رد شدن به محتوای اصلی

سنگسار در اسلام - ۳: سنگسار در قرآن آمده است

سنگسار در اسلام - ۱
سنگسار در اسلام - ۲

سنگسار در قرآن آمده است
همچنین در سوره ی کزایی مائده، آیه ی ۴۳ آمده است:

"وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَـئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ".
"چگونه تو را داور قرار می دهند در حالی که تورات که دربردارنده ی حکم الله است، در نزد آنهاست ؟ سپس از حکم تو رويگردان می شوند و اينان ايمان نياورده اند".

تصویر یکی از نخستین اعدام های جمهوری اسلامی به روش سنگسار
که نر و ماده های عرضشی یا تروریست های سپاه پاسداران مشغول
فراهم کردن بساط سنگسار می باشند
بسیاری از مفسران تازی نامه به این اعتقاد دارند که این آیه در مورد سنگسار آمده است و یهودیان برای آزمایش کردن پیامبر خودخوانده ی اسلام و آگاهی از میزان دانشش از تورات، از او پیرامون مجازات زناکار پرسش کرده بودند. برای نمونه، به تفسیر زیر توجه کنید:

حجه التفاسیر جلد ۴، رویه ی ۱۵۱، خط ۱۴:
و ای پیامبر، چگونه تو را حکم می سازند و حال اینکه تورات نزد ایشان است، در آن حکم خدا (به سنگسار)، سپس اعتراض می کنند از پس از آنکه تو حکم کرده ای موافق کتاب ایشان و نیستند آنان باور دارندگان حکم کتاب تورات (که سنگسار است).

از استدلال یعنی تایید غیر مستقیم سنگسار به واسطه ی تورات گزشته، در قرآن در مورد زناکار اینگونه آمده است:

سوره ی کزایی نسا، آیه ی ۱۵:
"وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً".
"و از زنان شما آنان که مرتکب فحشا می شوند، از چار تن از خودتان بر ضد آنها شهادت بخواهيد. اگر شهادت دادند، زنان را در خانه ی زندانی کنید تا مرگشان فرا رسد يا الله راهی پيش پايشان نهد".

سنگسار همیشه جزوی از افتخارات دینی و مذهبی گله های مومن به ویژه الله پرستان
بوده است، تا حدی که با ذوق هنرمندانه و ادبی، نسبت به سرودن شعر و کشیدن نقاشی
از آن اقدام می کرده اند
ترجمه ی یاد شده از "عبد المحمد آیتی" است. وی اشاره ای به راهی که الله پیش پای زناکار بگزارد نکرده است، اما بسیاری از مترجمان قرآن اشاره به حدودی که سپس برای زنا در اسلام مشخص شده، کرده اند. مفهوم این آیه این است که باید زنانی که مرتکب فحشا می شوند را در خانه زندانی کنند تا مرگشان فرا رسد و یا الله راهی در برابر آنها بگزارد. اکنون مفهوم این راهی که قرار است الله پیش پایشان بگزارد چیست ؟ منظور حدی است که در زمان نزول این آیه هنوز مشخص نبود و پسین ها مشخص شد. یعنی این آیه پسین ها منسوخ شد و دیگر حکم اسلام در مورد زنانی که به فحشا دچار می شوند، این نیست که در خانه زندانی شوند، بلکه حدودی برای آنها مشخص شد که این حدود را هم می توان در قرآن و هم در احادیث یافت. به حدیث زیر که مورد توجه فقیهان سنی است توجه کنید:

سنگسار از راه یهودیت وارد اسلام شده و الله مدینه راه و روش انسان ستیزانه ی یهوه
را به روش سنگسار پیش گرفته و در تازی نامه ی منسوب به خود آورده است
ترجمه ی صحیح مسلم، جلد دوم، رویه ی ۶۵، شماره ی ۳۲۰۰:
"عباده بن صامت گفت: «هنگامی که بر راسولولا وحی نازل می شد، وی بسیار برانگیخته می گشت و رنگ از رخسار وی می پرید. روزی بر او وحی نازل شد و همین حالت به وی دست داد. پس از وحی، او گفت که این دستور از سوی الله را از من بگیرید، الله راهی پیش پای آنان (کسانی که دچار فحشا می شوند) قرار داده است. کسی که از سوی عقد اسلامی ازدواج کرده باشد،۱۰۰ ضربه تازیانه ی اسلامی می خورد و سپس سنگسار می شود و شخصی که ازدواج نکرده باشد، ۱۰۰ تازیانه ی اسلامی می خورد و برای یک سال از شهر تبعید می شود»".

سنگسار دستور مستقیم الله بود که نخست از زبان محمد بیرون آمد و سپس در قرآن
نوشته شد
مفسران و فقیهان شیعه نیز، در مورد این آیه به همین نتیجه از راه دیگری رسیده اند:

ترجمه ی تفسير الميزان، جلد ۴، رویه ی ۳۷۴:
در تفسير "صافى" از تفسير "عياشى" از "عمام صادق باشی"، روايت آورده كه پیرامون این آيه ی "و اللاتى ياتين الفاحشة..." می گوید:

"اين آيه منسوخ شده و منظور از سبيل، همان حدودى است كه بايد جارى شود. در تفسير عياشى از عمام صادق روايت آورده كه شخصى از وی از اين آيه ی پرسش كرد. حضرتش نالید که: «اين آيه نسخ شده». شخص ديگر پرسيد آن روزها كه نسخ نشده بود، به چه صورت به کار گرفته می شد. نالید: «به اینگونه كه اگر زنى زنا مى داد و چار نفر عليه او شهادت مى دادند، او را در خانه اى زندانی مى كردند و با او سخن نمى گفتند و به سخنش گوش نمى دادند و با او نشست و برخاست نمى كردند، تنها آب و خوراکش را برايش مى بردند تا بميرد و يا پسین ها الله راه چاره اى برايش مقرر سازد. اگر بى شوهر بوده، تازيانه اش بزنند و اگر شوهردار بوده سنگسار شود»".

طلافت دین مبین اسلام تنها آنجا آشکار نمی شود که هزرط علی اُبنه آب طالبی، با مهربانی
ویژه ی هزرطش سر می بریده، بلکه این عطوفت اسلامی، همه ی جنبه های قتل و آدمکشی
آن دین هنیف را در بر می گیرد و در اسلام عزیز سفارش شده است که پیش از سنگسار فرد،
به وی آب و دانه ی کافی داده شود !!
شخصى پرسيد:
"معناى آيه ی «و اللذان ياتيانها منكم» چيست ؟ نالید: «معنايش اين است كه اگر دختر دوشیزه، همين کار زشتى را كه اگر بيوه زن مرتكب آن مى شد ،به آن گرفتارى مبتلا مى گشت مرتكب شود، بايد شكنجه شود». آنگاه در پاسخ به پرسش از معناى شكنجه نالید: «يعنى زندانی مى شود تا آخر حديث». نویسنده ی «قدس سره» می نویسد: «اين قصه يعنى حكم جارى در مورد زنان در صدر اسلام كه زندانی كردن تا آخر عمر در خانه ها بوده، مطلبى است كه به چند روش از راه اهل سنت از «ابن عباس» و «قتاده» و «مجاهد» و غير ايشان روايت شده است. نخستی از سدى گفتاورد شده كه می گوید زندانی كردن در خانه حكمى بود ویژه ی بيوه زنان و اما اينائى كه در آيه ی دوم آمده، حكم ویژه ی دوشيزگان و كنيزان* است»".

*کنیز: برده ی جنسی.

آرش بی خدا

منبع

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د