رد شدن به محتوای اصلی

۶ غلاده از تروریست های پروهک تجزیه طلب و پانکرد پژاک، در کامیاران به هلاکت رسیدند

ایران شامگاه روز آدینه ۷ اُم سپتامبر، گروهک تروریست پژاک با حضور تروریستی و نظامی خود در شهرستان کامیاران در استان کردستان، ۶ غلاده کشته داد و ته تپاله مانده های تروریست ها نیز، زخمی و فراری شدند. تار و مار شدن تروریست های تجزیه طلب پانکرد، در جریان یک عملیات اطلاعاتی در منطقه ی عمومی کامیاران در استان کردستان انچام گرفت که تروریست های پژاک شناسایی و خنثاسازی شدند.


در این درگیری، ۶ غلاده از تروریست های پانکرد پژاک کشته شده و چند غلاده تروریست دیگر آنان مجروح شدند و همچنان چندین غلاده ی دیگر آنان فراری شدند.

گروهک تروریستی و تجزیه طلب پژاک، ماه گزشته به پایگاه دری واقع در منطقه ی مریوان استان کردستان یورش برده بود. مقادیری اسلحه، مهمات و تجهیزات ارتباطی از این گروهک تروریستی به غنیمت گرفته شده است. گروهک تروریستی و تجزیه طلب حیات آزاد کردستان موسوم به «پژاک»، یک زیرگروه حزب کارگران کردستان ترکیه موسوم به پ. ک. ک است که در مناطق کوهستانی مرزی بین ایران، عراق و ترکیه، با فرهنگ غارنشینی اتنیکی، علیه موجودیت سه کشور ایران، ترکیه و عراق، دست به اقدامات تروریستی و تجزیه طلبانه می زنند.

گروهک های بی شمار تجزیه طلب پاتنکرد که مقر اصلی آنها، بیابان های کوهستانی اقلیم خودسر کوردلستان در عراق می باشد، پس از دهه ها اعلام جنگ علیه تمامیت ارضی چار کشور اصلی منطقه که ساکنان کرد را در خود جای داده اند، همچنان با بحران مشروعیت روبرو هستند، زیرا نخستین و تنها کاری که تاکنون انجام داده اند، کشتار، ترور و یورش به مردم و مرزبانان این کشورها بوده است.

در عین حال، تروریست های پانکرد که در اقلیم خودسر کوردلستان عراق، به حکومت نیم بندی رسیده بودند، با یورش ارتش عراق و پشتیبانی نیروهای ایرانی، دو شهر بزرگ و مهم و نفت خیز این کشور از جمله کرکوک و سنجار را رها کرده و به اشغال آنان پایان دادند. بدین ترتیب، تروریست های پانکرد سهم عمده ی نفت خود از عراق را به عنوان منبع اصلی تامین ارزی و انرژی خود از دست دادند و در میان کشورهای دوست و همسایه، منزوی شدند.

این عملیات اطلاعاتی و نظامی علیه گروهک تروریستی پژاک، انتقامی بود که یک ماه پیش از این وعده اش داده شده بود. به امید انتقام تاریخی ملت ایران از تجزیه طلبان تروریست پانکرد در آینده.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د