رد شدن به محتوای اصلی

دو الله پرست عراقی و سوری متهم در پرونده ی چاقوکشی و قتل عمد کمنیتس، شهادت دادند

یک مرد سوری و یک مرد عراقی الله پرست که در نزاع خیابانی شهر "کمنیتس" آلمان شرکت داشتند، اعتراف کردند که با سه مرد آلمانی درگیر شدند. در این درگیری، آنها یک مرد آلمانی را در خاک خود کشتند. این رویداد تروریستی، منجر به بروز نا آرامی‌ های گسترده‌ ای در شهر کمنیتس شد.

تصویری از تظاهرات علیه مهاجران الله پرست غیر قانونی و ناخواسته، در شهر کمنیتس
"اینگرید بورگارت" سخنگوی دادستانی کمنیتس، روز دوشنبه ۱۲ اُم شهریور ماه برابر با سوم سپتامبر، در گفتگو با خبرگزاری آلمان اعلام کرد که دو متهم پرونده ی چاقوکشی در کمنتیس، در بازجویی اعتراف کرده‌ اند که در این درگیری شرکت داشته‌ اند. این دو متهم، یک مرد سوری و یک مرد عراقی الله پرست مهاجر هستند که پس از درگیری، به طور موقت بازداشت شده بودند. این دو موجود تروریست، به مشارکت در قتل عمد متهم هستند.

سخنگوی دادستانی در گفتگو با خبرگزاری آلمان، اشاره‌ ای به جزییات بازجویی از این دو متهم نکرد و تنها افزود:
"هنوز روشن نیست که چه چیزی موجب بروز این نزاع و چاقوکشی شده است".

مسئله ی "دفاع از خود" پیشتر در این پرونده رد شده بود. به گفته ی سخنگوی دادستانی، متهمان "بدون دلیل موجه، چندین بار با چاقو به یک مرد ۳۵ ساله ی آلمانی ضربه وارد آورده اند".



این دو نر الله پرست، روز یک شنبه چارم شهریور ماه برابر با ۲۶ آگست، بامداد زودهنگام با چند مرد جوان آلمانی درگیر شدند. آنها با چاقو به سر تن یورش آوردند که یکی از آنها به دلیل شدت جراحات وارده کشته شد. دو مرد دیگر به بیمارستان منتقل شدند که یکی از آنها در این میان مرخص شده است.

این ماجرا به دلیل تجمع ده ها هزار شهروند آلمانی در کمنیتس، بازتاب گسترد‌ه‌ ای در آلمان داشت. تظاهر کنندگان  که از حضور ارازل و اوباشان الله پرست و تحمیلی در قالب فریبکارانه ی پناهجو و پناهنده، جانشان به لبشان آمده است، در واکنش به تجمع ریز انگل های سرخ و سبز و سوسیالیست که بی قید و شرط از پناهجویان جعلی و الله پرست پشتیبانی می کنند، پرچم های آلمان را به اهتزار درآوردند.

شهر کمنیتس، از زمان بروز این یورش تروریستی به تنش کشیده شده و شاهد رویارویی مردم میهن پرست آلمان و فرقه های سیاسی چپ و هوادار حضور گله های الله پرست در آلمان، شده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د