رد شدن به محتوای اصلی

اسكندر خواست از كوروش تقلید كند ولی نتوانست

اسكندر خواست از كوروش تقلید كند ولی نتوانست



پس از اینكه جهان گشایی های اسكندر به پایان رسید و بر تخت فرمانروایی تكیه زد، تازه فهمید بین رؤیای ایجاد یك امپراتوری جهانی با توفیق اداره آن تفاوت بسیار است و بی شك همین نكته بود كه او را به شیوه حكومت كوروشی كه كه وی در او به چشم یك سرمشق یا یك رقیب می نگریست، علاقه مند كرد.طرح اختلاط نژادها و ایجاد برادری جهانی بی شك الگوبرداری از شیوه های فرمانروایی كوروش بود كه وی در اجرای آن ناكام ماند.

 وی هرچند به عنوان یك سردار و یك فاتح به طور بی مانندی موفق بود، به عنوان یك سیاستمدار و یك فرمانروا به هیچ وجه نتوانست لیاقت از خود نشان دهد.
وقتی پس از ناكام ماندن در جلب قلوب ملت ها و در اوج عیش و عشرت و مردم كشی در سی و سه سالگی درگذشت ، دنیایی كه در این فتوحات خونین به دست آورده بود به قول اچ.جی.ولز نویسنده انگلیسی، مثل گلدان گرانبهایی كه از دست های ناشی و لرزان یك كودك بیفتد چنان بر زمین خورد كه یكباره قطعه قطعه گشت. تا حدود هشتاد سال بعد از او نیز ایران همچنان قسمتی از این اجزای گلدان شكسته بود. روح یونانی كه اسكندر برای نشر و توسعه آن تجهیز شده بود، نتوانست بر حیات ایران غلبه كند و نفوذ آن از حد سطح و ظاهر، آن هم برای مدتی محدود فراتر نرفت.

چنین است كه بین مورخان در سطح جهان، در مورد اسكندر بسیار اختلاف نظر هست و بسیاری از نوشته ها از بدبینی و بدگمانی نسبت به او حكایت می كند. در حالیكه در مورد كوروش چنین نیست و دوست و دشمن یكصدا او را می ستایند و بزرگ می دارند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د