رد شدن به محتوای اصلی

حکم زندان برای نویسنده و وبلاگ نویس ایرانی سوئدی پس از بازگشت به ایران الله زده

بیش از یک سال از بازداشت "عبد الحسین عرفانی‌ خانقاهی"، نویسنده ی دو تابعیتی ایرانی سوئدی می‌ گزرد. چنان موهایش سپید شده بود که خانواده‌ اش نشناختندش. جرم او نویسندگیست: "تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و...".

عبد الحسین عرفانی‌ خانقاهی، نویسنده ی دو تابعیتی ایرانی سوئدی که پس از سفر به ایران
در سال ۹۶ فرار خورشیدی، از سوی رژیم جمهوری اسلامی بازداشت شد
عبد الحسین عرفانی‌ خانقاهی معروف به "فرهاد عرفانی و مزدک"، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی دو تابعیتی است که در سال ۱۳۹۶ فرار خورشیدی برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرد و در دی‌ ماه به هنگام بازگشت به سوئد، در فرودگاه بازداشت شد.

آقای عرفانی‌ خانقاهی که در پاییز سال ۱۳۹۶ فرار خورشیدی، برای دیدار با خانواده به ایران سفر کرده بود، در یازدهم دی ماه ۱۳۹۶ فرار خورشیدی و به هنگام بازگشت به سوئد، در سالن گزار فرودگاه از سوی مزدوران حفاظت فرودگاه دستگیر و به یکی از پایگاه‌ های وزارت بدنام اطلاعات در تهران منتقل شد. این شهروند دو تابعیتی، سرانجام به زندان وکیل‌ آباد مشهد منتقل شد.

خانواده ی این زندانی، یک ماه پس از بازداشتش از جایگاه بازداشت او با خبر شدند. همچنین او دو ماه پس از بازداشت، برای نخستین بار اجازه یافت با خانواده اش دیدار کند. در این مدت، موهای سر و صورتش به اندازه ای سپید شده بود که برادرش او را به سختی شناخت !!

پس از گزشت دو ماه از بازداشت عرفانی‌ خانقاهی، بازپرس پرونده و معاون دادستانی شهر مشهد قاضی "حسن حیدری"، برای آزادی موقت او تا زمان دادگاه، قرار وثیقه ی پانصد ملیون تومانی صادر کرد. بستگان او پس از تهیه ی وثیقه و سفر به مشهد و بازبرد به بیدادگاه، آگاه شدند که قاضی و معاون دادستان رژیم در مشهد، دیدگاهش را دگرش داده است و مبلغ وثیقه، صد ملیون تومان افزایش یافته است.


پس از پرداخت مبلغ مورد نظر به حساب دادستانی، باز هم معاون دادستان دیدگاهش را دگرش داد و پذیرش یا نپذیرفتن وثیقه را به دادگاه موکول کرد. به این ترتیب، عرفانی‌ خانقاهی ضمن تامین وثیقه، همچنان در زندان به سر برد.

پس از پنج ماه، این شهروند دو تابعیتی در شعبه ی ۴ بیدادگاه انقلاب رژیم در مشهد، به سرکردگی قاضی "منصوری"، با استناد به کتاب‌ ها و مقالات منتشر شده‌ ی نویسنده در سوئد و نیز در شبکه‌ های مجازی، به اتهام "تشویش اذهان عمومی" و "تبلیغ علیه رژیم"، به ۵ سال زندان تعزیری محکوم شد. او همچنین در پرونده‌ ای جداگانه در شعبه ی ۱ دادگاه کیفری، به اتهام "توهین به سرکردگان رژیم جمهوری اسلامی"، برای بار دیگر به ۵ سال زندان تعزیری محکوم شد.

آقای عرفانی‌ خانقاهی، در مجموع در بیدادگاه آغازی به ۱۰ سال زندان تعزیری محکوم شد. سرانجام هر دو حکم بیدادگاه انقلاب و بیدادگاه کیفری رژیم در مشهد، در بیدادگاه بازنگری، به ۳۶ ماه یا ۳ سال زندان کاهش پیدا کرد.

عبد الحسین عرفانی‌ خانقاهی معروف به فرهاد عرفانی و مزدک، ۵۶ ساله و دارای تابعیت سوئد است که از سال ۱۳۷۶ فرار خورشیدی در این کشور زندگی می کند.

از آثار او، می‌ توان به "از نگاه خیس تا بوسه‌ های تلخ"، "ترانه‌ های تنهایی" و "شکوفه‌ های بینالود" اشاره کرد. او، که یک دختر ۲۴ ساله دارد، هم‌ اکنون در بند ۴ زندان وکیل‌ آباد مشهد و بدون رعایت اصل تفکیک جرائم، در کنار زندانیان جرائم مالی، در حال گزراندن دوران زندان بیدادگرانه ی خود می باشد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د