رد شدن به محتوای اصلی

شاهزاده نباید از تروریست تجزیه طلب پانکرد "رامین حسین پناهی" دفاع کند

پشتیبانی شاهزاده "رضا پهلوی" از تروریست تجزیه طلب پانکرد "رامین حسین پناهی" که به درستی و بنا بر سبک میهن پرستانه ی ایران رضا شاهی و به مانند نیای حرامزاده ی خود "قاضی محمد" به جوخه ی اعدام و دار مکافات آویخته شد، مایه ی شرم و نکوهش بسیار است.


شاهزاده رضا پهلوی نباید از تروریست های تجزیه طلب دفاع کند.

در پیامی که پیشتر از سوی شاهزاده به مناسبت ۲۱ آذر سالروز نجات آذربایگان منتشر شده بود، وی با رویکردی درست و میهن پرستانه، علیه مواضع تروریست های تجزیه طلب موضع گرفته بود. رفتار شاهزاده در پشتیبانی از تروریست پانکردی که با شورش مسلحانه به سبک فداییان و مجاهدین خلق، دست به تفنگ برده و ایرانیان را کشتار کرده اند و هم زمان فرخنده گویی به مناسبت ۲۱ آذر ماه، با یکدیگر تناقض و تضاد دارد.


به دیگر سخن، تضاد رفتار شاهزاده آنجاست که وی رفتاری مبتنی بر اعدام تروریست ها را در مورد تروریست تجزیه طلب رامین حسین پناهی درست نمی داند، اما سالروز تار و مار کردن و به دار آویختن قاضی محمد و فرقه ی استالینی "سید جعفر پیشه وری" خائن را شاد باش می گوید !!

شاهزاده باید به هواداران خود در این مورد پاسخگو باشد.

افزون بر این، من به عنوان یکی از هواداران وی، با امر اعدام موافقم و درباره ی چند و چون آن و ویژگی هایی که یک اعدام می بایست داشته باشد، پیشتر چند مقاله را نوشته و منتشر کرده ام. اگر شاهزاده مخالف اعدام است، باید متوجه باشد که این دومین نکته ای است که من با وی محل اختلاف دارم، هر چند خود نیز پیشتر یکی از مخالفان اعدام بودم. اعدام امری ضروری و لازم برای جامعه ای وحشی و عقب مانده و دچار هزاران بزه و تبهکاری همانند ایران می باشد.


از شاهزاده رضا پهلوی می خواهم که بازی تک گویی را رها کند و بر اساس اصل دمکراسی، صدای همه ی هواداران خود را بشنود. صدای هوادارانی که مخالف برخی از رویه های وی هستند که در این مقاله به دو نمونه ی اعدام و پشتیبانی از تروریست تجزیه طلب پانکرد اشاره کردم. اسولن هزاران نفر دیگر در ایران اعدام می شوند و جای شگفتی آنجاست که شاهزاده چرا عمدن و به تکرار، انگشت خود را تنها بر روی موجود کثافت و ایرانی ستیزی همچون ناخاله و دستمال گهی سیاسی رامین حسین پناهی فشار می دهد.

از ایرانیان میهن پرست می خواهم که در این مورد، خواهان پاسخگویی شاهزاده باشند تا وی در این مورد روشنگری کند. پاسخ هر چه که باشد، هتا اگر پرسش من بدون پاسخ بماند، نتیجه گیری قاطعانه ای بر سر آن خواهم نمود.


نباید از تروریست ها دفاع کنید

این زندانی به اصطلاح سیاسی، کرم رامین حسین پناهی داشته. نباید از یک تروریست تجزیه طلب پانکرد دفاع می کرد.

الان یعنی این زندانی سیاسی بوده ؟! پشتیبانی از تروریسم، خیانت محسوب می شه و پشتیبانی از این انگل ها، پشتیبانی از تروریسم و تجزیه طلبیه و ماهیت مبارزه ی سیاسی میهن پرستانی چون زنده یاد "شاهپور بختیار" را لکه دار می کند. هر گردی گردو نیست و اینها هم میهن دوست و مبارز سیاسی نیستند.

بیشعوری سیاسی در اپوزوسیون بیداد می کند. اگر قرار باشد هر کس که مخالف جمهوری اسلامیست را لقب مبارز سیاسی بدهیم، پس هتمن گروهک تروریستی مجاهدین خلق و توده ای ها و فدایی ها و اینجور حیوانات هم مبارز سیاسی بودند و ما خبر نداشتیم !!

هر کس به جز راهی که زنده یاد شاهپور بختیار رفت برود، یک خائن به ایران است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د