رد شدن به محتوای اصلی
رمز داوینچی، توهین به مسیحیت به نفع توجیه صهیونیسم


رمز داوینچی عنوان فیلم سینمایی محصول سال 2006 ساخته¬ی ران هاوارد و از کمپانی «کلمبیا پیکچرز» (متعلق به سونی) است که در اواخر می 2006 به نمایش عمومی در آمد.
این فیلم اقتباسی از رمانی با همین نام نوشته ی دن براون است. رمانی جنجالی و پر فروش که در سال 2003 توانست بر مجموعه ی هری پاتر پیشی بگیرد این کتاب به ۴۴ زبان (از جمله فارسی) ترجمه و یک بازی ویدئوئی نیز بر اساس آن ساخته شد و به دلیل فرضیه ای که در مورد تاریخ مسیحیت مطرح می نمود جنجال بزرگی به راه انداخت. فیلم رمزداوینچی همانند رمان خود توانست پر فروش باشد. درجشنواره ی کن در سه روز نخست نمایش توانست 77 میلیون دلار بفروشد و در سال 2006 بهترین افتتاحیه را داشته باشد.
در کل، پروژه ی رمز داوینچی با فراز و نشیب های فراوانی رو برو بوده و اعتراضات زیادی به همراه داشته این رمان درکشورمان ایران به دلیل اعتراضات مسیحیان ایران از چاپ هفتم به بعد اجازه تجدید چاپ نیافت، گفتنی است که محدودیت هایی نیز در سراسر دنیا نیز بر این رمان اعمال شده و کسانی چون مل گیبسون نیزکه خود با کارگردانی فیلم مصائب مسیح از سوی یهودیان افراطی مورد انتقاد قرار گرفته بود به این فیلم اعتراض نموده اند که در جای خودش شنیدنی است. در زیر نقد کوتاهی بر این فیلم خواهیم داشت:
خلاصه داستان:
پروفسور رابرت لنگدان استاد نمادشناسی مذهبی دانشگاه هاروارد که برای ارائه ی کنفرانس در پاریس به سر می برد در شب کنفرانس به دلیل تبحر وی در کشف نماد های مذهبی به موزه ی لوور فرا خوانده شده و به اتهام قتل ژاک سانیر (رئیس موزه ی لوور) بازداشت می شود در آنجا بعد از رویارویی با جسد ژاک سانیر که شبیه به نقاشی آناتومی انسان اثر لئوناردو داوینچی قرار گرفته است و در کنار آن اعداد و ارقام رمزی نوشته شده , با دختری به نام سوفی نوو (نوه ی ژاک سانیر) آشنا شده و به کمک او موفق فرار از دست پلیس فرانسه می شوند.
 در ادامه نیز با یاری یکی از دوستان رابرت لنگدان به نام لی تی بینگ به انگلستان می گریزند. در آن جا به کمک تجربه ی رابرت لنگدان , مرحله به مرحله به کشف رموزی می پردازند که ژاک سانیر قبل از مرگش آن ها را برای جلوگیری از مدفون شدن بزرگ ترین راز بشریت به جای گذشته بود , و نهایتاً به حقیقتی پی می برند که به مدّت 20 قرن از سمت کلیسای کاتولیک مخفی مانده بود. این حقیقت ابدی نبودن مسیح (علیه السلام) و ازدواج ایشان با فردی به نام مریم مجدلیه است در این میان صومعه ی صهیون(دیر صیهون، محفل سرّی اروپایی که در سال 1099 بنیان گذاری شده) تنها یک وظیفه برای خود متصور است و آن هم محافظت از بزرگ ترین راز تاریخ بشریت است.
 در پایان نیز پس از کشف حقایق مشخص می گردد که سوفی نوو نوه ی ژاک سانیر نبوده بلکه او آخرین نواده ی حضرت مسیح (علیه السلام) است.
این فیلم یا به طور کلی تر از زمانی که رمان رمز داوینچی در سال 2003 منتشر شد پیوسته مورد انتقاد و تحریم از سوی مسیحیان و حتی مسلمانان قرار گرفته که همه به دلیل مطالب غیر مستند و توهین آمیز به حضرت مسیح (علیه السلام) است و حتی عده ای آن را مانند انتشار کاریکاتورهای موهن پیامبر اسلام (صلّل الله علیه وآله) می دانند. امّا سؤال این جاست که این حمله به اعتقادات مسیحیت در راستای چه هدف و به سود چه کسی خواهد بود؟

