رد شدن به محتوای اصلی

الله پرستی در سوی اقیانوسیه

تروریسم امپریالیسم اسلامی، از آنروی که این دین هنیف خونریز برای هزار و چار صد سال، چیرگی شمشیروار و خونریز خود را بر پهنه ی گیتی بر پا کرده است، هم اکنون پدیده ای جهانی است.


در دو سوی اقیانوسیه، در استرالیا و پاکستان، الله پرستان دست به ابتکارات تکراری برای معرفی دین نجس خود می زنند: "ترور، خشونت و خونریزی". سبک الله پرست جماعت از هزار و بوق سال پیش تاکنون، هتا اندکی دگرش نیافته است و این جهان بینی محمدی در روان و ذهنیت هر الله پرستی هک شده است که با خونریزی و کشتار، می باید حقانیت خود را اثبات کند و یاوه اش را به کرسی بنشاند.

در استرالیا، الله پرست تروریستی که به مردم و پلیس یورش برده و خودرو آتش می زند و مردم را با چاقو می زند، به ضرب گلوله ی ضد اسلامی از پای درمی آید و الله هیچ غلطی نمی تواند بکند.


در سوی دیگر در کشور الله زده ی نجسستان، صدها هزار سوسک الله پرست بال و پر زنان خود را جرواجر می کنند که چرا یک مسیحی از همسایه اش پرسیده است: "محمد برای بشریت چه کرده است ؟" و به خاطر همین جمله او را تکفیر کرده و خواهان ریختن خونش هستند. اینکه دادگاه آن کثافتخانه یعنی کشور جعلی و الله زده ی پاکستان، این زن مسیحی را از اتهام مبرا ساخته، به معنای دادگری اسلامی نیست؛ نشانه ی توحش نهادینه ی اسلام است.


این زن بی گناه و بیچاره، به جرم همین جمله بود که ۹ سال را پشت میله های زندان های اسلام گزراند، در حالی که دو فرزند داشت. این ستم بر او و خانواده اش را حکومت ناب محمدی کرد و سپس تصمیم گرفت که او را آزاد کند. این پلید اندیشی علیه او از سوی قاضیان الله پرست پاکستان انجام گرفت و آنها این ستم را عین حق می پندارند و با آزاد کردنش، ژست انسانیت به خود می گیرند.

الله پرستی دردی است که جز با نابودی اسلام اهریمنی پایان نمی گیرد. بدین معنی که با ریشه کن کردن اسلام ناب محمدی در سراسر جهان، صدها سال زمان خواهد برد تا ذهنیت بردگی اسلامی نیز از میان برود.


انگل دین، تا بدان پایه در وجود انسان رخنه کرده است که دین زدایی از گله های ایماندار، برای آنان به معنای گرفتن نفس از آنان است، در حالی که در واقع تنفسی آزاد و بی منت بیش نیست. جمهوری اسلامی و هیچ کشور به ظاهر پیرو حقوق بشری همچون جمهوری اسلامی سوئد، کوچک ترین موضع منفی ایی در برابر این جنایت پاکستان در زندانی کردن مادری بی گناه و نیز محکوم کردن رژه ی گله های اوباش الله پرست این کشور در پی خواستار خون ریختن از آن زن، نداشته اند و هتا این کشور سوئد که داعیه ی حقوق بشریش گوش فلک را کر کرده، یک پیام ساده ی فراخوان برای دادن اقامت پناهندگی به این زن و خانواده اش را هم نکرد !!

دشمنان انسانیت و هم دستان تروریستان الله پرست جهانی را بشناسید. آنان که در راستای جهانی سازی اسلام، از هیچ تلاشی برای نابودی آزادی ها و حقوق بشر دریغ نمی کنند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د