رد شدن به محتوای اصلی

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا - ۱/۲

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا
پس از گزشت چار دهه از شورش شوم ۵۷، نگاهی به ترکیب گروه دانشجویان پیرو خط عمام و آنچه در نهایت پس از ماجرای اشغال رایزنی آمریکا بر آنها گزشت و نیز، این موضوع که مرتکبان آن خیانت و تجاوز، امروز چه فعالیتی دارند، برای امروز ما و آیندگان مهم است.

دانشجونمایانی که پسین روز ۱۳ اُم آبان‌ ماه سال ۱۳۵۸ فرار خورشیدی، به عنوان اشغالگران رایزنی آمریکا در برابر خبرنگاران قرار گرفتند و ضمن به دست دادن شماری از سلاح‌ های آمریکایی‌ ها، دو بیانیه درباره ی چرایی و چگونگی این اقدام خواندند، برای معرفی خود عبارت "دانشجویان پیرو خط عمام" را به کار بردند. از همان زمان، در همه ی نشست های خبری و برنامه‌ های تلوزیونی و رادیویی و نشریات، نام این دانشجویان برده نمی‌ شد و بیشتر رسانه‌ های مزدور جریان اصلی، به همان عبارت کزایی و من درآوردی "دانشجویان پیرو خط عمام" اکتفا می کردند.

پس از گزشت چار دهه از این رویداد تروریستی، نگاهی به ترکیب این گروه به اصطلاح دانشجویی و آنچه سرانجام پس از ماجرای اشغال رایزنی آمریکا بر آنها گزشته و اینکه این حرامزادگان اکنون به چه فعالیتی مشغول هستند، کار واجبی است؛ آن‌ هم در شرایطی که در بهترین حالت، هنوز بیش از ۵۰ نام از این ۳۰۰ تروریست دانشجونما افشا نشده است.

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا
"ابراهیم اصغر زاده"، "محسن میردامادی"، "حبیب‌ الله بی طرف"، "رضا سیف‌ الهی"، "رحیم باطنی" و "احمد رضا اسلامی"، تروریست های هموند هیئت مرکزی اشغال رایزنی آمریکا در تهران بودند. چند سال پیش، مشخص شد که طراح اصلی اشغال رایزنی آمریکا، در ظاهر ابراهیم اصغر زاده بوده است، در حالی که همه ی این برنامه ریزی ها در روسیه ی شوروی و از سوی ک گ ب انجام شده بود.

"علی‌ اصغر زحمتکش"، "عباس عبدی"، "سید محمد هاشمی اصفهانی"، "اکبر رفان"، "محمد رضا خاتمی"، "محسن امین‌ زاده"، "رحمان دادمان"، "شمس‌ الدین وهابی"، "وفا تابش"، "محمد نعیمی‌ پور"، "حسین شیخ‌ الاسلام" و "فروز رجایی‌ فر" نیز، تروریست های هموند شورایی به نام "شورای بازو" بودند که در کنار شورای مرکزی و اصلی قرار داشت.

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا
همچنین محمد رضا خاتمی، محسن امین‌ زاده، محمد نعیمی‌ پور و "معصومه ابتکار"، وظایف مرتبط با روابط‌ عمومی را بر عهده داشتند و "احمد حسینی" بر هیئت روابط عمومی سرپرستی می‌ کرد. "حسین کمالی" مسئول تبلیغات بود. بررسی اسناد به دست آمده از رایزنی اشغال شده ی آمریکا در تهران، که خیلی زود به "لانه ی جاسوسی" معروف شد را، "وفا تابش"، "حسین شیخ‌ الاسلام" و فروز رجایی‌ فر انجام می‌ دادند. البته شیخ‌ الاسلام و رجایی‌ فر به دلیل چیرگی به زبان عربی و انگل ایسی، در کنار معصومه ابتکار که مترجم و سخنگوی انگل ایسی‌ زبان دانشجونمایان اشغالگر بود، گاهی نقش مترجم را هم ایفا می‌ کردند.

این دانشجونمیان، شش ماه نخست پس از اشغال رایزنی آمریکا، در آن باقی ماندند، اما کم‌ کم گروگان‌ ها را تحویل دادند و هم زمان با آغاز جنگ ضد ملی، از آنجا که پیشتر دوره‌ های آموزش نظامی دیده بودند، راهی جنگ شدند.

