نوروز پرویز ناتل خانلری نوروز اگر چه روز نو سال است، روز کهنهي قرنهاست. پيري فرتوت است که سالي يک بار جامهي جواني ميپوشد تا به شکرانهي آن که روزگاري چنين دراز بسر برده و با اين همه دَمسردي زمانه تاب آوردهاست، چند روزي شادي کند. از اينجاست که شکوه پيران و نشاط جوانان در اوست. پير نوروز يادها در سر دارد. از آن کرانهي زمان ميآيد، از آنجا که نشانش پيدا نيست. در اين راه دراز رنجها ديده و تلخيها چشيدهاست. اما هنوز شاد و اميدوار است. جامههاي رنگرنگ پوشيدهاست، اما از آن همه، يک رنگ بيشتر آشکار نيست و آن رنگ ايران است. در بارهي خلق و خوي ايراني سخن بسيار گفتهاند. هر ملتي عيبهايي دارد. در حق ايرانيان ميگويند که قومي خوپذيرند. هر روز به مقتضاي زمانه، به رنگي درميآيند.با زمانه نميستيزند، بلکه ميسازند. رسم و آيين هر بيگانهاي را ميپذيرند و شيوهي ديرين خود را زو...