز رایزن این رژیم در مجارستان است، در کتابی که منتشر کرده است مدعی بیان سخنان رکیکی از سوی حیدرعلی اف در دیدار درباره ی شهر خامنه و زبان آذری شده است. گر چه، بر خلاف ادعای ولایت قلی اف، حیدرعلی اف از چنان جرات و جسارتی برخوردار نبود که سخنان منتسب به وی در کتاب ولایت قلی اف را در حضور خامنه ای بیان کند، اما اینکه منابع رسمی و سرکردگان دولتی جمهوری جعلی آذربایجان به خود جسارت می دهند این مطالب را در کتاب و تارنمای رسمی و به عنوان کلام حیدرعلی اف و به اصطلاح پیشینه ی دیپلماتیک وی، در به اصطلاح پشتیبانی از آذری های ایران منتشر کنند، بسیار جای درنگ دارد.

باید پرسید، آیا متلک پرانی علی اف به خامنه ای، چه ارتباطی به پشتیبانی علی اف از آذری های ایران دارد ؟!

کتاب تاریخ جعلی جمهوری جعلی آذربایجان که در روی جلد آن،
نقشه ی تجزیه طلبانه و غایت آرمان این رژیم ایرانی ستیز را به
تصویر کشیده و محدوده ی این رژیم جعلی را به شهرها و
استان های ایرانی گسترش داده است
حیدر علی اف فاتحه ی سهم ایران در دریای مازندران را خواند تارنمای خبری آخار جمهوری جعلی آذربایجان، همچنین در بخش دیگری از به اصطلاح پیشینه ی دیپلماتیک حیدرعلی اف در ارتباط با ایران افزوده است:

"معروف است در جریان دیدار با «سید محمد خاتمی» رییس جمهور وقت رژیم، پس از امضای پادمان پیوستی مربوط به دریای مازندران، حیدر علی اف می گوید: «فاتحه» !! خاتمی با پریشانی علت را جویا می شود، علی اف می گوید: «معمولن بر اساس عرف، پس از پایام نشست ها، باده ها بر روی میز قرار می گیرد، اما به خاطر احترام به شما ما این کار را نکردیم و فاتحه گفتیم !! آیا همین فاتحه نشانگر سهم فاتحه گونه امروز ایران از دریای مازندران نبوده است ؟"

با اندیشه های علی اف، ایران را نابود کنیم
تارنمای آخار در بخش پایانی مقاله ی خود، نتیجه گرفته است که با پیروی از اندیشه ی حیدر علی اف، نابودی و تجزیه ی ایران ممکن است. این تارنما در تبیین این راهبرد رژیم باکو می نویسد:

"این یک حقیقت محض است که با اندیشه ی سیاسی حیدرعلی ا،ف جغرافیای یکپارچه ی آذربایجان قابل زنده سازی است و با اندیشه ی سیاسی وی می توانیم در شترنج سیاسی و در تهران، بهتر اقدام کنیم".

نشست مشترک تجزیه طلبان پانترک و پان عرب در ترکیه. سرکردگان تروریست گروهک
پان عرب الاحواز، در این نشست ضد ایرانی با تجزیه طلبان پانترک از آذربایجان و در خاک ترکیه
دیدار کردند 
پیشبرد سیاست دو گانه علیه ایران
همه ی تحرکات ضد ایرانی تارنمای آخار و دیگر مراکز ضد ایرانی در رژیم باکو، از جمله هیئت دولتی امور "کمینه ها شاخه ی به اصطلاح آذربایجان جنوبی اتحادیه ی نویسندگان جمهوری جعلی آذربایجان"، "شاخه ی به اصطلاح آذربایجان جنوبی بنیاد ادبیات و بنیادهای تاریخ و خاور شناسی و گروهک هایی همچون داک و..." و گره خوردن تحریکات باکو درزمینه ی قومیت گرایی و نژاد پرستی و تجزیه طلبی با سیاست یکسانی با عرعربستان سعودی و اسراییل در برابر ایران، در حالی صورت می گیرد که در یک سال گزشته کمیت و کیفیت دیدارها میان سرکردگان باکو و تهران افزایش پیدا کرده است.

