رد شدن به محتوای اصلی

گیو؛ هم در شاهنامه هم سردر زورخانه ی تبریز



پیکره سمت راست ،نشان گر زورخانه و باشگاه کهنی است که نامش مزین به واژه شاهنامه ای گیو بود و مکانی برای ورزش باستانی و پهلوانی در تبریز…در انتهای کوچه حرم خانه ( باغمیشه قاپوسی)…ده ها سال پیش زورخانه گیو تبریز ،کانونی برای ورزش پهلوانی در دیار آذرابادگان بود و مرشدان نام آورش ،فضای معنوی آن را با اشعار زیبایی از فردوسی و خافظ و سعدی ،عطر آگین می کردند تا پهلوانان تبریزی ،چون دیگر یلان ایران زمین ،نام و آوازه ورزش باستانی ایران را در دیار پهلوانان به نام ،و گردان نام آور زنده نگاه دارند…
پیران و حتی میانسالان تبریزی نیک می دانند که مکتب گیو مکتب جوانمردی و پهلوانی بود و پالایش تن و روان …کمتر نیازمندی بود که به گاه فقر و نیازمندی به باغمیشه نرود و از جوانمردی و فتوت رادان این پهلوانان نصیبی نبرد…که ورزش باستانی مکتب عیاری و بزرگی بود.
آری گیو بود و تبریز و مرشد و شاهنامه خوانی و چرخ و کباده و رادی …افسوس که این کانون پهلوانی دیار آذرابادگان ،پنج سال پیش ،در حالی که به دلیل بی توجهی و بیمهری مسوولان به ویرانه ای بدل شده بود،تیغ کلنگ را به جان نازنینش دید و اینک خبری از آن نیست..
به هنگام سفر به تبریز سری به چند مغازه محقر نعل سازی پشت مسجد کبود بزنید و شاهد پیرانی جواندل باشید که عکس های پهلوانی خود را در باشگاه گیو تبریز ،قاب گرفته اند و دیوار را به اشعار فردوسی ،بیاد آواز های مرشدان درگذشته اش ،زینت داده اند و چگونه با اشک و حسرت از روزگار چرخ و کباده و پهلوانی سخن می رانند و اشک می ریزند…
کیست که نداند روزگاری تبریز بود و زورخانه هایی که همه یاد از سنت پهلوانی داشتند و نامهایی زیبا چون ببر و تهمتن و اذربرزین و گرشاسب یل و تختی…
در سالهای نخستین این سده ،اینها تبریز را به کانونی برای زایش پهلوانان به نام کشتی بدل کردند و حاج حسن کفاش ها را به ورزش ایران پیشکش نمودند.و از جوانمردی آوازه نامانی چون پهلوان عباد الله سرابی ،میر آقا قرانی ،سید محمد قرآنی،رحیم پشم فروش ،باقر ختایی ،حسن فرنودی(باشماقچی) و سرانجام ،پهلوان سید رضا مستجاب الدعوه را الگوی جوانمردان آذربایجان نمودند…شواهد تاریخی نشان می دهد که شور پهلوانی هیچگاه از تبریز رخت بر نبست و به گاه اشغال تبریز از سوی فرقه استالین ساخته و ارتش سرخ ،این پهلوانان ایراندوست بودند که شعله عشق به ایران را با اشعار فردوسی در این کانون های پهلوانی زنده و جاوید کردند و به گاه رزم با فرقه و مهاجران ایران ستیز قفقازی ،یکتنه به گیو و رستم و گودرزی مبدل شدند…
مجله ارزشمند شفق مطبوعات را که در این پیکره می بینید ،یادگار ایراندوستی رادانی است که در گزارشی تفصیلی از باشگاه نیروی تبریز در زمستان 1323 خورشیدی گزارش می دهد و صفحه نخستش را با پیکره ای از پهلوان سید رضا مستجاب الدعوه آراسته است و شرحی بر با شگاه نیرو که شادروان مستجاب الدعوه در سال 1323 و بدون توجه به اشغال بیگانگان روسی و تبلیغات ایران ستیزانه شان بنیاد کرده بود…بنگرید که در این مصاحبه می گوید..ورزشکاران آذربایجانی باید متوجه باشند که شوونات ملی آتیه ایران را تحکیم نمایند…و نوید این پهلوانی در 21 آذر 1325 ،به بار نشست و ایرانیت ایران را در دیار آذرابادگان زنده کرد..
افسوس که اینک نه گیوی مانده و نه مستجاب الدعوه ای..اما کیست که نداند اگر اینها نباشند ،شعله عشق به ایران و رادی جوانمردی در دیار آذرابادگان زنده و جاودانه است و نهالی را که گیو ها و مستجاب الدعوه ها و قرانی ها کاشتند به درخت تنومندی بدل گشته و این وظیفه ای سترگ بر دوش ما سنگینی می کند که زورخانه گیو را دیگر بار بنیاد کنیم و با نوای مرشدش ،ایران خواهی را شوری دیگر دهیم که اگر چنین نکنیم ،جفایی بزرگ بر ایرانیت آذرابادگان روا داشته ایم.علی عجمی آذرابادگانی ایراندوست.12 آبان 1390

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د