رد شدن به محتوای اصلی

اسناد دادگاه دزدی تهمینه میلانی، برای نخستین بار افشا شد

همانگونه که در جستار پیشین به اطلاع رساندم‌، "تهمینه میلانی" با سو استفاده از اعتماد مدیران نگارخانه ی "ایوان" ‌و با تکیه بر شهرت ‌‌و اعتبار اجتماعی خود، نمایشگاهی را بر پا کرد‌ که به دلایل زیر در نوع خود بی سابقه بود:


- بخش مهمی از آثار، دسترنج نقاشان اجاره ای بوده و میلانی تنها امضای خود را بر بوم‌ ها ثبت کرده است !!
- بیش از ۱۲ اثر از مجموع ۲۶ اثر نمایش داده شده، رونوشت از آثار هنرمندان خارجی بوده است !!!
- سطح کیفی و ارزش هنری طراحی های هنرجویان هنرستان های تجسمی، از سطح کیفی و ارزش هنری تابلوهای میلانی، بهتر و بالاتر است. 
- "مجید ملانوروزی" مدیر پیشین دفتر تجسمی وزارت ارشاد رژیم و از هموندان مافیای هنر در جمهوری اسلامی، بر روی این تابلوهای کم ارزش به دست داده شده در نگارخانه، قیمت هایی نجومی گزاشته بود !!!!

بدین ترتیب، میلانی با برنامه ریزی کامل و پشتیبانی مافیای هنر و صد البته با فریب مدیران نگارخانه و افکار مردمی، به قصد "تدلیس و فریب در معامله"، به سود جریان پول شویی، نمایشگاهی را افتتاح کرد که جدا از آسیب های جدی آن به اقتصاد هنر، آزادگی و هویت جامعه ی هنری را لکه دار کرده است.

هر چند واکنش های به جا و‌ درست جامعه ی تجسمی و تدبیر مدیریت نگارخانه ی ایوان، سبب شد تا این نمایشگاه پس از افتتاحیه دیگر ادامه نیابد، اما در اینجا این پرسش مطرح می شود که آیا این نخستین اقدام مجرمانه ی میلانی در عرصه ی هنر و سینما بوده است ؟ 

پاسخ قطعن منفی است. تهمینه میلانی در جامعه ی سینمایی، یکی از بدنام ترین هاست. چرا که او بارها و بارها دستاورد دسترنج دیگران را در قالب طرح، فیلم نامه و هتا فیلم، رونوشت گرفته یا به دزدیده است و در نهایت با کمی دگرش، به نام خود عرضه کرده است و البته در همه ی این سال ها، تنها یک بار به چنگ قانون افتاده ‌و از سوی دادگستری به عنوان مجرم محکوم شده است. 

اما شوربختانه خانه ی سینما و رسانه ها، اخبار این محکومیت قضایی و تخلفات دیگر او را بایکوت خبری و رسانه ای کرده و‌ منتشر نکردند تا افکار عمومی در ناآگاهی کامل، او را همچنان مورد پشتیبانی خود قرار دهند. البته همین بی خبری از سو سابقه ی  تهمینه میلانی بود که باعث شد نگارخانه ی ایوان فریب خورده و تن به بر پایی چنین نمایشگاهی دهد. متن شکایت خانم "مهرنوش خرسند" فیلم نامه نویس، "گزارش آقای "محمد خیری" یکی از پنج کارشناس دادگستری، گزارش شورای داوری خانه ی سینما را به همراه احکام دادگاه های آغازی و بازنگری منتشر می کنم تا بهتر در جریان شیوه ی یغماگری و دزدی های تهمینه میلانی قرار گیرید.

این اسناد برای نخستین بار است که منتشر می شوند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د