پیرامون پاسخ به همین سؤال اشاراتی به بخش هایی از این فیلم خواهیم داشت:
اشاره اوّل : به طور کلی در این فیلم تقابل دو اندیشه در قالب شخصیت ها به تصویر کشیده می شود. تفکر اول: تفکر کاتولیکی (آپوس دئی) و کلیسا که با شخصیت هایی چون سیلاس و اسقف آرینگاروسا ارائه می گردد که شخصیت های منفی و خشن که عامل قتل ژاک سانیر رئیس صومعه ی صهیون هستند.
تفکر دوم: این تفکر در تضادی آشکار با اندیشه ی اول و تفکر صومعه ی صهیون است. تفکری واقعیت گرا که از منبع قدرت خداوند در مقابل قدرت کلیسا در روی زمین محافظت می کند و اعضای صومعه دنیا را هم می چر خانند و به طور کلی افرادی مهربان که بزرگ ترین راز بشریت را نگهداری می کنند معرفی می گردند.
اشاره دوم: در این فیلم وظیفه انتقال مفهوم و پیام به عهده ی جملات و شعار هایی که در سراسر فیلم به چشم می خورند گذاشته شده است. در تبلیغات فیلم آمده است: « حقیقت را جستجو کن » همچنین جملاتی چون «صومعه حافظ قدرت خداوند بر روی زمین است»،«صومعه محافظ نسل پیامبران است»، «اعضای صومعه محافظ نوادگان زنده ی عیسی مسیح (علیه السلام) هستند»، «صومعه تنها یک وظیفه دارد که از بزرگترین راز تاریخ نگهداری کند» و ... در سراسر فیلم به چشم می خورند گویی حقیقت مسیحیت قبل از این که نزد مسیحیان باشد نزد صومعه صهیون است و این صومعه است که در20قرن گذشته حافظ این واقعیت بوده و تنها مرجعی که می تواند در مورد گذشته به درستی اعلام نظر کند صومعه صهیون است.
اشاره سوم: نویسنده همچنان می کوشد تا با ارجاعات علمی و استفاده از شخصیت های داستان به فرضیه و اسطوره صومعه وجهه ی علمی و مستند تاریخی دهد.
 کاراکتر هایی همچون نیوتن و داوینچی (به عنوان اعضای صومعه) ژاک سانیر (به عنوان استاد اعظم دیر صهیون و یکی از 4 نفری است که مکان واقعی اختفای اسناد سری دیر صهیون را می داند) و رابرت لنگدان (به عنوان استاد نماد شناسی مذهبی) به افکار نویسنده جنبه ی مستند بیشتری می بخشد.

رفتار کاراکتری مانند رابرت لنگدان در طول این داستان خود جای بحث دارد رابرت لنگدان که خود را یک کاتولیک معرفی می نماید در اوّلین ملاقات خود با لی تی بینگ در منزلش به دلیل جانبداری وی از اسطوره ی صومعه و ازدواج حضرت مسیح (علیه السلام) با او مشاجره نموده وحتی آن را یک حقه می داند اما در ادامه که با راهنماییهایی که توسط رموز به جای مانده از ژاک سانیر به او رسیده پرده از حقیقت برداشته و هنگامی که در کلیسای رزالین با علامت ستاره داوود روبرو می شود و همچنین با کشف شجره حضرت مسیح (علیه السلام) و یا یافنتن حتی قبر مریم مجدلیه(جام مقدس) در زیر هرم شیشه ای لوور به اشتباهات خود پی می برد. رابرت که استادی خبره در امر دین شناسی است نماد کاتولیکی است که بالاخره حقیقت را می یابد و بدین گونه نویسنده قصد دارد که مخاطب رانیز با حقیقت و صومعه صهیون همراه سازد.
در پایان باید گفت که پروژه رمز داوینچی گامی در جهت توجیه صهیونیست و ارائه چهره خوبی از آن است و در ادامه راه توهین و حمله ی صیهونیسم به اعتقادات مذهبی دیگر اقوام و سست بنیان نمودن این اعتقادات به نفع خود است میحسیان و مسلمانان است راهی که تنها به سود صهیونیسم جهانی خواهد بود.


__________________


سرگذشت مریم مجدلیه
سنگسار کنند.او می‌‌گریزد تا به عیسی می‌‌رسد.عیسی داستان را از پیگیران مریم می‌‌پرسد و آنان می‌‌گویند که ما می‌‌خواهیم او را از برای گناهانش سنگسار کنیم.عیسی می‌‌گوید بسیار خوب چنین بکنید ولی اولین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشدبر پایه داستان انجیل مریم مجدلیه زنی تنفروش و بسیار زیبا بوده است.روزی اهل شهر به دنبال وی می‌‌افتند تا وی را .این سخن عیسی ایشان را شرمنده و پراکنده ساخت و جان مریم مجدلیه رهانیده شد.از این پس این زن از یاران نزدیک عیسی در می‌‌آید. تابلویی هم از این داستان "واقعی" توسط لئوناردو داوینچی ترسیم شده که بسیار زیباست و در موزه سن سباستین نگهداری میشود.این تابلو به نام "فرار مریم مجدلیه" مشهور است.
با این همه وجود شخصیتی تاریخی به نام مریم مجدلیه و شیوه زندگی او محل بحث و شک است.تا جایی که حتی گفته می شود مریم مجدلیه نه تنها زنی بدکاره نبوده، بلکه او از خانواده ای سلطنتی می باشد و عیسی مسیح با او ازدواج نمود. گفته می شود که حتی انجیلی به مریم مجدلیه منسوب است که در آن ذکر شده که مسیح مصلوب نشده و تنها انجیلی است که روایتش با قرآن شباهت دارد. من




(opus dei) نام یک سازمان و فرقه زاهدانه کاتولیک و طریقتی شدیدا متعصب و سختگیر است. نام اصلی اپوس دئی "خلیفه گری صلیب مقدس و اپوس دئی " است.
بنیانگذار این فرقه اسقفی اسپانیایی به نام خوزه ماریا اسکریوا (jose maria escriva) است که این فرقه را در ۱۹۲۸ میلادی بنیاد کرده است. او در سال 1975 درگذشت. در آن هنگام تعداد اعضای این فرقه به 60 هزار نفر رسیده بود. این جماعت جان دوباره ای به ارزش های سنت گرایانه ی کاتولیک ها بخشید. جماعت اعضایش را تشویق می کرد که حتا تا سرحد قربانی شدن برای پیشبرد کار خدا از خود ایثار نشان بدهند. هدف این گروه ایجاد دنیایی بهتر با جاری کردن اعمال الهی در زندگی روزمره است






ستاره داوود (به عبری מָגֵן דָּוִד یا מגן דוד - ترجمه واژه به واژه: سپر داوود) نشان یهودیت، به خصوص در بین یهودیان اشکنازی است. (۲) این علامت را می‌توان بر روی پرچم رژیم غاصب اسرائیل مشاهده کرد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د