رد شدن به محتوای اصلی

دستگیری چند غلاده از تجزیه طلبان پان عرب



چند غلاده از تروریست‌ های تجزیه طلب پان عرب، در استان خوزستان دستگیر و زندانی شده اند. در دنباله ی دستگیری عوامل یورش تروریستی اهواز، شماری از نفرت پراکنان قومی که بیشتر دارای سو پیشینه نیز بودند، دستگیر شدند. بیشتر دستگیری ها در شهرهای "سوسنگرد، آبادان، اهواز و خرمشهر" انجام گرفته است. با این وجود، شنیده ها و اخبار حاکی از آن است که عقبه ی "فرهنگی" مزدوران نوبعثی، در خلال نشست هایی که معمولن بی درنگ پس از یورش تروریستی اهواز برگزار شده اند، یک بار دیگر گستاخی را به اوج خود رسانده و به جای محکومیت ترور و جنایت، خواستار دگرش نام شهرهای استان به نام های عربی شده اند.

روشن است که این تلاش‌ ها در نوع خود، در راستای پیروزی بدون خونریزی و جنگ علیه تمامیت ارضی کشور انجام می گیرند. عقبه ی نوبعثی تجزیه طلب خلق عرب، قصد ادامه ی طرح "صدام حسین" را در برنامه ای بلند مدت، در سر دارد.

در میان این نام ها، نام شهرهای نمادینی از جمله خرمشهر و سوسنگرد وجود دارند که در دوره ی اشغال از سوی تازیان الله پرست عراقی، نام های آنها به "محمره و خفاجیه" دگرگون شده بود. همچنین، این گروه در ادامه ی مطالبات خود برای دگرش نام‌ های جغرافیایی، خواستار دگرش نام استان خوزستان به "عربستان" هستند !! پس از دیدار سلطان حرامزاده ی رژیم عرعربستان سعودی با شماری از تجزیه طلبان در سال ١٣٩۵، تحرکاتی از این دست افزایش پیدا کرده است. نیازی به گفتن نیست که دگرش نام استان خوزستان به "عربستان"، طرح تجزیه ی ایران در جنوب از سوی رژیم آل نجس سعودی و با پشتیبانی دیگر کشورهای الله پرست عرب می باشد.


هوز برخی از این غلاده تازیان گستاخ، اجازه پیدا می‌ کنند که با برگزاری نشست، علیه یکپارچگی ملی و حاکمیت ایران بر خوزستان توطئه کنند !! ملت ایران هتا تحمل شنیدن نام این عرب های صدامی را هم ندارد، چه رسد به این که برخی از آنها قصد توطئه علیه نام های مقدس پارسی همچون خرمشهر و سوسنگرد را هم در سر داشته باشند !!

این تجزیه طلبان پان عرب که هم اکنون در ایران و به گزاف، به عنوان شهروند زندگی می کنند، هتا پس از جنایت تروریستی اهواز نیز، از محکوم کردن آن پرهیز کرده و هیچ بیانیه یا خبری از آنها صادر نشد که نشان دهد این افراد، یورش تروریستی دیگر گروهک های تجزیه طلب چپ خلقی به مردم بی دفاع را محکوم کرده باشند !! ظاهرن آنها هتا حاضر به اعلام برائت از تروریست ها و رفقای خود نیستند !!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د