رد شدن به محتوای اصلی

انگل ستان: الله پرستان یک دختر را برای ۱۲ سال به عنوان برده ی جنسی ربوده بودند

الله پرستان ساکن انگل ستان، یک دختر را به مدت ۱۲ سال به عنوان برده ی جنسی دزدیده بودند. پلیس لندن که از سوی شهردار الله پرست و پاکستانی تبار آن به نام "صدیق خان" اداره می شود، این پرونده را به دلیل ترس از "نژاد پرست" خوانده شدن، نادیده گرفت.

این متن، ترجمه ی بخشی از این جستار است.


فرهنگ شیوع یافته ی موسوم به "نزاکت سیاسی" در هنگام ربایش این دختر، به معنای گروه های اوباش بود که معمولن میراثی پاکستانی بریتانیایی است و این پرونده به دلیل آنکه از اینکه نژاد پرست خوانده شود، پلیس از زیر پیگرد قرار دادن مجرمان تفره رفت. این فرهنگ در بریتانیا دگرگون نشده است. اگر این فرهنگ روزگاری دگرش می یافت، آنهایی که این دیدگاه را شایع کردند که زیر پیگرد قرار دادن گروه های اوباش الله پرست و یا هتا ابراز نگرانی درباره ی آنها، "اسلام هراسی" تلقی می شود، آنها نیز باید مورد پیگرد قرار بگیرند.

اما این به معنی کشاندن همه ی دستگاه و جناح چپ به دادگاه است، که چیزی نامحتمل است.

سارا همان دختر است و با میل خود ازدواج نکرده است. او مجبور شده تا با یکی از همان افراد حلقه ی اوباش ازدواج کند که وی را به شکلی موثر مجبور کرده بود تا پس از ربایشش در بوستان "تسکو" (Tesco) در حومه ی لندن، به عنوان برده ی جنسی این فرد اوباش الله پرست درآید.

این دختر دزدیده شده، یک انگل ایسی است و در همان لحظه ی فرتوربرداری عروسی، از پشت از سوی شوهر تحمیلیش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. سارا در سن ۱۵ سالگی ربوده شد و به زور به ازدواج آن نره خر الله پرست درآمد و برای ۱۲ سال برده ی جنسی او بود. او که هرگز دوست پسری نداشته است، مشغول تحصیل در آموزشگاه بود و امیدوار بود روزگاری ماما شود.


پس از آنکه وی به تسکو بازنگشت، خانواده ی او فشار آوردند تا خودشان به جستجوی دخترشان بپردازند. مادر دختر به نام "جانت" گفت که پلیس گفته بود چند روز صبر کنید، او خودش بازخواهد گشت، اما او هرگز بازنگشت.

سارا ۵ سال پیش از آنکه رسوایی افتضاح آزار جنسی دختران سپید پوست از سوی اوباش متجاوز به دختران، در سال ۲۰۱۰ و برای نخستین بار افشا شود، پس از بررسی های دیلی میل و سپس دولت، ربوده شده بود. پس از این مصیبت، این دختر بیچاره ۸ بار سقط جنین می کند که پنج بار آن از سوی همان پزشک در بیمارستان "NHS" و دیگر پزشکان در درمانگاه های پشت خیابانی غیر قانونی انجام شده بود !!

او مجبور شده بود تا تازی نامه را به عربی بیاموزد و تنها اجازه داشت تا به زبان های اردو و پنجابی پاکستانی سخن بگوید.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د