رد شدن به محتوای اصلی

سنگسار در اسلام - ۲

قرآن تنها منبع دریافت به اصطلاح حقایق در مورد اسلام نیست، بنا بر این، نمی توان گفت چون فلان چیز در قرآن وجود ندارد، پس از بن و ریشه در اسلام وجود ندارد. سنت در کنار قرآن، از ابزارهای کسب به اصطلاح حقایق اسلامی به شمار می رود. بن ابر این، این استدلال که "سنگسار در قرآن وجود ندارد، پس در اسلام وجود ندارد"، با توجه به آنچه در نوشتاری که مقدم بر این نوشتار است، استدلالی غیر منطقی و غیر معتبر و سفسطه آمیز است. این نوشتار به شکل پرسش و پاسخ گردآوری شده است و نگارنده پرسش هایی را مطرح می کند و سپس به آنها پاسخی کوتاه و رک می دهد. شاید بتوان به این روش به مباحثی چند پیرامون سنگسار پرداخت و بر دانستنی های بسیار که پیرامون این مسئله وجود دارند، چنگی زد.


آیا در مورد سنگسار، در قرآن حرفی زده شده است؟
در تازی نامه، واژه ی سنگسار (رجم) با مفهوم سنگسار کردن انسان ها دیده نمی شود و به شکل مستقیم به سنگسار اشاره ای در قرآن نشده است، اما بر خلاف آنچه الله پرستان امروزه مبنی بر تحریف شدن تورات و انجیل می گویند، قرآن خود را در واقع تصدیق کننده ی کتاب های به اصطلاح مقدس پیشین و ادامه ی راه آنها می داند و همچنین به وضوح می گوید که حکم الله همان حکم یهوه در تورات است و در ادامه، قصاص را از احکام تورات خوانده و پس از تصدیق آن، می گوید هر کس به آنچه الله در تورات در مورد قصاص انزال کرده است رفتار نکند، از ستمکاران است !!

بنا بر این، می توان گفت قرآن نیز چون احکام تورات را احکام الله خوانده است، مهر تایید بر سنگسار که حکمی توراتی است، همانند قصاص زده است و این منطقی است اگر الله پرستی در کنار قصاص از این آیه استفاده کرده و استدلال کند که در تورات سنگسار آمده است، پس باید بدان نیز رفتار کند و این حکم الهی را نیز پیاده کند، زیرا در تورات به وضوح به سنگسار اشاره شده است. و این استدلال کاملن منطقی و معتبر است که از این مبحث نتیجه گرفت که قرآن به گونه ای غیر مستقیم و به واسطه ی تورات، سنگسار را تایید و ابقا می کند. سنگسار در تورات آمده است.

"آل عمران آیات ۴۳ تا ۴۵":
چگونه تو را داور قرار می دهند، در حالی که تورات که حاوی حکم الله است، نزد آنهاست ؟ سپس از حکم تو رويگردان می شوند و اينان ايمان نياورده اند، ما تورات را که در آن هدايت و روشنايی است، نازل کرديم پيامبرانی که تسليم فرمان بودند. بنا بر آن، برای يهود حکم کردند و نيز الله شناسان و دانشمندان که به حفظ کتاب الله مامور بودند و بر آن گواهی دادند، پس ازمردم مترسيد، از من بترسيد و آيات مرا به بهای اندک مفروشيد و هر که بر وفق آياتی که الله نازل کرده است حکم نکند، کافر است و در تورات بر آنان مقرر داشتيم که نفس در برابر نفس و چشم در برابرچشم و بينی در برابر بينی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان و هر زخمی را قصاصی است و هر که از قصاص درگزرد، گناهش را کفاره ای خواهد بود و هر که به آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند، از ستمکاران است.


"تورات، کتاب لاویان ۲۰، از ۱۰ تا ۱۴":
اگر فردی با همسر شخص دیگر زنا کند، مرد و زن هر دو باید کشته شوند. اگر مردی با زن پدر خود همبستر شود، به پدر خود بی احترامی کرده است. پس آن مرد و زن باید کشته شوند و خونشان به گردن خودشان می باشد. اگر مردی با عروس خود همبستر شود، باید هر دو کشته شوند، زیرا زنا کرده اند و خونشان به گردن خودشان می باشد. اگر دو مرد با هم نزدیکی کنند، باید کشته شوند و خونشان به گردن خودشان می باشد. اگر مردی با زنی و با مادر آن نزدیکی کند، گناه بزرگی کرده است و هر سه باید زنده زنده سوزانده شوند تا این لکه ی ننگ از دامن شما پاک شود.

"تورات تثنیه ۲۲، از ۲۲ تا ۲۷":
اگر مردی در حال ارتکاب زنا با زن شوهرداری دیده شود، هم  آن مرد و هم آن زن باید کشته شوند. به این ترتیب، شرارت از اسراییل پاک خواهد شد. اگر دختری که نامزد شده است، در داخل دیوارهای شهر به دست مردی اغوا گردد، باید هم دختر و هم مرد را از دروازه ی شهر بیرون برده، سنگسار کنند تا بمیرند. دختر را به خاطر اینکه فریاد نزده و کمک نخواسته است و مرد را به جهت اینکه نامزد مرد دیگری را بی حرمت کرده است. چنین شرارتی باید از میان پاک شود، اما اگر چنین کرداری خارج از شهر رخ بدهد، تنها مرد باید کشته شود، چون دختر گناهی که مستحق مرگ باشد مرتکب نشده است. این به مانند آنست که کسی بر شخصی حمله ور شده، او را بکشد، زیرا دختر فریاد زده و چون در خارج از شهر بوده کسی به کمکش نرفته است تا اورا نجات دهد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د