رد شدن به محتوای اصلی

سوگند پادشاهی اعلا حضرت رضا شاه بزرگ در مجلس بنیانگزاران در تکیه ی دولت

مراسم سوگند پادشاهی رضا شاه بزرگ در مجلس بنیانگزاران
‌در درازنای ۱​۵ سال پس از شکست طرح جمهوری‌ خواهی، سردار سپه کوشید تا خود را با نمایندگان مخالف و کمینه ی مجلس نزدیک کند. ارتباط گسترده ای با "عبد الحسین میرزا فرمانفرما"، "نصرت‌ الدوله"، "مدرس" و تقریبن بیشتر کسانی که پس از کودتا دستگیر شده بودند، برقرار شد. از سوی دیگر، ضعف بیش از حد "احمد شاه قاجار" در کشورداری، راه را برای دگرش پادشاهی از قاجار به پهلوی هموار نمود.

تنها مقاومت جدی خانواده ی احمد شاه، نه از سوی وی که از سوی مادرش "ملکه‌ جهان" صورت گرفت. او به تنهایی تصمیم به مبارزه با رضا خان سردار سپه گرفت و با این منظور، از پاریس به عتبات عالیات سفر کرد تا حکم و فتوای مفسد فی الارض و خارج از دین بودن بودن نخست وزیر را به هر قیمتی از مراجع دین فروش اسلام شیعی در عراق، به دست آورد. اما او هنگامی به عراق رسید که رضا شاه بزرگ در مجلس بنیانگزاران سوگند پادشاهی خورده بود !!

پادشاه میهن پرست و بی سواد ما رضا شاه بزرگ، در حال خوانش متن از روی برگه
به هر تقدیر، با فشارهای نخست وزیر، نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی در ۹ اُم آبان ماه ۱۳۰۴ فرار خورشیدی، ماده واحده‌ ای را مطرح کردند که به موجب آن، احمد شاه حرامزاده ی احتکارگر دوزاری و مفت خواره از پادشاهی برکنار و حکومت موقت در حدود قانون اساسی و قوانین کشور، به شخص آقای "رضا خان پهلوی" سپرده شد و تعیین تکلیف حکومت قطعی به مجلس بنیانگزاران واگزار گشت.

بیشتر نمایندگان شهر تهران که بر خلاف سایر شهرها، در فرایندی نسبتن دمکراتیک انتخاب می شدند، با این دگرش مخالفت نمودند. سپس با تشکیل یک مجلس بنیانگزاران در ۲۱ اُم آذر ماه ۱۳۰۴ فرار خورشیدی، پادشاهی ایران به رضا پهلوی واگزار شد.


آیت‌ الله "کاشانی" در مدح رضا شاه و پادشاهی وی، سخنرانی پرشوری کرد. در ۲۴ اُم آذر ماه ۱۳۰۴ ف. خ.، رضا پهلوی در مجلس بنیانگزاران حاضر شد و با ادای سوگند به قرآن الکزا، رسمن به عنوان سردودمان پهلوی وظایف پادشاهی را بر عهده گرفت و برای نخستین بار، در سال ۱۳۰۴ فرار خورشیدی بر تخت مرمر نشست. مراسم تاژگزاری رضا شاه بزرگ، در ۴ اُم اردی بهشت ماه ۱۳۰۵ فرار خورشیدی در تالار "سلام" انجام شد. سخنرانی مخالفان انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی در مجلس همچون هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" و آخوند مرتجع "مدرس"، نشان از آن دارد که هتا آن موجودات هم منکر نقش رضا شاه بزرگ در برقراری نظم در کشور نبوده‌ اند. بهانه ی آنها در دشمنی با رضا شاه بزرگ، این بود که با توجه به اینکه پادشاه مشروطه، در کردار اختیار حقوقی کشورداری را ندارد و این اختیارات یکسره به نخست وزیر واگزار شده‌، از اینرو هیف است که نخست وزیر موفقی مانند سردار سپه به هموندی خنثا همچون پادشاه مشروطه تبدیل شود !!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د