رد شدن به محتوای اصلی

چپ های خائن جهانی

همه ی انسان های باشعوری که مزدور و کس کش سیاسی نباشند، به خوبی می دانند که جریان های مارکسیستی و چپ از هر رنگ و شکلش، آرمانی به جز نابودی زیرساخت های تمدنی و فرهنگی جامعه ای که در آن هستند، ندارند. این دشمنی با فرهنگ و تمدن، در کشور ما به شکل دشمنی با ایران و تاریخ آن نمود یافته است، به گونه ای که حرامزادگان چپ اندیش چپ مسلک، از هیچ گونه توهین و ناسزایی به کوروش بزرگ و فردوسی بزرگ گرفته تا حفظ امنیت ملی و تمامیت آبی و خاکی کشور، دریغ و فروگزار نکرده اند.


اکنون در قالب جمهوری اسلامی، چپ های الله پرست ایرانی ستیزی به گزاف بر سریر قدرت ایران نشسته اند که دوستان آنان در سرتاسر جهان، یا گروه ها و دولت های چپ اروپایی و حزب چپ بعث سوریه است یا قراضه های سیاسی چینی و کره ی شمالی و تپاله ی بازمانده از شوروی.

اما همین چپ ها که جانشان در برادری بی شرفی و دشمنی با تمدن بشری درمی رود، در سوئد نیز ریشه ای اساسی دارند و برای بیش از یک سده است که با دمکراسی بازی و سرگرم کردن ملت به این و آن مجانی و وعده های سر خرمن دادن، این کشور را به سوی دشمنی با کشور اسراییل و هم نوایی با رژیم های فاشیست و ضد مردمی ایی همچون ولایت فقیه سوق داده اند و دولت چپ فمنیستشان با لچک های تحقیر آمیز زن ستیز، در برابر آخوند "روحانی" در یک صف به مانند بچه گدایان و یتیمچه ها می ایستند تا تکه ای از سهم فروپاشی ایران را به سان لاشخوری بکنند و به قطب شمال ببرند.


همین کثافات چپ خلقی که همیشه مورد پشتیبانی فراریان مجاهد خلق عن زاده و کثافات تروریست برادرشان یعنی گروهک تروریستی فداییان خلق بوده اند، با هزار و یک دسیسه و دروغ و بایکوت خبری، هم نوایی سازمان ها و دولت سوسیالیستی و چپ این کشور با تروریست های الله پرست و چپ فلستینی را نادیده می گیرند و موجب شده اند که از جیب مردم بدبخت و چپ زده ی سوئد، سالانه ملیون ها دلار به سوی جیب مفت خوارگان همیشه ول معطل فلستینی غزه نشین صادر شود و نتیجه ی آن همانگونه که می دانیم و می بینیم، چیزی به جز تداوم جنگ و ترور و دهشت زایی در منطقه و یهودی ستیزی نبوده است.

در واقع، الله پرستان در چارچوب برنامه ی کلان جهانی اسلامی سازی، دست در دست اتحادیه ی اروپای چپ و سوسیالیست به سرکردگی آلمان، فرانسه و سوئد، بر این مهم اشتراک نظر دارند که دشمنی با اسراییل را ادامه دهند و هم زمان، از هر راه ممکن، با جمهوری انیران اسلامی همکاری داشته باشند تا دست نشانده ی خود در ایران را برای مقاصد پیشرویشان در آینده، نگاه داشته و پر و بال دهند.

هرگز نباید به سیاست مداران اروپایی اعتماد کرد. آنها پلیدترین و بی شرف ترین نوع سیاست مداران جهان هستند.


در سوئد، در چشم پوشی عمدی همه ی رسانه های این کشور نسبت به همکاری دولت و سازمان های چپ با نهادهای تروریستی فلستینی، دولت سوسیالیستی چپ سبز کنونی، بر اساس رویه ای سنتی و همیشگی، با دو گروه تروریستی فلستینی همکاری تنگاتنگی دارد که هرگز خبرش را منتشر نمی کنند. این دو گروه، یکی سازمانی به نام "گروه ۱۹۴" و دیگری "جبهه ی دمکراتیک آزادی فلستین" (DFLP) است که همانگونه که از نامش پیداست و لفاظی دمکراتیک را یدک می کشد، یکی گروهک کمونیستی بیشتر نیست.

این دو سازمان تروریستی که در سوئد به شکلی آزاد فعالیت دارند و از پشتیبانی همه جانبه ی دولت و نهادهای چپ اندیش این کشور برخوردارند، در برخورد مسلحانه و خشونت آمیز و کشتار یهودیان و مردم اسراییل، تبلیغات گسترده ای دارند که در عین بی خبری مردم جهان، در سوئد آزاد و متمدن حقوق بشری، در اوج آزادی فعالیت می کنند، دفتر رسمی دارند و سالانه ملیون ها دلار از دسترنج مردم این کشور را به بهانه ی تزریق بخشی از مالیات از سوی دولت به سازمان های خود، می بلعند. این دو سازمان، در روش به اصطلاح سیاسی خود، دقیقن به مانند حرامزادگان مجاهد خلق و فدایی خلق، به جای دمکراسی و آزادی بیان، از تفنگراسی و کشتار و ترور و بمب گزاری و آزادی گلوله بهره می برند، اما برای لاپوشانی و مردم فریبی، بر خود نام دمکراتیک گزاشته اند.


"نیما غلامعلی پور" نماینده ی ایرانی تبار مجلس محلی "مالمو" سومین شهر بزرگ این کشور، درباره ی کثافات چپ خلقی سوئد و همراهی رسانه های به اصطلاح بی طرف در همکاری با گروهک های تروریستی چپ و الله پرست فلستینی، می نویسد:

"رسانه ها هنگامی که «لیبرال» نامیده می شوند، ناراحت می شوند. خوب، اگر رسانه ها خیلی بی طرف باشند، چرا هیچ کدام از این بافتنی ها راجع به این که چرا حزب چپ با گروه ۱۹۴ و DFLP همکاری می کنند، چیزی نپرسید ؟ گروهی از ۱۹۴ در انتخابات مجلس حضور داشتند. حزب چپ نشست های همیشگی با گروه ۱۹۴ و DFLP دارد.

خیلی خوب، پس این همکاری میان حزب چپ و یک سازمان خشن که تروریسم را جشن می گیرد، بنا بر تاریخ نگاران و روزنامه نگاران در اینجا در سوئد، کاملن ناخوشایند است. اما هر جستار ف. بوک از یک دموکرات سوئدی را شما باید بررسی، تفسیر و تجزیه و تحلیل کنید و دست کم یک صد مقاله برای آن بنویسید.

به همین دلیل است که رسانه ها لیبرال نامیده می شوند. رسانه ها بی طرف نیستند و یا هتا نزدیک به بی طرف بودن هم نیستند و این دقیقن همین است که چرا "یوناس خوستد" می تواند بر خلاف این واقعیت که حزب چپ با یک سازمان خشونت ورز که ضد یهودیت را گسترش می دهد، به چاک بزند و دربرود.

اگر رسانه ها اکنون ناراحتند که لیبرال نامیده شوند، آنها همیشه می توانند کار و وظیفه ی خود را آغاز کنند و حزب چپ را بررسی کنند، زمانی که این حزب با سازمان های خشونت گرا همکاری می کند. هیچ کس آنها را از انجام کار و وظایف خود جلوگیری نخواهد کرد !!"

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د