در همین راستا، تروریست اکبر رفان به عنوان نخستین فرمانده ی نیروی هوایی سپاه معرفی شد. تروریست حسین دهقان مدتی به لبنان رفت و در دهه ی ۸۰ ف. خ.، به سرکردگی بنیاد شهید انقلاب توده ای اسلامی رسید. تروریست رضا سیف‌ اللهی هم، کمی پس از آن سرکرده ی اطلاعات سازمان تروریستی سپاه پاسداران و نخستین فرمانده ی نیروی سرکوبگر انتظامی شد. تروریست علیرضا افشار نیز، به عنوان سرکرده ی ستاد مشترک سپاه پاسداران، سرکرده ی کل بسیج و معاون عقیدتی سیاسی یا به اصطلاح فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم مشغول به کار شد. تروریست ها احمد رضا کاظمی، علی زحمتکش، سید محمد رضا خاتمی و محمد نعیمی‌ پور نیز، از دیگر دانشجونمیان پیرو خط عمام بودند که در دهه ی خونین و دهشتناک۶۰ فرار خورشیدی، رخت زبون پاسداری اسلام را پوشیدند.

سید محمد رضا خاتمی حرامزاده از تروریست های اشغالگر اصلاح طلب رایزنی آمریکا در تهران
و برادر روباه سبز سید محمد خاتمی رییس جمهور رژیم اسلامی
تروریست ها "حسین علم‌ الهدی"، "محمد فاضل"، "سیف فاتح لانه"، "علی حاتمی"، "محسن وزوایی"، "عباس ورامینی"، "علی صبوری"، علیرضا هادی‌ پور"، "حسین شوریده"، غلام حسین بسطامی"، "عبد الرحمن یاعلی مدد"، "حسین بهادری"، "فضل‌ الله عابدینی"، "حمید صفایی" و "جلال شرفی" نیز، دیگر افرادی بودند که مستقیم یا غیر مستقیم، در جریان اشغال رایزنی آمریکا حضور داشتند و با آغاز جنگ ایران و عراق، در جبهه‌ های جنگ حاضر شده و به شهادت یا هلاکت رسیدند.

نهایتن با پایان یافتن جنگ، بسیاری از دانشجونمایان پیرو خط عمام به استخدام دستگاه‌ ها و سازمان‌ های حکومتی درآمدند. برای نمونه، "حسین شیخ‌ الاسلام" که در جریان اشغال رایزنی آمریکا به عنوان یکی از سخنگویان دانشجونمایان پیرو خط عمام نقش بازی کرده بود، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ی رژیم شد و ۱۶ سال نیز در آن معاونت به عنوان کارشناس مسائل منطقه از جمله اسراییل اشغالی (فلستین / Philistine)، لبنان و سوریه فعالیت می‌ کرد. او همچنین حضور در سوریه به عنوان رایزن جمهوری اسلامی برای سه سال، نماینده ی رژیم در هفتمین دوره ی تویله ی شورای اسلامی، معاونت خاورمیانه و همچنین قائم‌ مقامی وزیر امور خارجه ی رژیم را در کارنامه ی سیاه سیاسی خود دارد.

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا
البته شیخ‌ الاسلام تنها هموندی از دانشجونمایان پیرو خط عمام نبود که پس از پایان جریان تروریستی اشغال رایزنی آمریکا در تهران، با وقاحت ویژه ی آخوندی تبدیل به دیپلمات شد !! به جز از او، "محسن امین‌ زاده" هم در دوران فریب اصلاحات، معاون آسیایی وزارت امور خارجه ی رژیم شد و هتا می‌ گفتند در زمان وزارت "کمال خرازی"، به عنوان یک راهنما و مشاور در حد وزیر در سایه، در امور دیپلماسی فعالیت می‌ کرد.

هر چند تجربه ی دانشجونمایان پیرو خط عمام تنها از حضور در مناسب حکومتی، تنها محدود به عرصه ی دیپلماسی نشد و نمایندگی های شهری و روستایی رژیم در تویله ی شورای اسلامی نیز، یکی دیگر از عرصه‌ هایی بود که چندین و چند نفر از این دانشجونمایان، پسین ها به آن راه پیدا کردند. "ابراهیم اصغر زاده" در تویله ی سوم مجلس، "طاهره رضا‌ زاده" زیرخواب اصغر زاده و "شمس‌ الدین وهابی"، "محمد نعیمی‌ پور" و "سید محمد رضا خاتمی" در تویله ی ششم شورای اسلامی، دیگر تروریست های اشغالگری بودند که رژیم آنها را به عنوان نماینده ی شهر خود، در تویله ی شورای اسلامی جا کرد و سید محمد رضا خاتمی نایب‌ رییس تویله ی ششم هم شد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د