با این وجود، باکو سیاست دو گانه ای علیه ایران دارد. باکو در سیاست کوتاه مدت، خود را در کنار ایران نشان داده و با تظاهر به این که از کشورمان تجهیزات نظامی و غیر نظامی خریداری خواهد کرد، سرکردگان جمهوری اسلامی را دلگرم تر از گزشته کرده است؛ اما در واقع و در سطوح زیرین و همگانی، باکو در حال دشمنی با همه ی مظاهر تمدنی و فرهنگی و تاریخی ایران، نه تنها در قفقاز جنوبی، بلکه در درون خود ایران می باشد. رسانه های زرد جمهوری جعلی آذربایجان نیز، بر این باور هستند که می توانند از راه انتشار مقاله و گزارش که بیشترشان به قلم مزدوران قومیت‌ گرا و تجزیه طلب نوشته می شوند، سیاست های موذیانه ی ایرانی ستیز خود را درباره ی ایران و تمامیت ارضیش پیش ببرند.

هر چند در برخی از این داده های تاریخی تردیدی نیست، اما جمهوری زبون اسلامی همیشه تلاش کرده است تا چشم خود را بر این مسئله بسته و به جای گزشته ی باخته، به توهم برد در آینده نگاه کند، اما رسانه های دولتی جمهوری جعلی آذربایجان اصرار دارند که گزشته را به خوبی یادآوری کنند.

جمهوری اسلامی سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران را
به استعمار روسیه و کشورهای جعلی پیروی آن رژیم، تسلیم کرد.
خیانتی که در آن، ولایت فقیه به رژیم ترک قاجار پهلو به پهلو می زند
این رسانه ها عمدن و به زبان پارسی مطالبی را منتشر می کنند تا به ما نشان دهند که هیئت حاکمه ی رژیم باکو، در کردار و واقعیت، دشمن طبیعی و ذاتی ایران است و هیچ گاه چیزی در این مورد دگرش پیدا نخواهد کرد. خبرگزاری آخار برای نشان دادن دشمنی همه جانبه ی علی اف با ایران، هتا به بزرگ نمایی نیز دست زده و گناه های ناکرده ای را به علی اف نسبت داده است، همچون موضوع  از دست رفتن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران که ربطی به علی اف نداشت.

در واقع ما هر چه تلاش می کنیم فراموش کنیم، آنها دوست دارند یادآوری کنند و این کژدار و مریزی نه هرگز پاسخ مناسبی با خواسته های ملی ما بوده است و نه در اراده ی ملی برای پاسداشت یکپارچگی کشور، به درد خواهد خورد.

جمهوری جعلی آذربایجان باید با یک جنگ تمام عیار سرنگون و سرزمین های دزدیده شده از ایران که هم اکنون در اشغال پانترک های زیر شاخه ی فرقه ی دمکرات استالین به سرکردگی "سید جعفر پیشه وری" هستند، آزاد شده و به خاک ایران پیوست شود. میهن پرستان ایرانی باید در دید داشته باشند که سد بزرگی به نام جمهوری اسلامی، از احقاق حقوق ملی ایرانیان برای آینده، جلوگیری کرده و مایه ی خفت و سرافکندگی ملیون ها ایرانی را تا ابد فراهم آورده است.

آخوند "احمد دشت لو" از مزدوران سازمان تروریستی سپاه پاسداران، تهدید کرده است
که در صورت سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، آنها یک ایران سوخته را تحویل
ایرانیان خواهند داد
رژیم قجری جمهوری اسلامی، همان خفیفه ی حقیر زاده ای است که بارها از سوی اسراییل در سوریه مورد اصابت موشک قرار گرفته و هتا از زدن یک سیلی ساده هم عاجز مانده است.

این رژیم، در واپسین روزهای عمر خود و پس از دزدی ها و اخنلاس های بی پایان و کمرشکن و خشکاندن رودها و دریاچه ها و تالاب ها و تولید نفرت و رواج کینه میان هم میهنان، ایران را تجزیه خواهد کرد و همانگونه که آخوندها پیشتر هم اعتراف کرده اند، در صورت سرنگون شدن ولایت فقیه، یک ایران سوخته به ایرانیان تحویل خواهند داد. این انگل را باید کشت، زیرا آخوند خوب، آخوند مرده است...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د